تاریخ هنر از دوره هایی تشکیل شده است است که در کنار شمارش سال ها، پروسه گذر زمان را ایجاد میکند. در این میان، هر نسلی با توجه به اینکه سنت های گذشته خود را حفظ کرده یا اینکه قصد تغییر آنها را داشته، ساختار پیچیده ای از ارزش ها را به وجود آورده است. مهم است که بدانیم نباید فراموش کرد که هنر، همواره سیر صعودی نداشته است، بلکه جنبش های ضد هنری از هر سویی در برابر ارزش های تثبیت شده هنری، شورش کردند در برابر تاریخ هنر رسمیِ موجود، هنری سرکش به وجود آمد که توان تحمل کردن حصارهای کلیسا، کلکسیون های هنری و یا گالری ها را نداشت. این هنر می خواست حدود های موجود را بشکند و هر چه بیشتر خودش را به مردم نزدیک کند. این همان هنر خیابانی است که غالبا اثر افرادی است که هدف اصلیشان خلق هنر نیست.
تفاوت هنر خیابانی و گرافیتی
استفاده از فضای عمومی برای نمایش هنر پیش از اینها نیز وجود داشته است، اما اصطلاح هنر خیابانی، نسبتا جدید است. گروهی به اشتباه هنر خیابانی را همان گرافیتی می دانند. گرافیتی (graffiti) از کلمه ایتالیایی اسگرافیتیو (sgraffito) گرفته شده است. گرافیتی شامل دیوارنوشته ها، انواع طراحی هایی که روی دیوارها حک می شود و یا حتی کندن لایه های گچی دیوار با هدف طراحی شکل مورد نظر، است. این در حالی است که هنر خیابانی گسترده تر از گرافیتی است. چسباندن پوستر های مختلف (street poster art)، استفاده از استنسیل به عنوان الگوی طراحی (stencil art) یا زدن برچسب های مختلف روی دیوار (sticker art) را نمی توان در حوزه گرافیتی قرار داد. همه این هنرها جزئی از طیف گسترده هنر خیابانی هستند.
انگیزه ها و هدفهایی که باعث میشوند که یک هنرمند به هنر خیابانی روی بیاورد، متفاوت است. این هدفها از انتقادهای تند و تیز به نظام حکومتی ساکن گرفته تا تبلیغات تجاری، گسترده شده اند. بعضی از این هنرمندان از انواع وحشیگریها(Vandalism) استفاده می کنند تا بر علیه فرهنگ و اصول ثابت اجتماعیِ خود قیام کنند. عده ای دیگر هم به این علت هنر خیابانی را انتخاب کرده اند تا به وسیله آن بتوانند در مکانی بدون وابستگی به سازمان های مختلف و بدون توجه به بایدها و نبایدها، حرف های نزده ی مردم را در فضای عمومی بیان کنند.«برتولت برشت تأکید داشت که هر بیان هنرمندانهای سیاسی است. اگر این منطق را بپذیریم، آنگاه نتیجه میگیریم که هر آزادسازی ناخوانده ی افکار خصوصی روی دیوار عمومی شامل کنش سیاسی است، بلکه حتی نمایش معمولیترین اثر هنری در گالری نیز کنش سیاسی است.»
دیوارنگاریها و سایر آثار هنری خیابانی؛ نمادهایی برای به نمایش انواع دردها، شادیها، شعارها و پیامها محسوب می شوند، ضمن اینکه در بهبود چشماندازهای شهری نیز نقش مهمی ایفا میکنند.
آثار هنری برای اولین بار به شکل علنی در سال ۲۰۰۸ در خیابانهای عمومی انگلستان اجرا شد و آن زمانی بود که تیت مدرن، یک مؤسسه بریتانیایی که در سال ١٨٩٧ با نام سابق گالری ملی هنر بریتانیا پایه گزاری شده بود، تعداد ۶ هنرمند بینالمللی را به زیباسازی نمای بیرونی مؤسسه با دیوارنگارههای جذاب دعوت کرد. در همین بین، گروه مسلح هفت نفره به تخریب دیوارنگاره های سراسر کشور پرداختند و خسارتی بیش از یک میلیون پوند به کشور وارد کردند، اما به ۱۱ سال حبس محکوم شدند.
در سال ۲۰۰۳، لایحهای به تصویب رسید که مطابق آن هر گونه نقاشی، نوشته یا حتی برچسب زدن روی دیوارها جرم به حساب میآمد و فرد مرتکب موظف به پرداخت پنج هزار پوند جریمه بود یا مجبور بود مدت زمان مشخصی را در حبس سپری کند. با وجود همه این محدودیتها، قوانین خاصی نیز وجود داشت که به افراد یا هنرمندان خاصی اجازه داده میشد به دیوارنگاری در شهرهای بریتانیایی بپردازند.
گزارشات نشان می دهد که مدیران در اغلب شهرهای بریتانیایی به شدت با دیوارنگاری مخالف هستند و آن را وسیله محرک تنش اجتماعی میدانند و به همین دلیل، هر ساله حدود یک میلیارد پوند صرف پاک کردن هر گونه نوشته، نقاشی یا برچسب از روی دیوار میکنند.
البته همه هنرمندان و مدیران، نگرشی برابر نسبت به دیوارنگاری و هنر خیابانی ندارند و چه بسا مقاماتی که از ارائه این هنرها به شدت استقبال میکنند و آنها را نمادهایی برای انتقال پیامهای مهم به مردم می دانند، ضمن اینکه از نقش دیوارنگاریها بر زیباسازی شهرها غافل نیستند. به عنوان مثال، بنجامین فلین معروف به بن آینه از هنرمندان انگلیسی مستقر در لندن است که دیوارنگاریهای او بارها با تحسین بزرگان کشور مواجه بوده است تا جایی که حتی دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا یکی از آثار این هنرمند بزرگ را به باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا تقدیم کرد.
امروزه بسیاری از مقامات انگلیسی به این نتیجه رسیدهاند که هنرهای خیابانی یا دیوارنگاریها چنانچه حول محور موضوع ارزشمندی ارائه شود، نه تنها به زیبایی شهرها منجر میشود، بلکه پیامهای تاثیرگذار و مفیدی را نیز در ذهن بیننده یادآور میشود. این افراد خواهان تغییر قوانین دیوار نگاری هستند و از مدیران هر شهر میخواهند با اعمال قوانین ویژهای، فضاهای مشخصی از شهرها را در اختیار هنرمندان قرار دهند تا این افراد آثار خود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند.
پیش از این نیز، قوانین دیوار نگاری در شهرهای دیگر جهان تحت فشار مردم تغییر یافته بود؛ به عنوان مثال در بوگاتا پایتخت کلمبیا، مدیران به شدت مردم را از هر گونه نقاشی یا نوشتن روی دیوارها منع میکردند اما پس از شلیک پلیس به یک نوجوان ۱۶ ساله در حین نقاشی روی دیوار، تنش بزرگی بین هنرمندان و نیروهای امنیتی شکل گرفت. در پی این اتفاق، مردم بارها خواهان تغییر قوانین دیوارنگاری در شهر شدند تا در نهایت، مدیران پایتخت کلمبیا به تجدیدنظر در این زمینه پرداختند و محدودیتهای خود را کاهش دادند.
ارتباط دیوارنگاری و هنر خیابانی با تحول شهری
امروزه بسیاری از هنرمندان، آثار هنری خود را به شکلی مطلوب در شهرهای پر هرج و مرج که در آنها نشاط انسانی اغلب نادیده گرفته شده است، به اجرا در می آورند و از این طریق، نه تنها به زیباسازی شهر میپردازند، بلکه در افزایش نشاط میان مردم نیز نقش مهمی ایفا میکنند. به عنوان مثال، یک هنرمند مشهور آمریکایی از هنر خود برای متحول کردن خیابانهای سراسر کلانشهر نیویورک استفاده کرده و چشماندازی رنگارنگ و جذاب برای آن به ارمغان آورده است. هنرمندان دیگری نیز به ارائه آثار خود در فضاهای عمومی سراسر شهرهای آمریکا پرداخته و از این طریق توانسته اند شور را در چشمان بازدیدکنندگان مشاهده کنند و یا با هنرهای کاریکاتوری خود، باعث لبخند آنها شوند. جالبتر اینکه، برخی از هنرمندان نیز آثار خود را بر دیوارهایی به تصویر کشیدهاند که تا پیش از آن، چیزی جز خرابههای ترسناک نبوده، اما اکنون به فضاهایی ایمن و پرشور تبدیل شده است.
این روزها، هنرمندان با خلاقیت خاص خود، مکانهای متروکه، نیمکتهای قدیمی و دیوارهای مخروبه را بازطراحی می کنند و با استفاده از رنگهای دلنشین به آنها، چشماندازهایی بسیار جذاب میبخشند. این تحولات باعث می شود تا بازدیدکنندگان عینک بدبینی نسبت به دنیای اطراف را از چشمان خود بردارند و به شکلی متفاوت به جهان هستی نگاه کنند. آنها با مشاهده هنرهای حک شده روی دیوارهای خرابهها یا نیمکتهای قدیمی به این نتیجه میرسند که میتوان از کمترین داشتهها بیشترین استفاده را کرد و با تغییر نگرش خود نسبت به زندگی، دنیایی شادتر و پرشورتر به وجود آورد.
هنرهای خیابانی و زیباسازی شهری
هنرهای خیابانی؛ دردها و شادیهایی را نمایش می دهد که در اغلب موارد، پیام خاصی را به مردم منتقل میکند. ضمن اینکه نقش مهمی در زیباسازی شهرها به عهده دارد. به عنوان مثال، هنرمندان اسپانیایی در شهرهای مختلف کشور از گلهای رنگارنگ گرفته تا سایر تصاویر شگفتانگیز به زیباسازی خیابانها میپردازند و در ایتالیا نیز هر ساله فستیوالهای متعددی برگزار میشود که در آن، هنرمندان آثار خود را بر دیوارها یا فضاهای عمومی در معرض دید همگان قرار میدهند. در برلین آلمان، هنرهای خیابانی تنها محدود به دیوارها نیست، بلکه سراسر فضاهای عمومی شهر را در برگرفته و چشماندازی بسیار اعجابانگیز به آن بخشیده است.