در دنیای عمدتاً شهری و به هم پیوسته امروزی، شیوع بیماریهای عفونی و ویروسی یک تهدید واقعی برای شهرهای بزرگ محسوب میشود. واقعیت این است که همهگیری و گسترش آن در جهان به سازمان فضایی شهرها و ساختمانها، سبک زندگی و بالاخره بدن انسان در مواجهه با بحران مرتبط است، درست مانند بحران کنونی کرونا.
طراحی فضاهای گوناگون در هر شهری همان اندازه که از بسترهای اقلیمی، اجتماعی تاثیر می پذیرد، به همان اندازه نیز بر کیفیت زندگی شهروندان آن شهر تاثیرگذار خواهد بود. نکته قابل توجه این است که چگونه می توان با طراحی فضاهای شهری معضلات شهرها را در هر مکان و زمانی بهبود بخشید.
در وضعیت کنونی، معماری نیز همچون سایر مقوله ها بی تأثیر از شرایطی که به دنبال شیوع کرونا پدید آمد، نبوده و به گفته کارشناسان معماری و شهرسازی، پیش بینی میشود در دوران پساکرونا، شاهد تحولاتی در طراحی فضاهای شهری از جمله بناهای مسکونی باشیم.
پندمی کرونا و بهداشت فضای مصنوع
از آنجا که جهان با تهدیدات جدیدی به لحاظ بهداشتی روبرو است، از امروز که همهگیری و ویروسها جزئی از زندگی روزمره ما شده نیاز به طراحی خانه/شهرهای جدید و اصلاح آنچه که موجود است به شدت احساس میشود. معماران با طراحی و ساخت فضاها بر اساس نیازهای همهگیری، به عنوان ضامن و نگهبان بهداشت عمومی یک جامعه عمل میکنند. شیوع ویروسها تأثیر خود را بر فضای شهری و همچنین زندگی میلیونها نفر خواهد گذاشت و یا می توان گفت گذاشته است، آنچنان که در گذشته اتفاق افتاده.
در مدیریت هرگونه بحران بهداشت عمومی، طراحی یک شهر دو وظیفه کلی خواهد داشت:
مرحله اول نحوه برخورد و مدیریت فراوانی ناگهانی افراد بیمار و حفظ زندگی شهری تا حد ممکن برای همه افراد عادی است. ابتدا شهر در اثر همهگیری یا دنیاگیری در حالت اضطراری قرار می گیرد و با نیازهای گستردهای از قبیل تامین تجهیزات، فضاهای پزشکی و مراقبت و گورستانها مواجه میشود. بنابراین شهر باید به گونهای طراحی شده باشد که بتواند در چنین مواقعی به نیازهای اضطراری بهوجود آمده پاسخ بدهد.
مرحله دوم طراحی مکانهای زندگی و خانهها و آپارتمانهای آینده است که نه تنها باید فضاهای کاربردی را برای نیازهای فردی و جمعی در نظر بگیرد، بلکه باید محافظ سلامتی افراد نیز باشد، زیرا انسان ها در آینده بیشتر وقت خود را در انزوا (ایزولاسیون) و به عبارت ساده تر در خانههایشان خواهند گذراند.
شهرسازی در دوران پساکرونا
اکنون شهرسازان در حال بازاندیشی بر روی مسائل و نیازهای مهم در برابر همهگیری هستند. این روزها صحبتهای بسیاری درباره تراکم و تجمع جمعیت در مناطق شهری و بالا بودن احتمال شیوع در این مناطق میشود. اما واقعیت این است که همانطور که دان هریجز (Dan Herriges) در کتاب شهرهای قوی (Strong Towns) تشریح می کند، تراکم چندان هم بد نیست و شاید در این مناطق بتوان ویروس را نسبت به شهرهایی با گستردگی زیاد و تراکم پایین مانند اغلب شهرهای آمریکایی بهتر کنترل کرد. به عبارت دیگر این امکان وجود دارد که در مناطقی که پراکندگی جمعیت وجود دارد سرعت سرایت بیماری بیشتر باشد.
این به آن دلیل است که امکانات شهری این روزها کمتر محلهای هستند و اغلب در مراکز شهرها قرار گرفتهاند و ساکنین حومه برای برخورداری از این امکانات یا حتی کار باید روزانه مسافت طولانی را طی کنند تا به مرکز شهر برسند. بنابراین تراکم افرادی که از مناطق مختلف به این مرکز وارد شدهاند بیشتر خواهد بود. در محل کار هم، کارمندان از مناطق گوناگونی میآیند و کودکانشان به مدرسههای متفاوتی میروند و همسایههای متفاوتی دارند.
این سفرها و جابجایی افراد از مناطق مختلف به مرکز، امکان شیوع را بیشتر و کنترل را سختتر و قطع زنجیره را ناممکن میکند. بنابراین بهترین راه حل این نیست که ما به روستاها کوچ کنیم بلکه راه حل درست و اساسی این است که در محلات مختلف و یا شهرهای کوچک حومه، امکانات کاملی بوجود بیاوریم تا کلیه نیازهای مردم آن محله در خود محله تامین شود. در نتیجه سفر کمتری صورت بگیرد و مردم مسافت کمتری طی کنند و با دایره جمعیتی ثابتی در ارتباط باشند.
در این حالت هم می توان شیوع ویروس را کنترل کرد و ریسک ابتلا را پایینتر آورد و در صورت آلوده شدن یک محله کوچک آن را به سرعت قرنطینه کرد بدون آنکه آسیبی به بقیه وارد شود. این نظریه درست در مقابل نظریه دیگر است که شهرسازان را به حومهسازی و کم کردن تراکم شهرها و استفاده از ماشینهای شخصی ترغیب میکند.
تراکم شهری
دانیل پارولاک (Daniel Parolek) هم در این باره از «میانه فراموششده» صحبت می کند و آن را به عنوان یک راه حل پیشنهاد میکند. میانه فراموششده (Missing Middle) مجموعهای از انواع مسکن چند واحدی یا خوشهای برای چند خانواده است که در قیاس با خانههای یک خانوادهای مقرون به صرفهتر است و به رفع نیازهای رو به رشد برای زندگی شهری که پیاده محور باشد کمک میکند. این نوع شهرسازی، گزینههای مسکن متنوعی را در طیف وسیعی از قیمت های مختلف و تیپهای مختلف از جمله دوبلکس، فوربلکس و خانههای خطی را، برای سهولت دسترسی پیاده به خردهفروشیهای محلی و گزینههای حملونقل عمومی ارائه میدهد.
واقعیت این است که در جوامع کنونی دو نوع تراکم داریم:
یک نوع «تراکم ثروتمندان» در خانهها و پنتهاوسهای کاملا ایزولهشان با امکانات کامل است. اینها می توانند به راحتی کارشان را تعطیل کنند و ارتباطاتشان را با دنیای بیرون به حداقل کاهش بدهند و نیازهایشان را از طریق تحویل موتوری، سفارش و ارتباط دیجیتال برآورده کنند.
دیگری «تراکم اقشار فقیر» که مجبورند در خانههای پر از آدم از نسلهای مختلف زندگی کنند و برای نان شبشان و البته تامین نیازهای متفاوت قشر ثروتمند بیرون بروند و در معرض ویروس قرار بگیرند. چه بسا ایشان ثروتمندان خانهنشین را هم ناخواسته به ویروس آلوده کنند. تا وقتی که این اختلاف طبقاتی از بین نرود، ویروس و خطر آن هم همچنان پابرجا خواهد بود؛ شهرهای آینده باید عادلانه باشند.
اگر بخواهیم با ریزبینی و جزییات بیشتری به تغییرات فضاهای شهری نگاه کنیم، باید ببینیم به محض خروج از خانه با چه فضاهایی در ارتباطیم و چه مشکلاتی برایمان پیش میآید. اولین فضای بیرون خانه، البته اگر طبق گفتههای بالا نخواهیم از ماشین شخصی استفاده کنیم پیادهرو است. هم اکنون بیشتر پیادهروهای شهری آنقدر باریک هستند و یا آنقدر کیسه و سطل زباله و موتورسیکلت در آنها قرار داده شده که به هنگام عبور از آنها به هیچ وجه نمیتوان فاصلهی اجتماعی درخواستشده برای مقابله با سرایت ویروس را رعایت کرد.
فضاهای عمومی
بنابراین شهر های آینده باید دارای پیادهروهای پهن تر و مسیرهای دوچرخه و پیاده بیشتری باشند. از سوی دیگر آنچه کمبودش این روزها در شهرهای متراکم به میزان زیادی احساس می شود، کمبود فضای سبز و یا مکانهای باز برای ورزش و پیادهروی و یا تنفس هوای تازه است. برعکس در شهرهای متراکم امروزی روز به روز از مساحت چنین فضاهایی کاسته و به میزان ساختمانها افزوده می شود. این روزها در دوران قرنطینه اکثر کشورها پیادهروی و یا ورزش انفرادی را در فضای باز مجاز دانستهاند اما وقتی نزدیک محل زندگی شما جایی برای این امر وجود نداشته باشد چه می توانید بکنید؟
عریض کردن پیاده روها
نمونه بارز راه حل سریع در روزهای قرنطینه در شهر وین اتخاذ شد. با وجود اینکه در این شهر پارکها و جنگلها و فضاهای باز و مسیرهای دوچرخه زیادی وجود دارد، اما چون خارج شدن از محله بدون دلیل موجه ممنوع بود و برخی از محلات امکانات فضای سبز و یا پیاده روی کمتری داشتند، دولت برخی از خیابانهای این محلات را برای مدت قرنطینه تبدیل به مسیرهای عابر پیاده کرد و عبور و مرور ماشین ها را ممنوع نمود تا مردم بتوانند با خیال راحت و با رعایت فاصله فیزیکی در آنها قدم بزنند. به عبارت بهتر دولت اقدام به عریض نمودن و افزایش مساحت پیاده راهها کرد تا قانون فاصله اجتماعی قابل اجرا باشد. چون وقتی شما قانونی را وضع میکنید باید شرایط اجرای آن را هم فراهم کنید.
فضای سبز
مثال دیگر پیشنهاد ساخت یک پارک با رویکرد حفظ فاصله فیزیکی و استفاده همزمان افراد از آن است: یک نوع امکان تنها بودن در مکان عمومی. این پارک توسط استودیو پرشت پیشنهاد شده است و قواعد جدیدی را در طراحی معماری منظر در نظر گرفته است. این پارک که به شکل اثر انگشت تصور شده، برای یک قطعه خالی در وین طراحی شده است اما میتوان چنین ایده هایی را در هر شهری در سراسر جهان اجرا کرد. بازدید کنندگان توسط خطوط موازی در سراسر منظره مشبک مانندِ پر پیچ و خم هزارتوها (لابیرنتها) که هرکدام دارای دروازهای در ورودی و خروجی هستند، به داخل هدایت می شوند تا ببینند که آیا مسیر ۶۰۰ متر طول این فضا توسط شخص دیگری اشغال شده است یا نه و آیا قدم زدن در آن آزاد است؟
فضاهای تجاری
یک مسئله مهم دیگر مسئله حمل و نقل است. ما امروزه شاهد افزایش روزافزون شبکههای مترو در سراسر جهان هستیم ولی حالا شاید باید این رویکرد را تغییر دهیم و به جای آن تعداد اتوبوسهایی که گنجایش افراد کمتری دارند را افزایش دهیم و همچنان روی محلهبندیها تمرکز کنیم. متروها و بزرگراهها نیاز کلان شهرهاست اما در صورت عدم نیاز برای رفتن هر روزه به این شهرها دیگر نیازی به بزرگراه و مترو نخواهد بود و لازم نیست که هر روزه جمعیت زیادی در فضای پر ریسک متروها قرار بگیرند. وقتی که ما اینگونه سفرهای طولانی روزانه را کاهش بدهیم و به خیابانهای محلی برگردیم، مغازهها و بقالیهای کوچک جای سوپرمارکتهای بزرگ را خواهند گرفت و این یعنی ارتباط کمتر و احتمال ابتلای کمتر.