برنامهریزی شهری از فرآیندها و روندهای درونی و بیرونی تاثیر می پذیرد و ساماندهی شهرها را در قالب برنامهها و طرحهای متفاوت امکان پذیر میسازد. هر شهر بنا با توجه به قرارگیری در موقعیت جغرافیایی خاص، ویژگیهای متفاوتی در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و طبیعی دارد که توان بالقوهای به هر شهر بخشیده و برای پیاده کردن این ظرفیتها باید برنامهریزی هماهنگی در نظر گرفته شود.
ویژگیهای منطقهای که یک شهر در آن قرار گرفته و همچنین سیاستهای کلان در حوزههای مختلف، تأثیر ویژه ای در توسعه شهری دارد، به همین دلیل، در کنار برنامهریزی شهری نیاز است تدوین برنامهها در سطح کلان ملی نیز مورد توجه قرار بگیرد. یکی از مهمترین این طرحها که نقش زیادی در موفقیت برنامهریزی شهری دارد، طرح آمایش سرزمین است که کمتر از آن صحبت میشود در حالی که بسیاری از مشکلات و معضلات امروز کشور در زمینه توسعه شهری، به دلیل نبود و اجرا نکردن این طرح است. این مقاله به بررسی جایگاه آمایش سرزمین در نظام شهری ایران می پردازد و ابعاد مختلف آنرا توضیح می دهد.
آمایش سرزمین چیست؟
آمایش سرزمین در واقع شامل اقدامات ساماندهی و نظام بخشی به فضای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی در سطوح ملی و منطقه ای است که بر اساس تدوین اصلی ترین جهت گیری های توسعه پایدار در قالب تلفیق بر برنامه ریزی هایی از بالا و پایین و با تکیه بر قابلیت ها، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای در یک برنامه ریزی هماهنگ و بلندمدت صورت می گیرد. این رویکرد زمینه تعامل بین سه عنصر انسان، فضا و فعالیت و ارائه چیدمان منطقی فعالیت ها در عرصه سرزمین را فراهم می کند.
اهداف آمایش سرزمین؛ توسعه متوازن و توسعه عادلانه و استفاده بهینه از منابع برای توسعه و پیشرفت مناطق سرزمینی است. دستیابی به توسعه منطقه ای، متوازن و یکپارچه امری ضروری معطوف به استفاده درست از قابلیت های سرزمین، سازماندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و محیط زیستی برای تحقق آینده مطلوب مناطق است، به همین دلیل، برنامه ریزی استراتژیک آمایش سرزمین با در نظرگرفتن تمامی فاکتورهای توسعه پایدار می تواند به نتیجه مطلوب بیانجامد، چرا که آمایش سرزمین روشی است که در برخورد با عدم تعادل در محیط طبیعی انعطاف پذیری خوبی دارد.
آمایش سرزمین می تواند با بهره برداری بهینه از امکانات موجود در راستای بهبود وضعیت مادی و معنوی و در قلمرو جغرافیایی خاص در راستای توسعه منطقه ای استفاده شود.
اهداف برنامه آمایش سرزمین چیست؟
این طرح اهمیت زیادی دارد، چرا که قبل از این که بخواهیم برای تک تک سکونتگاهها و مراکز جمعیتی برنامهریزی کنیم و چشمانداز آینده را ترسیم کنیم، باید برای کلیت کشور در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی برنامهریزی کنیم. فضاها، زمینها و هر بخش و ناحیه از کشور استعدادها، ظرفیتها و توانهای بالقوه مشخصی دارد. در این نوع از برنامهریزی مشخص میشود پتانسیلهای منطقهای و ظرفیتهای نقطه به نقطه کشور در حوزههای مختلف از جمله گردشگری، کشاورزی و صنعت چقدر است، همچنین در هر ناحیه از کشور اجازه بارگذاری چه میزان جمعیت وجود دارد.
در طرح آمایش سرزمین جمعیت و فعالیت در سطح فضا به صورت بهینه توزیع میشود. توزیع متعادل، عادلانه و متناسب جمعیت و فعالیت در سطح فضا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بارگذاری جمعیت، فعالیت و ثروت در برخی نقاط در سطح بالایی قرار دارد، در حالی که سایر نقاط کشور خالی از جمعیت، فعالیت و سرمایه گذاری است و آمایش سرزمین سعی دارد از ظرفیتهای همه نقاط کشور به خوبی استفاده کند.
بین برنامهریزی آمایش سرزمین و برنامهریزی شهری چه ارتباطی وجود دارد؟
برنامه آمایش سرزمین؛ برنامهریزی در مقیاس ملی، کلان و در سطح سرزمین است که تمامی نقاط کشور را شناسنامه دار و تمامی ویژگیها و ظرفیتهای نقاط مختلف را شناسایی میکند، همانطور که برنامهریزی شهری در مقیاس یک شهر است، بنابراین مفهوم هر دو برنامه یکی است، اما یکی در سطح شهر و دیگری در مقیاس ملی انجام میشود.
در سطح شهر نیز فضا، جمعیت و فعالیت وجود دارد و در فرآیند برنامهریزی سعی داریم فضای شهری را به کاربریهای مناسب اختصاص دهیم. همچنین در تلاش هستیم توزیع کاربریها و زیرساختهای شهری در مناطق مختلف شهر عادلانه باشد. توزیع بهینه امکانات، خدمات، کاربریها و سرانهها بر طبق استانداردهای ملی و جهانی در فرآیند برنامهریزی شهری مورد توجه است و هدف از اجرای آن، کاهش مشکلات شهر و حرکت آن به سمت توسعه پایدار و ایجاد رفاه برای شهروندان است.
روال منطقی این است که قبل از برنامهریزی شهری، برنامه آمایش سرزمین به درستی و با دقت تهیه شود. با شناسایی ظرفیتها و استعدادهای نقاط مختلف کشور در حوزههای مختلف، چشم انداز بلند مدت تدوین میشود. بعد از این مرحله، نیاز است برنامهریزی شهری در چهارچوب پیشنهادات، راهبردها و چشم اندازهای آمایش سرزمین پیاده سازی شود. راهبردها برای هر نقطه، هر بخش و هر منطقه از کشور متفاوت است، بنابراین زمانی که برنامهریز قصد برنامهریزی برای شهرهای هر منطقه از کشور را دارد، نیاز است به راهبردهای برنامه آمایش سرزمین توجه کند. برخی موضوعات شهری مرتبط با مسائل کلان کشور و برخی دیگر با جمعیت، توان اقتصادی، ترکیب سنی و جنسی و پتانسیلهای طبیعی یک شهر در مقیاس خرد در ارتباط است.
اجرای طرح آمایش سرزمین برای شهرها چه مزایایی به همراه دارد؟
در کشورهای در حال توسعه به دلیل منابع درآمدی اندک، سرمایه گذاری تنها در نقاط محدودی از کشور انجام میشود، نتیجه آن که این نقاط به تدریج رشد مییابند و سایر نقاط کشور از رشد و توسعه باز میمانند، بنابراین نیاز است بر طبق برنامه آمایش سرزمین و در ادامه روند توسعه، در همه نقاط کشور سرمایه گذاری شود.
چنانچه برنامهریزی آمایش سرزمین انجام نشود، پتانسیلهای بالقوه طبیعی و انسانی و کالبدی مکانها بالفعل نشده و استفاده بهینهای از این ظرفیتها نخواهد شد. جمعیت و فعالیت تمرکزگرا شده و صرفاً در نقاط خاصی متمرکز میشوند. تمرکزگرایی بیش از اندازه در یک یا چند منطقه از کشور اتفاق میافتد و سایر مناطق با وجود داشتن ظرفیتهایی متناسب از جمعیت و فعالیت خالی میماند.
امروزه شهرنشینی به الگوی غالب سکونت در دنیا تبدیل شده است. قبل از انقلاب صنعتی، شهرنشینی در دنیا تنها سه تا ۵ درصد بود، شهرها کوچک بودند و حدود ۹۵ درصد مردم دنیا در روستاها زندگی میکردند. در سال ۲۰۰۶ نسبت شهرنشینی و روستا نشینی مساوی شد و روز به روز جمعیت شهر نشین در حال افزایش است. در حال حاضر در حدود ۶۰ درصد جمعیت دنیا در شهرها و ۴۰ درصد در روستاها سکونت دارند. شهرنشین شدن در کشور ما در بازه زمانی کوتاهی اتفاق افتاد، در حالی که در کشورهای توسعه یافته این روند به شکل آرام انجام شد. در ایران و در حدود ۵۰ سال پیش، ۳۰ درصد در شهرها و ۷۰ درصد در روستاها زندگی میکردند. بر طبق آخرین سرشماری در سال ۹۵، ۷۰ درصد در شهرها و ۳۰ درصد در روستاها زندگی میکردند، اما باید منتظر سرشماری سال ۱۴۰۰ ماند که پیش بینی می شود که در حدود ۷۷ درصد جمعیت کشور ساکن شهرها هستند. ضروریست که روند سریع شهرنشین شدن، متوقف شده و ساختارهای شهری تقویت شود، با این حال نمیتوان در برنامهریزی آمایش سرزمین و برنامهریزی شهری، شهرها را نادیده گرفت و در نظر داشتن شهرها اهمیت زیادی دارد.
چنانچه برنامه آمایش سرزمین به خوبی تدوین شود، معضلات شهری کاهش مییابد، زیرا این برنامه در نظر دارد جمعیت و فعالیت را به صورت بهینه در سطح فضا توزیع کند. اگر این طرح به درستی در کشور ما اجرا شده بود، تهران ۹ میلیون نفر جمعیت نداشت و در تهران یا مجموعه شهری تهران، ۱۵ میلیون نفر جمعیت ساکن نبوند، شهری مثل قم یک میلیون نفر جمعیت نداشت و جمعیت مشهد ۴ میلیون نفر نبود.
افزایش جمعیت در چند شهر مشخص، باعث شده تا روستاها و شهرهای کوچک ما روز به روز با وجود این که بالقوه، پتانسیلهای مورد نیاز از نظر اجتماعی و اقتصادی را دارند، اما جمعیت خود را از دست بدهند، این در حالی است که تهیه و اجرای طرح آمایش سرزمین میتوانست از بروز مسائل و مشکلات متعددی که امروزه گریبانگیر شهرهای ما به خصوص شهرهای بزرگ کشور است، جلوگیری کند.