تبریز؛ کلانشهری در منطقه آذربایجان ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر، بزرگترین قطب اقتصادی منطقه آذربایجان ایران و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود. یکی از دلایل جذابیت و معروفیت تبریز به خاطر پیشگام بودن در بسیاری از عرصه ها است و به همین دلیل از تبریز به عنوان شهر اولین ها یاد میکنند.
کلانشهر تبریز ۲۴۴/۵۱ کیلومتر مربع وسعت دارد و بر همین اساس، این شهر، سومین شهر بزرگ ایران پس از تهران و مشهد و چهارمین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران، مشهد و اصفهان محسوب میشود. اکثریت ساکنان تبریز آذری هستند و به زبان ترکی آذربایجانی با لهجه تبریزی سخن میگویند.
تبریز، یکی از طویل المدتترین پایتختهای ایران بوده است. این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان روادیان، اتابکان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، قراقویونلوها، آققویونلوها، صفویان و ولیعهدنشین ایران در دوره قاجاریان بودهاست. به گونهای که تبریز در طول حکومت ۴۰۰ ساله خاندان «روادی» و اسکان قبیله عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید. اوج شکوفایی این شهر مربوط به دوره ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود. این شهر در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان شناخته میشد و جمعیتش با استانبول –پایتخت امپراتوری عثمانی– برابری میکرد.
تبریز مجددا در دوره قاجار به شکوفایی رسید، به طوریکه در این دوره به عنوان مهمترین و پیشروترین شهر ایران شناخته میشد. در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشود. تبریز در دو سده اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بودهاست، بهطوریکه این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی –همچون انقلاب ۱۳۵۷ ایران– و روند مدرنیزه شدن کشور داشته است.
(برای آشنایی با شهرداری تبریز کلیک کنید.)
نام
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست یا به احتمال بیشتر، تلفظ تبریز معربشده نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوه نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغه ارمنی، نمایانگر وابستگی واژه توریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشه نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسله ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.
بنابر گفته مصطفی مومنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان، تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سده چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیده اند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشته های کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود.
عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشه ای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانسته اند. همچنین منابع ارمنی نام شهر را در سده پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تورش» دانسته اند و به فارسی هم تورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالا نام تبریز «پنهانکننده تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست. دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالا بهخاطر چشمههای آب گرم اطراف آن است.
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانه دیگری وجود دارد، از جمله اینکه زبیده زن هارون الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود، چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند. هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.
تبریز به عنوان شهر اولینها، شهر بدون گدا، شهر زیرگذرها و روگذرها، پایتخت گردشگری اسلامی در سال ۲۰۱۸، امنترین شهر ایران، سالمترین شهر ایران، مهد سرمایهگذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلند مرتبه ساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران، قطب قطعهسازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه، شهر جهانی بافت فرش و یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته میشود.
پیشینه
دوران اولیه: تاریخ اولیه شهر تبریز هنوز بهدرستی معلوم نشده است و بحثهای زیادی در این باره مطرح است. برخی تاریخ شناسان ادعا کردهاند که بهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود. نخستین نوشته موجود درباره تبریز کتیبه پادشاه آشور سارگن دوم میباشد. اکتشافات انجام شده در طی سالهای ۱۳۸۰ در سایت موزه عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزاره اول و دوم قبل از میلاد دارد. این شهر در طول تاریخ چندین بار به عنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شده است. از جمله نخستین این موارد پایتخت حکمرانی فرمانده اسکندر مقدونی به نام آتروپات بودهاست.
پیش از اسلام: شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبه سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبه سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبه سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیره سواران اورارتو بوده که در حمله آشوریها ویران شده است. اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دوره ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سده هفتم این واقعه روی دادهاست. شهر کنونی تبریز بر روی خرابه های شهر «تورژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از با اهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشته است. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بوده است.
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.
پس از اسلام: احتمالاً تبریز در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست. در زمان فتح آذربایجان به دست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آنها بیشتر متوجه شهر اردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست.
پس از فتح آذربایجان، گروههایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند. مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.[۳۱] در حالی که نویسندگانی مانند ابن خردادبه، احمدبن یحیی بلاذری و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان افزوده شد. بهطوریکه متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید. هنگامیکه ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهار صد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۶۲] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیشآمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دو بار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند.
در دوران ایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز را پایتخت قلمرو این سلسله برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی از نیل تا آسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانی غازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونه شنب غازان و ربع رشیدی در این دوران انجام شد.
با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دوره قاجاریان به عنوان ولیعهد نشین این سلسله انتخاب شد. با آغاز جنگهای ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس به شمار میرفت. روسها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلح عباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرنسازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرنسازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند.
معاصر: رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. توسعه این شهر بهویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری با روسیه و عثمانی و موقعیت سوقالجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفتها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شدهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه، اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و زبان ترکی آذربایجانی و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست. از این رو تبریز، به عنوان شهر اولینها مشهور شدهاست.
نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبشهای روشنفکر و آزادیخواه این شهر گردید. نقطه بارز این تأثر در نقش ویژه تبریز در جنبش مشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محله آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند. مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد بهطوریکه شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماه محاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاقهای روس برای حفظ جان کنسول آن کشور محاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادیخواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوب اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادیخواهان و فتح تهران مشروطهخواهان و آزادیخواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند.
پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلا قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جمله شیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجدداً به دست ایرانیها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نام دولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجددا به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهی سید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتیهایی در بسیاری از نقاط ایران بهوجود آمد. از جمله این ناآرامیها قیام سرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکراتهای تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند.
در دوران زمامداری رضاشاه سیاست یک کشور، یک ملت در پیش گرفته شد. این سیاست بر یکسانسازی کلیه امور مردمی از جمله زبان کشور استوار بود. در این دوران سیاستهای خشنی در اجبار به استفاده از زبان فارسی و فارسیسازی امور اتخاذ شد. چاپ و نشر به زبانهای دیگر از جمله ترکی آذربایجانی به کل ممنوع شد. سیستم آموزش سنتی با سیستم آموزش نوین که زبان فارسی تنها زبان مجاز ایرانی در آن بهشمار میرفت جایگزین شد. همچنین آذربایجان بر خلاف استانهای مرکزی و استانهای سواحل خزر که دولت وقت دست به صنعتی کردن این نواحی زدهبود از مدرنسازی و در پی آن صنعتیسازی دوران رضاخان بهره چندانی نبرد. ایالت آذربایجان به مرکزیت تبریز که بهطور سنتی دارای دولتمرد خود بود به دو استان آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز و استان آذربایجان غربی به مرکزیت رضاییه (با نام خود ساخته جدید) تقسیم شد و آذربایجان که زمانی دروازه ایران به مبالات با غرب بود به انبار غلات ایران تقلیل دادهشد.
در دوران پس از جنگ توسعه این شهر با سرعت ادامه یافت. با این حال توسعه غیرمتوازن تبریز در سالهای بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ بدون توجه به برنامه توسعه کلانشهری انجام شده است. این توسعه افسار گسیخته باعث ایجاد و گسترش نارساییهای مبرم در خدمات شهری و آسیبهای زیست محیطی در تبریز و اطراف آن شدهاست. در سالهای اخیر طرح توسعه جدیدی برای این شهر ترسیم شده که هدف آن متوازن نمودن توسعه شهری تبریز میباشد.
جغرافیا
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگه تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای رشتهکوه سهند محدود شده است.
تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار دشت تبریز و شورهزارهای تلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چاله نسبتا بزرگ یا یک جلگه بینکوهی درآمده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است. مسافت جادهای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۱۴۹ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریبا ۲۰ برابر شدهاست، بهطوریکه مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیده است.
مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بوده است.
آب و هوای تبریز استپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تاثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقه است. آب و هوای این شهر در تابستانها خشک و گرم است، اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجه سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجه سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجه سانتیگراد است.
میانگین بارندگی سالیانه تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.
فرهنگ
زبان مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری معروف است. همچنین اقلیتی از فارسیزبانها و ارمنیها در این شهر زندگی میکنند که به ترکی آذربایجانی مسلط هستند.
تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن میگفتهاند که تا حدود سده یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست. زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست.
قومیت مردم ساکن در تبریز شامل ۹۶٫۵٪ آذریهای ایرانی، ۲٫۹٪ فارسیزبان و ۰٫۶٪ از سایر قومیتها میباشد. همچنین مطالعه مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذریهای ایرانی و احتمالا اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.
بر پایه سفرنامهها و تاریخ نوشتههای جهانگردان و تاریخ نگارانی که از تبریز گذر کردهاند، در گذشته قومیتهای مختلفی در شهر تبریز سکونت داشته اند. برای مثال بنا به گفته جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آققویونلو از تبریز دیدن کردهاند: «ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل میدادند. آنتوریو تنرئیرو (جهانگرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهر فارسیزبانان و عدهای از ترکمانان زندگی میکنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».
از دیرباز قرار گرفتن شهر تبریز در منتهیالیه مسیر تجارت ایرانیان به غرب و واقع شدن در مسیر جاده ابریشم علاوه بر رونق تجارت باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شده است. ایجاد مدارسی همچون ربع رشیدی نیز به این رونق افزوده است. در دوران معاصر تأسیس مدرسه مموریال در اواخر قرن نوزدهم و بعدها ایجاد دانشگاه تبریز و همچنین وجود جریانهای روشنفکر در این شهر به رونق تبادلات فرهنگی این شهر افزود. این شهر همچنین خاستگاه یکی از مکتبهای نگارگری ایران میباشد که با نام همین شهر، «مکتب تبریز»، شناخته میشود که در دوران ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو و صفویان شکل گرفته است.
مشاهیر زیادی در زمینههای شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، از شهر تبریز برخاستهاند. از جمله مشاهیر تبریز در سدههای گذشته میتوان نظامالدین تبریزی فقیه شافعی سده هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسیگوی سده پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسنده دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سده ششم، تاجالدین تبریزی مفسر شافعی سده هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سده نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سده یازدهم، بدیعالزمان تبریزی خوشنویس و شاعر سده یازدهم نام برد. از مشاهیر معاصر کشور ایران افرادی همچون سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مولف کتاب الغدیر، سید حسن تقیزاده سیاستمدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظمزاده ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار بخشی از زندگی خود را در این شهر گذرانده اند.
جمعیت
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر بودهاست که از این جهت، چهارمین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران، مشهد و اصفهان محسوب میشود. این شهر تا اواخر دوره پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار، پرجمعیتترین شهر ایران بود.
تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد. شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جاده تبریز-آذرشهر برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته شده، تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.
اقتصاد
تبریز یکی از بزرگ ترین قطبهای اقتصادی کشور ایران میباشد. فعالیتهای اقتصادی در این شهر در بخشهای صنایع تولیدی سنگین و سبک، صنایع غذایی، صنایع دستی و هنری، تجارت و خدمات متمرکز میباشند. همجنین، تبریز مقر اصلی چهار برند از ۱۰۰ برند معتبر ایران میباشد.
رهآوردها
رهآوردهای تبریز، شامل غذاهای سنتی، شیرینیها و صنایع دستی این شهر است:
غذاهای سنتی:
دلمه برگ مو، کوفته تبریزی، کوکو، شیرینیها، آجیل، اریس، باسلوق، پشمک، خشکبار، قرابیه، نوقا،
صنایع دستی:
سفالگری، سوزندوزی، قلمزنی روی مس، قالیبافی، کفشدوزی، کندهکاری، گلدوزی، گلیمبافی، معرقکاری، منبتکاری، نقاشی روی سرامیک، نقرهکاری و نگارگری
تجارت
موقعیت سوقالجیشی جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوه سهند و کرانه شرقی دریاچه ارومیه، این شهر را مبدل به یکی از معدود راههای ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قرهداغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کرده است. امروزه وجود آزاد راه شماره ۲ ایران که این شهر را به پایتخت ایران، تهران، متصل میکند و نیز اتصال این شهر به راهآهن سراسری ایران که از این شهر تا کشور ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان امتداد دارد. این شهر کماکان نقش حیاتی خود را در مسیر مبادلاتی ایران حفظ نماید.
براساس منابع تاریخی تجار تبریز با عثمانیها، گرجیها و روسها و کشور هندوستان ارتباط داشته اند و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع میشده اند. از نیمه دوم سده سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسیتبار از طریق جاده ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیه امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود.
این شهر قطب صنایع سنگین ایران در شمالغرب این کشور است. صنایع سنگین فعال در این شهر در طیف گستردهای از صنعت سیمان، نساجی، ماشینسازی، خودرو، داروسازی و پالایش و پتروشیمی را شامل میشود. روند صنعتی شدن تبریز بعد از جنگ جهانی اول با احداث کارخانههایی نظیر کبریت توکلی توسط بخش خصوصی آغاز شد. در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با احداث کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی صنعت تبریز رونق بیشتری پیدا کرد. امروزه تبریز بهعنوان قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته میشود.
همچنین دارای صنایع پاییندستی مختلف از جمله صنایع شیمیایی، صنایع خانگی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، و چرم میباشد. قرار گرفتن بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیده است.
شهر تبریز همچنین یکی از قطبهای صنایع غذایی و صنایع تولید نوشیدنی ایران و خاورمیانه میباشد. هماکنون بیش از ۵۰ درصد شیرینی و شکلات کشور ایران که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود. از کل تولیدات شیرینی و شکلات ایران، ۵۲ درصد شکلات، ۴۰ درصد بیسکویت، ۴۳ درصد ویفر، ۴۶ درصدِ تافی و ۳۸ درصد بن بن و آبنبات ایران در شهر تبریز تولید میشود.
این شهر از مراکز عمده صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژه قالی، سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقرهکاری در ایران بهشمار میآید. قالی تبریز مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز بهشمار میرود. این نوع قالی بهعلت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران بهشمار میآید. تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شده است. صنعت چرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف و کفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شده است.
منبع
ویکی پدیا
سایت شهرداری تبریز