مَهاباد مرکز شهرستان مهاباد و یکی از شهرهای کُردنشین استان آذربایجان غربی در ایران است. شهرستان مهاباد یکی از شهرستانهای استان آذربایجان غربی میباشد. مرکز آن شهر مهاباد است.
(برای آشنایی با شهرداری مهاباد کلیک کنید.)
نام
نام شهرستان مهاباد در دوره قاجار، به زبان ترکی آذربایجانی ساوجبلاغ (در لهجه مهابادی: سابلاغ) بود که در زمان حکومت رضاشاه به مهاباد تغییر داده شد. دربارهٔ واژه مهاباد تاکنون تعبیرات و معناهای گوناگونی گفته شده است. مهاباد را مادآباد نیز گفتهاند که این تعبیر هیچ گونه دلیل قابل قبولی همراه ندارد. این شهر را مهآباد نیز گفته اند که اگر به معنای جایی باشد که همیشه مه آلود است این تعبیر نیز با واقعیت وفق نمیکند.
در فرهنگ فارسی برهان قاطع دربارهٔ واژهٔ مهاباد چنین نوشته شده است که نام اولین پیغمبری است که به عجم مبعوث شد و کتابی آورد که آن را «دساتیر» خوانند. بعضی نیز بر این اعتقاد هستند که مهاباد به معنای جایی است که بزرگان آن جا را آباد کرده اند. این منطقهٔ قدیمی در زمانهای پیشین مرکز نواحی کردنشین بوده و بطلیموس آن را داروشاه و راولیستون به نام داریاس نامیدهاست. امروز در ۳ فرسخی شهر فعلی، روستایی به نام دریاز (دریاس) مشهود است که از قرار معلوم شهر داریاس در همین نقطه واقع بوده است. در عصر هخامنشی منطقه، بخشی از امپراتوری عظیم هخامنشی بود و بعد از آن در زمان اسکندر بخشی از آتوپاتن ماد بود که ژنرال هخامنشی آتروپات و سپس جانشینانش بر آن جا حکومت کردند. در دوره صفویه ایالات غرب ایران میدان مبارزه و برخوردهای دو امپراتوری صفویه و عثمانی بود و حکام محلی در ولایات باختر به مقتضای توانایی یکی از دو امپراتوری هر بار تابع یکی از آنها میشد. این شهر در گذشته بر اثر زلزلهای نابود و دوباره ساخته شد. پیرامون این شهر آثار تاریخی متعددی وجود دارد.
تاریخچه
در اواخر حکومت شاه عباس صفوی، در سال 1308 قمری، بداق سلطان که حاکم مکریان بود مرکز حاکمیت خود را به مهاباد منتقل کرد و این سرزمین را با ساخت بناهایی همچون مسجد سرخ یا مسجد سور، پل سرخ یا پردی سور در حافظه تاریخ ماندگار کرد.
در سال 1946 میلادی یعنی بیش از 60 سال پیش مهاباد پایتخت جمهوری کردستان به شمار میرفت. این منطقه در تاریخ معاصر ایران همواره شاهد کشمکشهای سیاسی بوده و از این جهت نیز حائز اهمیت است. قدمت این آثار به جا مانده از دوران صفوی در مهاباد به 400 سال میرسد، اما این همه آن چیزی نیست که قرار است در مهاباد با آن روبرو شوید. بخش مهم و به یاد ماندنی سفر شما احتمالا بازدید از جاهای دیدنی مهاباد خواهد بود؛ جاذبه هایی طبیعی و بکر همچون رودخانهها، چشمههای آب معدنی، غارها و… چشم انتظار طبیعت گردان خوش ذوقند.
این شهر که در جنوب استان و در منطقه تاریخی مکریان قرار دارد،مرکز حکومت امرای مکری بود، حکومتی که در این شهر اقدام به ضرب سکه کرد. مهاباد شهری سرسبز است و در میان چندین کوه واقع شدهاست. مهاباد که به نگین آذربایجان غربی مشهور است، همه ساله بیشترین آمار گردشگران را در این استان به خود اختصاص میدهد. از جاذبههای گردشگری این شهر میتوان به رودخانه و سد مهاباد که یکی از نزدیکترین سدها به محلات مسکونی در جهان است، بازارچهها و بازار بزرگ تاناکورای مهاباد که تأمینکنندهٔ اصلی لباس دیگر بازارها و مغازههای تاناکورای کشور محسوب میشود، همچنین از دیگر جاذبههای گردشگری مهاباد میتوان به تالاب کانی برازان، قپیباباعلی، دخمه مادی فخریگاه و غار سهولان (دومین غار بزرگ آبی ایران) در حاشیه و اطراف شهر اشاره کرد.
مهاباد در ابتدا آبادی کوچکی بودهاست که در سال ۱۰۳۸ قمری و در اواخر حکومت شاه عباس صفوی، بداق سلطان حاکم ایل مکری محل حاکمیت خود را به مهاباد انتقال داد و در اقدامات عمرانی متعدد این شهر را توسعه بخشید. این شهر پایتخت جمهوری مهاباد نیز در سال ۱۹۴۶ میلادی بودهاست. منطقه مهاباد، صحنه درگیریهای مکرر سیاسی در دوران مدرن بود، بهطوریکه پس از جمهوری ۱۱ ماهه مهاباد این شهر مرکز ناسیونالیسم کُرد قرار گرفت و در دوران انقلاب ۱۳۵۷ ایران به مدت کوتاهی تحت کنترل کردها بودهاست.
مهاباد از شمال با میاندواب، از غرب با پیرانشهر و نقده، از شرق با بوکان و از جنوب با سردشت هم مرز است.
جغرافیا
مهاباد در جنوب استان آذربایجان غربی، در عرض جغرافیاییَ ۴۶ و °۳۶ شمالی و طول جغرافیاییَ ۴۳ و °۴۵ شرقی و در دامنه رشته کوههای لند شیخان قرار دارد. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۳۲۰ متر میباشد؛ و از آب و هوای معتدلی بر خوردار است که زمستانها هوای سردی دارد و تابستانها هوای شهر مهاباد گرم است. شهرستان مهاباد یکی از شهرهای کردنشین جنوب استان آذربایجان غربی است که از شمال به شهرستان میاندوآب، از جنوب به سردشت، از غرب به پیرانشهر و نقده و از شرق به بوکان محدود میشود. این شهرستان در موقعیت طول جغرافیایی ۴۵ درجه و ۴۳ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی از نصف النهار گرینویچ واقع شدهاست. فاصله آن تا مرکز استان ۱۲۰ کیلومتر و تا تهران ۷۵۰ کیلومتر است.
شهر مهاباد با قرار گرفتن در شمال باختری ایران دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. تابستانها خنک و زمستانها بسیار سرد میباشد. بهار قشنگترین فصل در این منطقهاست. در فصل پاییز هوا بیشتر بادی است.
جمعیت
جمعیت مهاباد ۱۴۷٬۲۶۸ نفر در سال ۱۳۹۰ بوده است.
فرهنگ
مردم شهرستان مهاباد به زبان کردی سورانی با لهجه مُکری یا مکریانی از زبان کردی تکلم میکنند.
دین مردم مهاباد اسلام و مذهبشان سنی شافعی است. همچنین سابقاً اقلیتی از ارامنه و کلیمیان در مهاباد حضور داشتند. به علاوه شمار اندکی از شیعیان که اصالتاً از دیگر شهرها یا استانها هستند. اکثر شیعیان مهاباد که ۲ درصد از جمعیت این شهر را تشکیل میدهند، ترکزبان هستند. بهطوریکه در ماه محرم، در حسینیههای شهر به دو زبان ترکی و فارسی نوحه خوانده میشود.
جاذبه ها
حمام تاریخی میرزا رسول (که هماکنون به موزه مردمشناسی تبدیل شدهاست)
حمام لج
سنگ نگارههای خره هنجیران
دژقلات شاه
برده کنته
آرامگاه بداق سلطان
پل ممیند
فقرگاه مهاباد
حوضخانه رستم بیگ
حوضخانه شاه درویش
مسجد جامع
غار آبی سهولان
تالاب کانی برازان
ره آورد
ساخت صنایع دستی در شهر مهاباد رواج فراوانی دارد به گونهای که شاید بتوان ادعا کرد که مهمترین سوغاتی این شهر به جز محصولات کشاورزی متنوع آن، همین صنایع دستی است. بافت قالی، جاجیم، چاروق و گلیم، منجوق دوزی، رودوزی، سکه و پولک دوزی، سوزن دوزی، قرقره بافی، قلاب بافی، سجاده بافی از جمله صنایع دستی ساخته دست هنرمندان شهر مهاباد هستند. البته بافت پارچه و لباس کردی که از لباسهای محلی مشهور در ایران است را نیز باید به آنها اضافه کرد.
اقتصاد
از 1335 تا 1357 ه. ش، این شهر با اعمال برنامه های مدرنیزاسیون پهلوی و هم چنین جذبه خدماتی شهر (که با داشتن مرکزیت اداری-خدماتی در منطقه همچون یک مادر شهر عمل کرده است) با سیل مهاجرین به شهر و بروز مسائل شهری مواجه بوده است. ازدیاد مشاغل دولتی و ساختمانی، گسترش کالبد شهر در اطراف هسته قدیمی، ایجاد شهرکها، خیابانها و تملک املاک شهری و تراکم جمعیت در شهر از فاکتور های مورد تحلیل در این دوره بوده است.
دوره دوم (بعد از سال 1357 تا 1385 ه.ش) با بروز بحرانهایی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و محدود شدن حوزه جغرافیایی شهرستان (ازدیاد حدود 5 برابری جمعیت شهری ولی عدم ازدیاد جمعیت شهرستان) و ایجاد و گسترش ادارات و سازمان های رسمی فرهنگی و اجتماعی همراه بوده است، به علاوه از اشتغال در بخش کشاورزی کاسته شده و اشتغال در بخش خدمات بیشتر شده و بخش صنعت گسترش خیلی کمی داشته است، بخش مستقل و کارکن فامیلی بدون مزد نسبت به بخش خصوصی و بخش عمومی» در اشتغال سهم بیشتری داشته است، در اواخر این دوره بازارچه »های کالاهای وارداتی و کالاهای دست دوم (تاناکورا) در حال رواج بوده و مسیر های ارتباطی داخلی شهر با توسعه شهرکها گسترده شده اند و مدارس و مکانهای آموزشی (به موازات ازدیاد جمعیت) توسعه یافته است.