یک کارشناس برنامهریزی شهری گفت: آیندهپژوهی میتواند راهی برای خروج از وضعیت ناپایداری در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری باشد چراکه برای برنامهریزی به عنوان روند یک پدیده علاوه بر شناخت گذشته و وضعیت حال، باید آینده آن پدیده را نیز مورد بررسی قرار داد.
نجمه ایزد فر در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، عنوان کرد: رویکرد آینده پژوهی در جهت رسیدن به بازآفرینی پایدار شهری و مواجهه با مشکلات آینده شهرها است و این رویکرد با شناسایی عوامل مؤثر در آینده بافتهای ناکارآمد آمادگی لازم در جهت رویارویی با مسائل و مشکلات احتمالی پیش رو را فراهم میکند.
وی در ادامه گفت: به منظور برطرف کردن کاستیهای موجود در بافتهای ناکارآمد نیاز به برنامهریزی علمی و عملی داریم که در آینده پاسخگو باشد.
این کارشناس برنامهریزی شهری تاکید کرد: یک دلیل عمده افزایش کاربرد برنامههای آیندهنگاری مزایای آن است، این مزایای پنجگانه شامل ارتباطات تمرکز هماهنگی اجماع و تعهد است.
وی با بیان اینکه در زمینه ارتباط آینده پژوهی با بازآفرینی پایدار شهری میتوان علل تغییر را شناخت، گفت: آیندهپژوهی میتواند راهی برای خروج از وضعیت ناپایداری در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری باشد چراکه برای برنامهریزی به عنوان روند یک پدیده علاوه بر شناخت گذشته و وضعیت حال، باید آینده آن پدیده را نیز مورد بررسی قرار داد.
ایزد فر اظهار کرد: این آینده ذهنی و بر اساس نظر متخصصان است و با اعتماد بر نظر آنها وضعیت تحول پدیده در آینده ترسیم میشود.
وی با بیان اینکه رویکرد منتخب پژوهش بازآفرینی پایدار شهری با استفاده از نظریه " دالیا لیچفیلد" در چهار بُعد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با تاکید بر بعد مدیریتی در جهت سازماندهی یکپارچه ابعاد بازآفرینی پایدار شهری است، افزود: به طور کلی برای هر یک از عوامل کلیدی مؤثر مجموعهای از راهکارهای مؤثر وجود دارد که آینده بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری را خواهد ساخت.