معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران با اشاره به ساخت و ساز حدود ۲۰ میلیون متر مربعی در تهران گفت: این حجم از ساخت و ساز در هیچ کدام از شهرهای اروپایی هم سابقه ندارد.
به گزارش شهر نشست های «فردای تهران» در فضای مجازی با حضور مدیران شهری برگزار می شود. در این نشست ها معضلات، پیشنهادات و... متخصصان، اهالی رسانه و مردم عادی به گوش مسئولان رسیده و رو در رو با مدیران شهری مطرح می شود.
در نشست «فردای تهران – شهروند و معماری» که به مناسب روز معماری و با حضور چهره های نام آشنای معماری مانند هادی تهرانی، ترانه یلدا، یاسر جعفری و آرش مظفری به همراهی حسین ایمانی جاجرومی برگزار شد. عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران در پاسخ به این سوال که تحریم ها به طرح های شهری نیز رسیده و نگاه اقتصادی قالب شده است. آیا در فضای کنونی می توان پروژه هایی که به نفع مردم است؟ تاکید کرد: من وضعیت تهران را مرور می کنم. در وهله اول باید خودمان باشیم و شناخت درستی از شرایط پایتخت داشته باشیم و براساس توانمندی هایی که در جوامع ما هستند، تصمیم اصولی بگیریم.
او افزود: طرح های ما بیشتر از آن که معماری باشد، براساس برنامه ریزی است. با وجود رکود بازار اقتصادی و پیشگیری از ساخت و ساز غیرمجاز آمار صدور پروانه کاهش یافته است. با این حال ساخت و ساز به ۹ میلیون متر مربع در سال رسیده است. اگر ۶۸۰۰ پروانه داشته باشیم یعنی سالانه ۳۲ میلیون متر مربع پروانه صادر شده است. اگر فرض کنیم در تهران ۱۷ هزار کارگاه ساختمانی فعال وجود دارد تقریبا حدود ۱۲۰۰ متر مربع به صورت متوسط پروانه های تهران است. یعنی نزدیک ۲۰ میلیون متر مربع در تهران در حال ساخت است. این عدد بسیار بزرگی است که با هیچ یک از شهرهای اروپایی قابل مقایسه نیست.
عبدالرضا گلپایگانی با اشاره به این که یک روزی افتخار می کردند که تهران به کارگاه ساختمانی تبدیل شده است، گفت: ۹ میلیون متر مربع عدد بزرگی است. اصولا بیش از ۹۵ درصد ساخت و سازها توسط مردمی است. ساخت و سازهای دولتی عدد کمی را به خود اختصاص داده است. ساخت و سازها توسط مردم انجام می شود. این کجا ساخته می شود؟ بستر شهر تهران یکی از زیباترین شهرهایی است. این که می گویند تهران از دست رفته است را قبول ندارم و هنوز ظرفیت های بسیار زیادی برای خلاقیت در تهران وجود دارد.
برنامه ریزی تهران براساس چارچوب های معماری نیست
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران با اشاره به این که تهران در یک بستر تاریخی از نظر معماری قرار گرفته است، اظهار کرد: متصل به زمینه معماری ایرانی هستیم که صاحب شیوه و سبک در بیان خاصه و شکل گیری فضای زندگی، کار و شهر است. نزدیک به ۴۰ درصد مساحت قطعات شهر تهران کمتر از ۱۲۰ متر مربع و ۷۰ درصد از صد درصد مابقی قطعات زیر ۲۰۰ متر مربع است. بنابراین تهران یک شهر ریزبافت است. تهران براساس مدل های برنامه ریزی محور، نه معمارانه برنامه ریزی شده است.
او افزود: در چنین شرایطی ما روال و روند بی انضباطی مفرط در ساخت و ساز، صدور پروانه و نظارت بر کارگاه های ساختمانی وجود داشته است. قوانینی که داریم مربوط به دهه ۵۰ شمسی بر می گردد. بسیاری که معتقدند این قوانین روزآمد نیستند و امروز کار ما را راه نمی اندازند، جرات ارسال قوانین برای اصلاح ندارند. چون نگرانند قوانین مشکل دار با ورود به مجلس شرایطی بدتر از امروز پیدا کند. در شرایطی قرار گرفته ایم که ساخت مسکن برای حفظ ارزش دارایی است. معماری می کنیم تا به خواسته هنرمندان پاسخ دهد. بخش عمده ای از کار ساختمان سازی برای تولید تولید کالای سرمایه ای است نه کالای مصرفی.
مقررات و تربیت مدیران سد راه مشارکت است
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران با طرح این سوال که چطور می توانیم موجود ظریف هنرمندانه معماری را از این گردنه ها عبور داده و به سمت آینده بهتر ببریم؟ افزود: در بسیاری از موارد مردم تمایل به مشارکت در فضای شهری دارند اما قوانین و مقررات و سابقه حاکمیت دولتی بر فضاهای عمومی و... هستند که دست مردم را می بندد. مردم دوست دارند راجع به فضای زندگی و شهرشان اعمال نظر کنند. اما نوع تربیت مدیران، طراحان، مهندسان، شهرسازان و حتی قوانین و مقررات با جاری شدن سلیقه مردم در شهر منطبق نیست.
معماری شعر است در عالم خیال
عبدالرضا گلپایگانی تاکید کرد: معمولا وقتی جامعه از بستر زمانی گذر می کند، در مورد اقدامات آن زمان قضاوت می کند. کسانی که بعد از ما می آیند در مورد معماری امروز قضاوت می کنند. نتایج این که می گوییم تهران غلبه کمیت بر کیفیت است، در آینده به قضاوت گذاشته می شود.
او با تشریح تصور از معماری، گفت: یک عالم معقولات (مبنی بر استنتاج های عقلی) یک عالم حسی (براساس قوای پنجگانه) بین این دو عالم منشا خلاقیت هنرمندان و شاعران وجود دارد. آن عالم خیال است. در عالم خیال تصورات و دنیایی داریم که با ابزاری که حس می شوند، را به منصه ظهور برسانیم. وقتی فقط در خلق کردن ساخته هایمان به عالم حسی و تکنیکال توجه می شود معماری نیست. معماری مثل شعر است. هیچ وقت از دیدن مسجد شیخ لطف الله خسته نمی شوید همان طور که از خواندن حافظ خسته نمی شوید.
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران تاکید کرد: خروجی که در طرح تفصیلی تهران به عنوان سند توسعه تهران آمده از جنبه معماری بسیار ضعیف است. جنبه معماری در طرح تفصیلی تهران اصلا وجود ندارد. بخشی از این خلاء در آشفتگی در سیمای شهری مشخص است. در ضابطه قالب پهنه سکونت توزیع تراکم یا تعداد طبقات به دو معیار گره خورده است. یکی مساحت قطعه یکی عرض گذر. با این دو معیار چه بلایی سر شهری می آید که در شهری که ۴۰ درصد قطعات زیر ۱۲۰ متر و عمدتا در جنوب شهر و زیر انقلاب هستند و در بافت غیرهمسانی که اندازه و مساحت قطعات کاملا با هم متفاوت هستند و محله محدود بافت تقسیم بندی منظم دارند. اگر در یک کوچه مساحت زیر ۱۰۰ متر باشد دو طبقه، زیر ۱۸۰ سه طبقه ۲۵۰ متر ۵ طبقه، ۷۰۰ متر ۶ طبقه ۱۲۵۰ متر ۷ طبقه و اگریک باغ وجود داشته باشد ۹ یا ۱۰ طبقه. این کوچه با طرح تفصیلی آشفتگی دارد و خط آسمانی برای آن وجود ندارد.
آشفتگی به دلیل اجرای طرح تفصیلی
وی افزود: این در حالی است که طرح تفصیلی رعایت نشده و آشفتگی ناشی از آن شهر را خسته کننده کرده است. به همین دلیل پیشنهادی به کمیسیون ماده ۵ بردیم برای این که آشفتگی شهر تعدیل شود. کمیسیون ماده ۵ به دلیل این که پیشنهاد ما تاثیر اساسی روی شهر می گذاشت آن را به شورای عالی معماری و شهرسازی احاله کرده است. این پیشنهاد را پیگیری می کنیم تا مقداری از این آشفتگی را کاهش دهیم. کل الگوی تهران ۴ یا ۵ طبقه روی پیلوت است. این که اسمش معماری نیست. هنگام نوشتن طرح تفصیلی تهران اگر مطالعه درستی از بستر شهر تهران وجود داشت حتما به این ریز بافتی شهر تهران توجه می شد و تهران می توانست الگوی بی نظیری از ریزبافت بودن ایجاد کند. در بافت های ریزدانه می توانست اتفاقات بی نظیر معمارانه رخ می داد اما تجمیع و تخریب و نگاه برنامه ریزانه آسیب جدی به شهر تهران زده است.
گلپایگانی به اشاره به این که البته معماری خوب هم در تهران داریم که کمتر دیده شده، گفت: معمولا چیزی که خوب هست کمتر به چشم می آید. ناهنجاری ۹ برابر هنجارها به چشم می آید.
مشارکت حداقلی و معنادار شهروندان در فضاهای شهری
علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران نیز در نشست «فردای تهران – شهروند و معماری» حضور داشته و تاکید کرد: زمانی که در رابطه با معماری در شهر صحبت می کنیم یک دسته بندی کلی می توان کرد. جریان پیشرو در حوزه معماری وجود دارد. کسانی که معماران با مهارتی و طراحان خوبی هستند و زمینه های کار برایشان فراهم شده است و موفق شدند طرح های خوب را به اجرا برسانند. این بخش در ساخت و سازهای شهر درصدی کمی را به خود اختصاص داده است.
او افزود: بخش جریان عمومی ساخت و ساز در سطح شهر است. معماران در این بخش با این که طبق ضوابط و مقررات باید به عنوان طراح حضور داشته باشند، معمولا غایب هستند یا حضور حداقلی دارند، در حدی که حداقل های قانونی رعایت شود.
چگونگی جذب مشارکت حداکثری شهروندی
سخنگوی شورای شهر تهران با اشاره به این که بیشتر صحبتم درباره بخش دوم و جریان عمومی ساخت و ساز در شهر است، افزود: این جریان عمومی در اختیار بازار سوداگری ساخت و ساز بوده یا در کمیت در ساخت و ساز به گونه ای قلمداد شده که هر نوع بحث درباره کیفیت معماری مغفول مانده است.
او تاکید کرد: یک قدم اگر جلوتر برویم و در مورد ارتقا صحبت کنیم تازه می رسیم به نقطه ای که حضور متخصصانی با زمینه معماران و مهندسین را پررنگ تر کنیم. اما همچنان با انتظار مشارکت شهروندی فاصله معنا داری داریم. عموم شهروندان در رابطه با محیط پیرامون خود و فضاها شهری حداقل نقش و حضور و تاثیرگذاری را دارند. سوال این است که در فردای تهران با مجموع دیدگاه های مشترکی مبنی بر ضرورت توسعه مشارکت شهروندی و تاثیرگذاری شهروندان بر آنچه که مجموع محیط زندگی آنها که تدریجا در جامعه شکل می گیرد، چگونه به مشارکت حداکثری تبدیل می شود؟ در گام اول شاهدیم در برخی کشورها، پیش از احداث پروژه ها، در زمان مقرری در معرض اظهار نظر کسانی می گذارند که ذینفع مستقیم یا غیرمستقم آن هستند. شهروندان فرصت اظهار نظر پیدا می کنند. در ایران فاصله معناداری با این نقطه داریم.
اعمال سلیقه در کمیته های نما
علی اعطا در ادامه درباره فعالیت کمیته های نما توضیحاتی داده و گفت: کمیته های نما تجربه موفقی بود. البته اشکالاتی در آن هست. فلسفه راه اندازی کمیته نما این نبود که در طرح ها اعمال سلیقه شود. کمیته های نما را راه اندازی کردیم تا حداقل کیفیت را تضمین کند. اصلا این نیست که سلیقه ما چیست؟ کمیته نما نباید وارد این موضوع شوند. چه اشکالی دارد که مردم در این کمیته ها حضور یابند و حتی نظر بدهند. تصمیم گیری ها نباید از آنچه که خواسته عمومی مردم است دور نشود.
همیشه در زیرگذر چهارراه ولیعصر(عج) گم می شوم
علی اعطا با اشاره به نقش متخصصان شهری به ویژه معماران در پروژه های شهری، افزود: وقتی عقلی که تشخیص این بود که مسئله تردد چهارراه ولیعصر(عج) را حل کند، تصمیم اقتدارگرا از بالا به پایین گرفت. بالاخره در این پروژه معمار هم حضور داشته است نه یک پزشک جراح. اما نتیجه این شده که شهروندان این پروژه را پس بزنند. من گذرم زیاد می روم اما هربار در زیرگذر چهارراه ولیعصر(عج) گم می شوم و نمی دانم از کدام سوراخ موش ها باید عبور کنم؟ این نتیجه تصمیم گیری در اتاق در بسته است. یکی دیگر از پروژه های اینچنینی میدان ولیعصر(عج) است. برای راه اندازی پلازا این میدان را چاله کردند و گفتند: «مردم بفرمایید پلازا.» بنابراین حرف خطرناک است که بگوییم که متخصصان تصمیم بگیرند.