توکیو دارای شلوغترین ایستگاههای قطار در دنیاست و اپراتورهای بخش حمل و نقل در این شهر سالانه ۱۳ میلیارد مسافر سفر را هدایت میکنند. هدایت چنین حجمی از سفر بهراستی نیازمند ترکیب دقیقی از مهندسی، برنامهریزی و روانشناسی است.
روزی نیست که خبر وقت شناسی ژاپنی ها تیتر اخبار نشود. عذرخواهی به خاطر تنها چند دقیقه تأخیر و خبرهایی از این دست حتی برای کشورهای اروپایی هم عجیب به نظر می رسد. این فرهنگ آن تایم بودن ژاپنی ها در تمام جنبه های زندگی آنها بخصوص حمل و نقل ظهور یافته است. البته این تنها به موقع بودن نیست که حمل و نقل ژاپن را در جهان منحصر به فرد کرده است، بلکه تلاش ژاپنی ها برای خلق فضایی متفاوت در ایستگاه های قطار نیز زبانزد شده است.
این صحنه ایست که در تمام روزهای کاری در سراسر توکیو تکرار می شود. کارمندانی با لباس های کار، گروه هایی از بچه های مدرسه ای و سایر مسافران راه خود را از میان ایستگاه های شلوغ قطار به بیرون باز می کنند. برای غریبه ها، این صحنه یک شلوغی و آشفتگی محض است. مسافرانی که شانه به شانه یکدیگر به دنبال قطارهای ورودی و خروجی هستند، اما نگاهی از نزدیک به این صحنه چیز بیشتری را آشکار می کند: هر چند ایستگاه قطار پر از جمعیت است اما مسافران همچنان آرام و با طمأنینه به سمت سکوها حرکت می کنند. در واقع سکوها به طور معمول باید بستری برای یک فعالیت شلوغ به شمار روند؛ با این حال قطارها به شدت به زمان ورود یا خروج خود متعهد هستند.
ایستگاههای راهآهن، خواه در ژاپن یا هر جای دیگری، مکانهای بسیار مناسبی برای دیدن «نظریه تلنگر» در عمل است. این نظریه توسط اقتصاددان رفتاری، آقای ریچارد تِیلر ارائهشده است. آقای تیلر به خاطر این کار که با همکاری کاس ساناشتاین، پروفسور مدرسه حقوق هاروارد انجام شد، توانست جایزه نوبل اقتصاد را در سال ۲۰۱۷ از آن خود کند. بر اساس این تئوری یک تلنگر یا سقلمه آرام به مردم میتواند به تصمیمگیری بهتر آنها کمک شایانی کند، نظیر ثبتنام در طرح بازنشستگی در آمریکا یا برنامه اهدای عضو در اسپانیا (در این برنامهها بهجای اینکه از افراد خواسته شود تا در این طرحها ثبتنام کنند، دولت به طور خودکار تمام مردم را در این طرحها ثبتنام نمود و سپس کسانی که علاقهمند به شرکت در این برنامه نبودند از آن انصراف دادند. بدین ترتیب بهعنوان مثال اسپانیا در میزان اهدای عضو در جهان در رتبه اول قرار گرفت). در بریتانیا ادارهای دولتی با عنوان گروه بینش رفتاری یا واحد تلنگر اجرای این نظریه را بر عهده دارد. کارهای آنها اغلب حوزه حملونقل را نیز شامل میشود. بهعنوانمثال در سال ۲۰۱۶ بخش حملونقل زیرزمینی لندن در همکاری با دپارتمان علوم رفتاری در مدرسه اقتصاد لندن تلاش نمود تا راههایی برای تشویق مردم برای ایستادن در صف در هر دو طرف پلهبرقی پیدا نماید. این کار برای افزایش ظرفیت ایستگاه هالبورن لندن انجام شد. در میان سایر راهکارها، تصویر دست و یک رد پا در دو طرف پلهبرقی کشیده شد. در استرالیا آزمایشی انجام دادند که بر اساس آن فلشهای جهتیابی نورانی جهت بهبود جریان خروج مسافران از ایستگاه مترو نصب شد. با استفاده از سیستم دوربین، حرکت سریع شهروندان و مردم پرمشغله از حرکت توریستها تشخیص داده میشد و فلشهای سبزرنگ برای مسافران غیر توریست و کسانی که عجله داشتند بهمنظور نشان دادن بهینه ترین مسیر فلاش میزند.
تاثیر در حال مسافران با تغییر در نورپردازی ها
ژاپن یکی از بالاترین نرخهای خودکشی را در میان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) داراست. اغلب افراد با انداختن خود بر روی ریلهای قطار اقدام به خودکشی میکنند. بهطور میانگین این اتفاق یکبار در روز میافتد. خودکشی بر روی ریلهای قطار پایانی غمانگیز برای افراد است که میتواند برای سیستم حملونقل نیز مخرب باشد. برای رفع این مشکل ایستگاههای قطار در توکیو و سایر بخشهای ژاپن موانعی همارتفاع با شانههای انسان، برای جلوگیری از خودکشی، بر روی سکوهای مترو کار گذاشتهاند. اما این موانع گران هستند. همچنین حدود ۷۰ درصد از بزرگترین و شلوغترین ایستگاههای ژاپن فاقد ساختارهای لازم برای نصب این موانع هستند. امید میرود که تمام ۲۴۳ ایستگاه مترو در توکیو تا سال ۲۰۳۲ با هزینهی ۴.۷ میلیارد دلاری به این موانع تجهیز شوند اما تا آن زمان مسئولان حملونقل ریلی بهصورت موقت از راهکارهای جایگزین استفاده کردهاند.
با ایستادن در دو انتهای یک سکو در ایستگاه شین جوکو در توکیو میتوان یک پنل ال ای دی مربع شکل دید که نور آبی خوشایندی منتشر میکند. در میان شلوغی ماشینهای فروش خودکار و پوسترهایی با موضوع ایمنی، ممکن است این پنلها با یک حشرهکش برقی اشتباه گرفته شود، اما این پنلهای ساده با نور آبی جهت نجات زندگی افراد طراحیشدهاند. با توجه به این نظریه که انتشار نور آبی اثرات آرامشبخش بر روی روان انسان دارد، ایستگاههای مترو ژاپن در سال ۲۰۰۹ شروع به نصب این پنلهای ال ای دی بهعنوان مانعی برای خودکشی نمودند. آنها را بهصورت هدفمند در دو انتهای هر سکوی مترو نصبکردهاند، جایی که به نسبت خلوتتر است و اغلب خودکشیها در آنجا اتفاق میافتد. بعضی از ایستگاهها نظیر ایستگاه شینکووا در توکیو پخش نور آبی را با بهکارگیری پنلهای رنگی بر روی سقف تقویت کردهاند. در این ایستگاه نور خورشید با رد شدن از پنلهای آبیرنگ، آبی شده و بر سکوها میتابد.
این راهکار بهصورت غافلگیر کنندهای مؤثر بوده است. بر اساس مطالعهای که توسط پژوهشگران دانشگاه توکیو انجام و در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، بررسی دادهها در طول یک دوره دهساله نشان میدهد که در ایستگاههایی که نور آبی داشتهاند تلاش برای خودکشی ۸۴% کاهش داشته است. مطالعهای پسازاین پژوهش نشان داد که هیچ افزایش متناظری در تلاش برای خودکشی در ایستگاههای مجاور، که فاقد نور آبی بودند، دیده نشده است.
از این ایده در بریتانیا نیز استفاده شده است. ایستگاههای متعددی در انگلستان از راهکار ژاپنی استفاده نموده و پنل هایی با نور آبی در سکوهای ایستگاه نصب کردهاند.
آهنگی برای بدرقه آرامتر مسافران
سفرهای درونشهری در طول ساعات شلوغ در ژاپن عملی است نیازمند شجاعت. در این ساعات واگنهای قطار بسیار شلوغ و متراکم هستند و گاهی تا ۲۰۰% ظرفیت اصلیشان مسافر جابهجا میکنند. در این میان زمان بسیار کم برای جابجایی از یک قطار به قطار دیگر موضوعی استرسزاست. در سالهای گذشته یک صدای اعصابخردکن هم تشدیدکنندهی ماهیت استرسزای سفر بود: زنگ اعلام نزدیک بودن زمان خروج قطار از سکو. این زنگ همراه میشد با انفجار صدای سوت مأموران ایستگاه قطار؛ سوتی که در واکنش به دویدن مردم بر روی پلهها برای رسیدن به سکو و جلوگیری از بسته شدنِ درِ قطار نواخته میشد. در سال ۱۹۸۹ برای آرام کردن این محیط پرسروصدا و استرسزا، مهمترین اپراتور مترو در ژاپن (JR East) با کمپانی یاماها و یک آهنگساز به نام هیروآکی ایدِ وارد مذاکره شد تا ملودیهایی کوتاه و گوشنواز برای جایگزینی با زنگ خروج قطار تولید کنند. این ملودیها که به آنها هاسشا میگویند و برای اعلام زمان خروج قطار نواخته میشوند، کوتاه، آرامشبخش و متفاوت هستند. هدف آنها مطلع کردن مسافران از نزدیک بودن زمان خروج قطار بدون ایجاد استرس در آنهاست. برای این مقصود طول زمانی بیشتر این ملودیها ۷ ثانیه است. پژوهشها نشان میدهد که کوتاه بودن طول ملودی موجب کاهش استرس مسافران و کاهش تصادمات میان آنها خواهد شد. در انتخاب این هفت ثانیه این موضوع نیز مدّ نظر بوده که زمان لازم برای ورود و خروج قطار لحاظ شود.
این ملودیها دارای آهنگهایی نظیر آهنگ «بلوار ساحلی» هستند و از آهنگهای جدی تا طنز را در برمیگیرند. اغلب ایستگاهها ملودی مخصوص به خود را دارند. این ملودیها در عمل به بخشی از هویت ایستگاه تبدیلشدهاند. بهعنوانمثال ایستگاه اِبیسو در توکیو به خاطر آهنگ خروجش شناخته میشود، ملودی که برگرفته از فیلم «مرد سوم» است.
همانطور که با گذر سالها ایستگاههای بیشتری از پخش ملودی در هنگام نزدیک شدن زمان خروج قطار استفاده کردند، درست بودن فکر اصلی پشت این کار نیز اثبات شد. بهعنوانمثال مطالعهای در این زمینه در سال ۲۰۰۸ در یکی از ایستگاههای توکیو انجام شد. بر اساس نتایج این مطالعه تعداد مسافران مجروحِ مرتبط با ازدحام، پس از استفاده از ملودیهای هاسشا در یک سکوی خاص ۲۵% کاهش داشته است.
بههرحال استفاده از این ملودیها بدون انتقاد نیز نبوده؛ کسانی که در نزدیکی ایستگاههای قطار کار یا زندگی میکنند از شنیدن ملودیها و تکرار آن در طول روز ناراضی هستند و آن را مصداقی از آلودگی صوتی میدانند.
پراکندهکردن نوجوانان
علیرغم (یا شاید به خاطر) شهرت ژاپن بهعنوان یک کشور امن، این کشور بهصورت کاملاً هوشیارانهای نسبت به جرائم و بزهکاری نوجوانان عمل میکند. ایستگاههای قطار در این رابطه مکانهای حساسی هستند چراکه گروههای بزرگ و مختلفی از جوانان در طول ساعات مختلف روز از این ایستگاهها استفاده میکنند.
برای مقابله با خطر تجمع و خرابکاری گروههای جوانان، تعدادی از ایستگاههای قطار اقدام به نصب بازدارندههای مافوق صوت نمودهاند. دستگاههایی کوچک که امواج صوتی با فرکانس بالا تولید میکنند. فرکانسی که این دستگاهها منتشر میکنند (۱۷ کیلو هرتز) عموماً تنها توسط افراد زیر ۲۵ سال شنیده میشود. افرادِ با سنین بالاتر به خاطر کاهش قدرت شنوایی گوش به دلیل افزایش سن، نمیتوانند این صداها را تشخیص دهند. استفاده از این وسایل برای مقابله با تجمع جوانان در اروپا و آمریکا نیز استفاده میشود و در ژاپن نیز مورد استقبال قرارگرفته است.
با ایستادن در بیرون خروجیهای یکی از ایستگاههای مترو ژاپن در تابستان گذشته، مؤثر بودن این دستگاههای بازدارنده را میشد بهوضوح مشاهده کرد. کارمندان خسته و زنان سالمند به هنگام عبور از زیر این دستگاهها تغییری در سرعت خود نمیدادند اما دانشآموزان بهصورت کاملاً واضحی به این دستگاهها واکنش نشان میدادند: تغییر ناگهانی و سریع سرعت، نگاهی سردرگم یا از روی ناراحتی و یا حتی ناسزا گفتن. کسی متوجه نمیشد که این صدا به خاطر دستگاههای بازدارندهای است که در پنل های سقف مسیر خروج مترو، کار گذاشتهاند.
اشاره کردن به بهترین مسیر پیش رو
کارکنان بخش راهآهن همانند سایر کارمندان از انجام خطاهای انسانی مصون نیستند. شاید استفاده از روش «اشاره کردن و نام بردن» که در ژاپن به آن «شیسا کانکو» میگویند، مهمترین وظیفهای باشد که توسط مسئولان فنی قطار، لوکوموتیورانان و مأموران سکوها انجام میشود.
شیسا کانکو (با دست اشاره کردن به یک وسیله و هدف و سپس بلند ادا کردن عملکرد موردنظر) باعث درگیر شدن بخش بزرگتری از مغز میشود و آگاهی و دقت را بالا میبرد. مطالعات متعددی نشان داده است که این فن خطاهای انسانی را تا ۸۵% کاهش میدهد. «اشاره کردن و نام بردن» در حال حاضر مهمترین عمل برای حفظ ایمنی در محل کار، در بخش صنعت ژاپن است. بنابراین چرا کارکنان راهآهن در هر مکانی این کار را انجام ندهند؟ همانند بسیاری از جنبههای فرهنگ حملونقل در ژاپن، شیسا کانکو هم در برابر صادرات مقاومت نشان داده و در این رابطه نیز نظیر بسیاری موارد دیگر سیستم ریلی ژاپن بهتنهایی از آن استفاده میکند.