شهرستان کاشمـر یا همان ولایت پشت؛ یکی از شهرستانهای استان خراسان رضوی ایران است که در جنوبغربی این استان واقع شده است. (برای آشنایی با شهرداری کاشمر کلیک کنید.)
نام
کاشمر دارای قدمتی بیش از دو هزار سال است. این شهر در حدود ۳۵ نام در طی گذشت زمان به خود گرفتهاست که از نامهای مشهور آن میتوان به کشمر، ترسیس، ترشیز، سلطان آباد و کاشمر که نام فعلی آن است یاد کرد. کاشمر طی چند هزار سال قدمت به نامهای متفاوتی خوانده شدهاست. بنای آن را به بهمن پسر اسفندیار و نوه گشتاسب نسبت دادهاند. نام اصلی آن ترشیز است و جغرافی نویسان اسلامی به صورت طرثیث و ترشیش و… آن را ثبت کردهاند. همچنین نامهای سابق این شهر پشت، بوشت و بست بودهاست.
پس از تصرف خراسان بدست اعراب و تا زمانیکه سلسلههای ایرانی در خراسان علیه خلفای اموی قیام کردند ترشیز در طی دو سه قرن اولیه اسلامی بین امرای طاهری و صفاری دست به دست میگشته و در نیمه اول قرن چهارم از شهرهای تابعه نیشابور محسوب میشدهاست.
در سال ۴۸۳ هنگامیکه حسن صباح پیشوای نزاریان ایرانی در الموت استقرار یافت دستیار خود حسین قاینی را که از پیش حکومت قهستان و ترشیز را داشت به عنوان داعی به ترشیز اعزام کرد و وی در دعوت مردم به نهضت نزاری حسن صباح توفیق زیادی به دست آورد. تعداد زیاد قلعههای جنگی در سراسر قهستان که در نامهای محلی به نامهای قلعه دختر و قلعه ملاحده موسومند حکایت از این امر دارد. پیش از سلطه مغول ترشیز بدست وزیر سلطان سنجر سلجوقی غارت و پس از آن در سال ۴–۶۵۳ توسط جلوداران سپاه هلاکوخان مغول ویران شد. بعد از قلع و قمع اسماعیلیه توسط هلاکو خان مغول بار دیگر ترشیز رو به آبادانی گذاشت و در قرن هفتم قمری یکی از شهرهای مهم قهستان بهشمار میآمد اما در پایان همین قرن توسط امیر تیمور گورکانی تصرف و ویران شد.
پیشینه
کاشمر و ترشیز پیشین، از گذشتههای دور تا کنون دچار دگرگونی و تغییر نام شدهاست. در بررسی نام این شهر به بیش از بیست نام برخورد شدهاست که با یک جمعبندی میتوان تمامی آنها را در واژگان «کاشمر»، «ترشیز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه کرد.
به این ترتیب واژهٔ کشمر، که میتواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شکلهای کیشمر و کشمار، سرانجام به گونه کاشمر در آمده و در همین صورت بازماندهاست. از سوی دیگر فرهنگ نگاران، کاشمر را گونه کامل شده «کاخجر»، «کاشخر» و «کاشغر» دانستهاند و بر این باورند، که «کاش» برگردانیده شده «کاج» است و «کاخجر»، یاد آور سرو بزرگ و سرشناس این سرزمین است. بنا بر روایتی در محلی که اکنون کاشمر خوانده میشود، بین گشتاسب کیانی و زرتشت پیامبر دیداری روی دادهاست. چون گشتاسب کیانی، دین بهی را پذیرفت، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو حکومت کیانی پی ریخت و در جلو در این آتشکده، درخت سروی را که تبار بهشتی داشت، با دست خویش کاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد. بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نیز بر گرد سرو مینوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد.
کشمر در ۳۱ هـ. ق، به دست مسلمانان افتاد. پیروان زرتشت، که حاضر به پذیرش جزیه نبودند، در نیمه دوم سده ۸ م، در حالت جنگ و گریز، این ناحیه را ترک کردند و خود را به بندر جاسک، و دریای مکران (دریای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دریای مکران به کرانههای گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشیز) در دو سه سده نخستین اسلام، بین امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه (در گذشته ۲۸۴ هـ. ق) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله (کشته شده ۲۶۸ هـ. ق) و ابوطلحه منصور سرکب، دست به دست گشت. در سال ۴۳۸ هـ. ق، هنگامی که حسن صباح، پیشوای اسماعیلیان، در الموت استقرار یافت، دستیار مومن خویش، حسین قاینی را، که از پیش حکومت ترشیز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به کاشمر فرستاد. در سال ۵۲۰ هـ. ق، وزیر سلطان سنجر سلجوقی، ترشیز را محاصره و چپاول کرد.
ابن اثیر و یاقوت حموی، چیره گی اسماعیلیان را بر ترشیز، بین سالهای ۵۲۰ تا ۵۳۰ هـ. ق، دانستهاند. لشکریان هلاکوخان نیز در تون و ترشیز چپاول و کشتار بسیار کردند. امیران قهستان و ملوک سیستان، گه گاه ترشیز را به قلمرو خود میافزودند. سربداران نیز حکومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشیز، گسترش دادند و خواجه علی موید (۷۶۶- ۷۸۸ هـ. ق) نیز که آخرین آنها بود، ولایتهای قاین، طبس، ترشیز و قهستان را به قلمرو خود افزود و این جایگاه تا سال ۷۸۲ هـ. ق، که خواجه علی به تیمور لنگ پیوست، ادامه داشت. تیمور لنگ، ترشیز را در سال ۷۸۴ هـ. ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تیموری تا اوایل سده ۱۰ هـ. ق، ترشیز را در اختیار داشتند.
آخرین آنان، یعنی سلطان حسین میرزا بایقرا، تا سال ۹۱۰ هـ. ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی ازبکها به رهبری محمد خان شیبانی، بر خراسان چیره شدند. از این زمان تا استقرار کامل صفوی، ترشیز را گاه حاکمان اوزبک و گاه سردارانی از طایفههای صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره میکردند. در اواخر حکومت شاه تهماسب، ترشیز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشیز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاکم کاشمر گردید.
جغرافیا
کاشمر که یکی از شهرستانهای خراسان رضوی است، از شمال به شهرستان کوهسرخ، از شمالشرقی به شهرستان تربت حیدریه، از شرق تا جنوب به شهرستان مهولات و از غرب به شهرستان خلیلآباد و متصل میشود. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۰۶۳ متر است. این شهرستان در ۳۵ درجه و ۱۱ دقیقه عرض شمالی و ۵۸ درجه و ۷۲ دقیقه طول شرقی قرار گرفته و آب و هوای آن به علت پستی و بلندی زمین و عوامل دیگر متنوع است. در شمال شرقی این شهرستان هوا سرد و مرطوب و زمستانهای آن طولانی است.
شمال این منطقه آب و هوای معتدل دارد و قسمتهای جنوبی به علت مجاورت با کویر دارای آب و هوای بسیار گرم و آبی شور است. ارتفاعات شمالی این شهرستان از خواف شروع شده و از شمال تربت حیدریه میگذرد و تا بردسکن امتداد دارد و دارای کوههای مربوط به دوره چهارم زمینشناسی و دارای قله مخروطی آتشفشانی در شمال شهرستان است. کوههای این منطقه پوشیده از درخت بادام میباشند و در دامنهها دارای چشمههای آب گرم معدنی هستند. رشته کوههای جنوبی این منطقه بسیار کمآب و دارای تپههای گچیاند. در قسمت جنوبی این شهرستان کویر نمک قرار دارد که در زمستان و در هنگام بارندگی عبور از آن دشوار است. رودهای این شهرستان فصلیاند و بیشتر در بهار از درههای کوهستانی شمال جاری میشوند.
جمعیت
در سال ۱۳۹۵، این شهرستان تعداد ۱۴۳۶۵۰ نفر جمعیت داشته است.
فرهنگ
مردم کاشمر به زبان فارسی و با گویش خراسانی و کاشمری صحبت می کنند.
جاذبه ها
• پارک جنگلی سید مرتضی
• یخدان فروتقه
• یخچال طبیعیی بند قرا
• آبشار و آبگرم معدنی کریز
• روستای هدف، منطقه نمونه گردشگری کوهسرخ
• خرابههای ارگ قدیم
• قلعه گبر حصار
• کاروانسرای حاج کاظم مدرسی
ره آورد
در شهرستان کاشمر نیز بخشی از فراوردههای صنایع دستی میتوانند جزو سوغات این شهرستان محسوب شوند که از میان آنها میتوان به قالی ” گیوههای کاشمری، انواع حصیرها و گلیمهای الوان اشاره نمود. اما مهمترین فراورده و سوغات کاشمر با توجه به فراوانی باغات انگور در این منطقه کشمش است که به سراسر ایران صادر شده و پس از آن زعفران و انار نیز که کاشت آن در سالیان اخیر متداول گشته جزو سوغات این شهر به شمار میروند.
اقتصاد
قالیبافی، زیلوبافی، گیوه بافی، تهیه پارچههای دستباف و بافتن چادرشب ابریشمی مهمترین صنایع دستی این شهرستان را تشکیل میدهند. قالی بافی کاشمر چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت دارای شهرت خاصی بوده است و عواید حاصلهٔ از ان بالاترین رقم اهالی را تشکیل میدهد. قالی و قالیچه بافت این شهرستان بیشتر پشمی و دارای طرحهای کاشمری و کاشانی و نقشهای زیرخاکی، لچک، ترنج، اسکیمی، تخت جمشید، درختی، سه کله (قالیچه)، چهار رقصی، طرح و ترکمنی (قالیچه) و گلتورهای (قالیچه) هستند.