طراحی و برنامه ریزی مبلمان شهری
Ali Zangiabady, Nazanin Tabrizi. design and planing of urban furniture
ارومیه یکی از کلانشهرهای ایران، مرکز استان آذربایجان غربی و شهرستان ارومیه است که در شمال غربی ایران در منطقه آذربایجان واقع شده است. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقه شمالغرب ایران به شمار میآید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفته است. هوای ارومیه در تابستان نسبتا گرم و در زمستان سرد است.
ارومیه در قرنهای گذشته رخدادها و حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط عثمانیها و روسها را تجربه کرده است. این شهر به دلیل موقعیت مناسب میان شاهراه ارتباطی قفقاز، میان رودان و آسیای صغیر در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار میرفت.
ارومیه به عنوان اولین شهر دارای بیمارستان به شیوه نوین، نخستین مرکز آموزش پزشکی، اولین مدرسه به شیوه نوین، اولین شبکه تلویزیون محلی، اولین نشریه محلی در ایران، پایتخت والیبال ایران و دومین شهر پرترافیک ایران شناخته میشود.
(برای آشنایی با شهرداری ارومیه کلیک کنید.)
نام
ارو در زبان آشوری به معنای شهر و میه به معنای آب است (همریشه با مآء عربی). ارومیه در زبان آشوری به معنای «شهر آب» است. این شهر در شروع دوره پهلوی به دلیل علاقه رضا شاه به آن به رضائیه تغییر نام داد، ولی بعد از انقلاب اسلامی دوباره به نام ارومیه برگشت. ارومی، ارومیه، ارْمیه، اورمیه، ارم از دیگر نامهای ارومیه است. ارومیه در بین آذربایجانیها به نام اورمی رواج دارد. دارالنشاط، پاریس ایران، شهر آب، شهر ادیان، مذاهب و اقوام از القاب ارومیه است.
پیشینه
پیش از اسلام: با بررسی اشیای قدیمی که از تلهای متعدد اطراف شهر (گوک تپه، دیگاله، ترمنی، احمد، سارالان، دیزه تپه) به دست آمده، مشخص شده که ارومیه در اورارتوی باستانی قرار داشت که دارای ارتباطات زبانی با هوریان آناتولی بود، ولی شدیدا تحت تاثیر آشوریان بود. درست زیر دریاچه ارومیه شهر و امارت منا قرار داشت.
به عقیده بعضی دیگر از مورخین، ارومیه محل تولد زرتشت پیغمبر بوده و از اماکن مقدس زرتشتیان به شمار میرود.
از شواهد و آثار باستانی منطقه چنین برمیآید که ارومیه در زمان دولت ماد نیز آباد و مسکون بوده است. از برخی آثار عتیقه و ابنیه تاریخی این منطقه و اطراف آن مانند قلعه حسنلو، گوی تپه، صورت حجاری شاه ساسانی، بنای مسجد جامع و کلیسای ننه مریم و بعضی آثار دیگر مشخص میشود که این منطقه از گذشته های دور با کمی تغییر محل (گوی تپه، تویراق قلعه، چیچکلو و نیز محل فعلی) وجود داشته است.
پس از اسلام: ارومیه دومین شهر مهم آذربایجان، پس از مراغه، به شمار میرفت. از قرن 15 میلادی که ترکان عثمانی جایگزین امپراطور روم شرقی شدند، ارومیه به عنوان یک شهر مرزی اهمیت بسیار زیادی پیدا کرد و از برج و باروی مهمی برخوردار شد.
برج سه گنبد و مسجد جامع ارومیه از یادگارهای عظمت دوره اسلامی در منطقه به شمار میروند. در این دوران شهر ارومیه، نقطه تلاقی اقوام و ادیان پیرامون خود از قبیل آشوریها، ارمنیها، یهودیها و مسلمانان بود. منطقه تاریخی ارومیه از قرنها پیش مهد تمدن و مرکز علم و دانش بوده و شهر ارومیه یکی از مناطق معتبر علوم قدیمه به شمار میرفت، علما و دانشمندان، اصول فقه اسلامی و حکمت و فلسفه و ادبیات را به علاقه مندان تدریس میکردند.
ارومیه و حومه آن از جهت منابع طبیعی و انسانی یکی از غنیترین مناطق آذربایجان غربی محسوب میشوند. شهرستان ارومیه مهمترین منطقه آذربایجان غربی است که وجود جاذبههای متعدد طبیعی و تاریخی، به آن اهمیت ویژهای از لحاظ گردشگری، داده است.
مالکیت این منطقه تا مدت ها بین ایران، روسیه، عثمانی و ارمنستان دست به دست میشده تا این که در دروه معاصر و در دوره حکومت پهلوی بالاخره اوضاع این شهر ثابت شد. این شهر در طول تاریخ بارها مورد خرابی و نابودی قرار گرفته است و بعد از هر بار خرابی دوباره بازسازی شده است.
دوره معاصر: اوضاع شهر ارومیه در دوره پهلوی، رفته رفته بهبود یافت. رقابت سیاسی روسها و انگلیسیها، مانع از ایجاد خط آهن در شمال غربی ایران طی جنگ جهانی اول شد. طی توافقی بین راشین دیسکانت و لوپن بانک، خط آهن جلفا_تبریز احداث شد. این خط یک شاخه ۳۰ مایلی نیز داشت که در سال ۱۹۱۶ به شهر ارومیه رسید. در دوره پهلوی نام شهر ارومیه به رضائیه تبدیل و پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ دوباره به نام سابق بازگشت.
جغرافیا
ارومیه با داشتن موقعیت ممتاز جغرافیایی در ۲۰ کیلومتری دریاچه ارومیه قرار دارد. ارتفاع ارومیه ۱۳۳۲ متر از آبهای آزاد است. این شهر در دشت ارومیه واقع شده است و ارتفاعاتی چون کوه سیر، کوه قیزقلعه، کوه جهودها، کوه چهل مر شهیدان، کوه ماه، کوه علی پنجه سی و کوه علی ایمان آن را احاطه کرده اند. در واقع ارومیه بین دریاچه ارومیه و دیواره کوههای غرب استان، واقع شده است.
فرهنگ
موسیقی عاشیقی یکی از شاخصههای مردم ترک زبان جهان است که در ایران دارای مکتبهای متفاوتی است. در این میان مکتب عاشیقی ارومیه بنا به نظر کارشناسان و استادان این هنر در سراسر جهان اصیلترین و قدیمیترین مکتب عاشیقی است که تا به امروز اصالت خود را حفظ کرده است. این هنر و فرهنگ آذربایجان، پس از تلاشها و رقابت میان استانهای عاشیقی خیز به نام استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه در فهرست به شماره ۱۶۵ در میراث میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت ملی شد. عاشیقها از دوران قبل از اسلام بین مردمان ترک تبار وجود داشته اند. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، عاشیقها اغلب در قهوه خانه های آذربایجانهای شرقی و غربی اجرا میکردند. تبریز مرکز شرقی عاشیقها و ارومیه مرکز غربی آنها بود. در ارومیه بر خلاف تبریز عاشیقها همواره به صورت تکی اجرا میکردند.
قومیت
ارومیه یک شهر چند قومیتی با ادیان و مذاهب گوناگون است. اکثریت مردم ارومیه را ترکهای آذربایجانی و نیز اقلیتی از کردها، مسیحیان (آشوری و ارمنی) تشکیل میدهند. این منطقه از دیرباز محل زندگی اقوام و ادیان مختلف بوده است. اکثریت شهرستان ارومیه را ترکهای آذری و اقلیتی نیز از کردها و مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل یافته است. ترکها حدود ۹۰ درصد جمعیت شهر ارومیه و ۱۰ درصد را نیز بقیه اقوام تشکیل میدهند. طبق یک مطالعه از ترکیب قومی خانوارهای نمونه و مورد بررسی در سطح شهر ارومیه که حدود سال ۱۳۷۹ انجام گرفت، نشان میدهد که ترک زبانان ۸۵٫۷٪ درصد خانوارهای نمونه را به خود اختصاص داده و کرد زبانها حدود ۱۰٫۵٪ بودهاند. در این آمارگیری نمونهای درصد آشوریها، فارسزبانها و ارمنیها در شهر ارومیه به ترتیب ۱٫۷، ۱٫۶ و ۰٫۵ بود.
شهر ارومیه به جهت گردآمدن اقوام و ادیان مختلف از قبیل آشوریها، ارمنیها و زرتشتیها (انتساب چند زرتشتی که در هنگام تولد عیسی «ع» به بیت اللحم رفته بودند و در ارومیه مدفونند، حاکی از آن است که این شهر یکی از بزرگترین کانون های مذهبی و اجتماعی گذشتههای روز بوده است). یهودیها و بالاخره مسلمانان، یادگارهایی از قرنهای مختلف را در دامان پیر و زیبایش پاس داشته است .
زبان، گویش، لهجه
ترکهای ارومیه که اکثریت جمعیت این شهر را تشکیل میدهند، به زبان ترکی آذربایجانی و لهجه ایرانی شمال غربی آن که مشابه لهجه مردم تبریز است، صحبت میکنند. کردهای ارومیه به لهجه کرمانجی از زبان کردی سخن میگویند. آشوریها به زبان سریانی یا آشوری سخن میگویند که گونهای از آرامی شرقی است. ارمنیها نیز در میان خود به زبان ارمنی سخن میگویند.
جمعیت
این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقه شمال غرب ایران بهشمار میآید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفته است. هوای ارومیه در تابستان نسبتا گرم و در زمستان سرد است. در سرشماری سال 1395، جمعیت ارومیه ۷۳۶٬۲۲۴ نفر بود.
جاذبهها
دریاچه و پارک ملی دریاچه ارومیه با نام سابق دریاچه رضائیه در شمال غرب ایران قرار دارد. این دریاچه که بزرگترین دریاچه ایران است، به شدت شور است. به این ترتیب هیچ ماهی ای در آن یافت نمیشود. موجودات زنده آن جلبک و میگوی آب شور هستند. این دریاچه غذای فراوانی را برای شمار زیادی از مرغابیها فراهم، مکان مهمی برای جفتگیری فلامینگوهای بالغ، اردکهای غاز نما و پلیکانهای سفید است. ۱۸۶ گونه پرنده در دهه ۷۰ میلادی در این پارک ثبت شده اند. این دریاچه ۴ جزیره با اندازه متوسط و نزدیک به ۱۰۰ جزیره کوچک دارد. بسیاری از این جزیرهها با فراهم کردن مکانهایی برای زاد و ولد پرندگان، اکوسیستم منحصر به فردی دارند که شایسته حضور در برنامه انسان و زیستکره را دارند. به دلیل بستن سد بر روی رودخانههای منتهی به دریاچه و نپرداختن حق آب آن، این دریاچه تقریبا خشک شده است.
بناهای تاریخی متعدد از جمله: عمارت شهربانی ارومیه، عمارت سه گنبد، موزه ارومیه، یخچال ۹ پله، پل باراندوز، کاروانسرای ارومیه، بازار قدیم ارومیه، گرمابه آخوند، ساختمان جهاد دانشگاهی، ساختمان شهرداری ارومیه و …
مساجد قدیمی از جمله: مسجد جامع ارومیه که گمان بر این است که بر روی ویرانه های یک آتشکده در قرن هفتم هجری قمری ساخته شده است. مسجد سردار، مسجد مناره و مسجد سیدالشهدا از دیگر مساجد تاریخی ارومیه هستند.
کلیساهای متعددی که اکثرشان متعلق به آشوریان است، هرچند کلیساهای متعلق به ارامنه نیز در ارومیه وجود دارد. از مهمترین کلیساهای ارومیه میتوان به کلیسای ننه مریم، کلیسای ماریوخنه و کلیسای حضرت مریم اشاره کرد.
خانههای تاریخی ارومیه که نهایتا قدمتشان به دوره قاجار میرسد یکی از جاذبههای گردشگری ارومیه محسوب میشوند. خانههای جنرال، خانه انصاری و خانه اتحادیه از آن جملهاند. خانه دیزج سیاوش نیز در سال ۱۳۸۷ ثبت ملی شد.
رهاورد
نقل مهمترین سوغات ارومیه است که در انواع بیدمشکی، گردویی، زعفرانی، پستهای و بادامی عرضه میشود. با این حال نقل بیدمشک معروفترین نوع نقل در ارومیه است. این نوع نقل با عرق بیدمشک که محصول خود ارومیه است تهیه میشود. از دیگر عرقیات ارومیه بادرنجبو است که در تهیه شربت از آن استفاده میشود. حلوای گردو و حلوای هویچ نیز از دیگر سوغاتیهای ارومیه است.
اقتصاد
ارومیه با قرارگیری بر سر راههای تجارتی، به عنوان گمرکی برای صادرات و واردات کالا از ایران به دیگر نقاط و بالعکس بوده است. همچنین، ارومیه محلی برای خرید و فروش محصولات کشاورزی و عشایری مردم اطراف این شهر بوده است. نوع محصولات کشاورزی در استان آذربایجان غربی مخصوصا شهر ارومیه باعث شده که این استان از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. باغهای گسترده انگور و سیب این استان از شهرت خاصی نسبت به شهرستانهای دیگر برخوردار است و نظر هر بینندهای را در فصل تابستان به خود جلب میکند. تنوع انگور و سیبها در نوع خود کم نظیر است.
مشهد؛ کلانشهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر پهناور ایران پس از تهران است. این شهر به واسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است.
شهر مشهد در حوزه رودخانه کشفرود و در دشت مشهد بین کوههای هزارمسجد و بینالود گسترده شده است. بیشینه ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینه آن ۹۵۰ متر است.
این شهر دارای ۱۳ منطقه شهرداری است و شهردار آن، توسط شورای شهر ۱۵ نفره انتخاب میشود. این شهر دارای یک فرودگاه بینالمللی، یک ایستگاه راهآهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن میسازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانه تاکسیرانی و اتوبوسرانی و قطار شهری انجام میشود.
تراکم جمعیت در مشهد بیش از نه هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال ۱۳۸۸ رسما به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد.
(برای آشنایی با شهرداری مشهد کلیک کنید.)
نام
پیش از قتل علی بن موسی الرضا در سال ۲۰۳ ه. ق، و دفن او در کاخ حمید بن قحطبه در سناباد نوغان، مشهد وجود نداشت. حتی نام نوغان توس از قرن های اولیه اسلامی به بعد به متون راه یافته و پیش از آن تقریبا هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسی بعد به چشم میخورد. در نتیجه، تاریخچه مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس و در دو سده اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است.
در سده سوم ه. ق، ابن بابویه قمی در کتابش، فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همهجا از واژه «مشهد» و «مشهد رضوی» استفاده کرده است. ابن حوقل در سده چهارم ه.ق بهسادگی این مکان را مشهد نامیده و یاقوت حموی نیز، در بیانی صریحتر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهاده است.
مشهد به عنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم محمد مقدسی (مَقدِسی) و اواخر دهه سوم قرن چهارم ه.ق پدیدار شده است. در حدود نیمه قرن هشتم ه. ق، ابن بطوطه در سفرنامه خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کرده است. بهنظر میرسد نام نوغان که هنوز هم بر سکههای نیمه اول سده هشتم ه.ق تحت حاکمیت ایلخانیان دیده میشود، به تدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته میشود. اغلب در ادبیات و به ویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفته است. برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضی این نام. معینالدین محمد الزمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم ه. ق، در کتاب روضاتالجنات فی اوصاف مدینه هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام برده است و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سده چهاردهم ه.ق از واژه «مشهد مقدس رضوی» استفاده کرده است.
پیشینه
بنابر شواهد تاریخی، شهر مشهد و محدوده اطراف آن بخشی از دشت باستانی توس بوده است. اقلیم مساعد، وجود مراتع و چشمه سارهای فراوان، دلیل مسکن و موطن اقوام گوناگون در این سرزمین است. تاریخ مشهد در حقیقت از زمان شهادت حضرت رضا(ع) آغاز می شود.
در دوره اسلامی: در اواخر قرن دوم هجری در محل مشهد کنونی دهکده های به نام سناباد وجود داشته که از توابع نوغان بزرگترین شهر ولایت توس به شمار می رفته است. این آبادی نیز مانند دیگر قراء دارای قناتی برای سکونت اهالی به نام سناباد بوده است. در نزدیکی آن، باغ وسیع و کاخ باشکوه حمید بن قحطبه والی خراسان واقع بوده که قنات از آن عبور می کرده است. پس از شهادت حضرت رضا(ع)، پیکر مطهر آن امام را در آب قنات سناباد غسل دادند و آن آب متبرک شد. به این ترتیب سناباد که تا آن زمان دهکدهای بیش نبود، به دلیل وجود آرامگاه حضرت رضا(ع) مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت. در حدود نیمه قرن سوم هجری علاقه مندان آل علی(ع) و مجاوران حرم مطهر به تدریج خانههایی در اطراف حرم ساختند. از آن تاریخ تاکنون مشهدالرضا فراز و نشیبهای بسیاری دیده است و امروزه به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران و پایتخت معنوی کشور همه ساله شاهد حضور میلیونها عاشق و دلباخته ائمه اطهار(ع) است.
سبکتگین، موسس سلسله غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه علی بن موسی الرضا را ویران کرد. اما، بعدا پسرش، سلطان محمود، آن را بازسازی نمود. در سال ۴۲۸ ه.ق طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان بهمنظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال ۵۱۵ ه.ق دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم میساخت. در سال ۵۵۶ ه.ق ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند، ولی از تاراج و غارت ناحیه مقدس چشمپوشی کردند.
از جمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متأخر، مانند مطلعالشمس و منتخبالتواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود. زیرا توس بهواسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطبهای تشیع در خراسان بهشمار میآمد و بنا به اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقه ایشان بود و بنا به موقعیت جغرافیایی که بر سر راههای تجاری داشت، از مراکز اقتصادی نیز محسوب میشد و به این ترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافته بود.
با پیشرفت خاندان صفوی عرصه تازهای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را بهعنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و به دنبال این رویداد، شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران به ویژه مشهد و قم، به شاخصه ای اصلی در برنامه وی بدل شدند، چنانکه در مورد جانشینانش نیز همینطور بود. در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آبانبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت. همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دوره شاه عباس احداث شد که از میان آن، نهری جاری بود.
از اقدامات دیگر وی در مشهد میتوان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد. شاه عباس، مشهد را بهطور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقتهای سفر حج و سختگیریهای حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد.
در ایران عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیمالشان بودند که یکی از آنها مشهد بود.
نادرشاه افشار، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان، توانست به اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیتهای گوناگون به ویژه عشایر خراسان بود. مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر شاه، مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود.
اعتراض مردم مشهد به حکومت آصفالدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهمترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد بهشمار میرود.
توسعه این شهر در دهه ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ در جنوبغربی و غرب صورت گرفت. راهآهن و فرودگاه تاثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته اند. در دهه ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵، جاده جدید تهران باعث توسعه شهر به سمت جنوب گردید. از سال ۱۳۴۵ به بعد نیز توسعه شهر منطبق با طرح جامع، هدایت شده است. در سال ۱۳۵۵ محور اصلی جاده سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعه شهر را به سمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی–سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی–مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند.
در سال ۱۳۴۷ طرح نوسازی اطراف حرم علی بن موسی الرضا توسط معمار و شهرساز ایرانی، داریوش بوربور، ارائه شد و در سال ۱۳۵۰ بهتصویب رسید. در سال ۱۳۵۵ ساختمانهای اطراف به منظور آمادهسازی برای اجرای نوسازی تخریب شدند و کسبه ساختمانهای مشمول تخریب، به بازار وسیعی که به این هدف طراحی و اجرا شده بود، منتقل گردیدند. پس از انقلاب این طرح ادامه نیافت.
در دوره شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پارهای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود بهعنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. در سالهای اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفته است. براساس چشمانداز مشهد در سال ۱۴۰۰ این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی–مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا ۴۸ پروژه بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شده است.
جغرافیا
بیشینه ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینه آن ۹۵۰ متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینه درجه حرارت در تابستانها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینه آن در زمستانها ۲۲ درجه زیر صفر است. شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، در شمال شرق ایران و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۳۶ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۸ دقیقه و در حوضهٔ آبریز کشفرود، بین رشته کوههای بینالود و هزارمسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود ۱۰۵۰ متر (حداکثر ۱۱۵۰ متر و حداقل ۹۵۰ متر) است.
منطقه خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعالترین مناطق زمین لرزه خیز کشور بوده است. آمار چهل سال گذشته نشان میدهد که بیش از نیمی از قربانیان زمین لرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل میدهند. زلزله های زیادی در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه متعلق به سالهای ۱۰۰۸، ۱۰۵۲، ۱۰۵۳، ۱۰۵۹، ۱۰۷۷، ۱۰۸۴، ۱۰۸۷، ۱۱۱۸، ۱۱۱۹، ۱۲۱۴، ۱۲۳۲، ۱۲۳۶، ۱۲۵۴، ۱۲۷۴ ه.ق در کتب تاریخ به ثبت رسیدهاست. یکی از گسلهای مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامه گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشفرود منشعب شده و با امتداد شمال غرب–جنوب شرق از گوشهٔ شمالی مشهد عبور میکند.
قومیت
در مشهد جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. در بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ جمعیتی قریب به ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر بهصورت گروهی به کشور و به تبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حمله آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند.
از سوی دیگر، همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق، جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و نا آرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آنها به دلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی بهویژه شهر مشهد و سایر شهرستانهای استان — مانند نیشابور — اسکان یافتند.
در سالهای اخیر، مشهد شاهد مهاجرت اقوام بلوچ و کرد نیز بوده است.
زبان، گویش، لهجه
زبان مردم مشهد، زبان فارسی با گویش و لهجه مشهدی است. بیش از ۹۳٪ مردم مشهد فارسی زبان هستند این لهجه سرشار از واژه های کهن و ریشه دار زبان فارسی است. لهجه مشهدی یکی از لهجه های مهم و تاثیرگذار فارسی بهشمار می آید و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعران نام آوری چون فردوسی، عطار و خیام است. این لهجه را شاخهای از فارسی دری میدانند و بسیاری از واژگان گمشده این زبان را میتوان در گفتار عامیانه مشهدیها، جستجو کرد.
جمعیت
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مشهد با ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و نود و پنجمین شهر پر جمعیت دنیا به شمار میرود. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر، با ۲۴۱٬۹۸۹ نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال ۱۳۴۵، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال ۱۳۵۵، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵، همین جایگاه را داشته است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن بوده است.
جاذبهها
آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد که با نام حرم امام رضا و حرم رضوی شناخته میشود، مجموعهای دربرگیرنده آرامگاه علی بن موسی الرضا و بناهای دیگر است. این مجموعه از نظر مساحت بزرگترین و از لحاظ جمعیت دومین مسجد در جهان است. این مجموعه شامل مسجد گوهرشاد، یک موزه، دو کتابخانه، چهار مدرسه علوم دینی، یک گورستان، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، یک سالن غذاخوری برای زائران، رواقهای وسیع برای نمازگزاران و چندین ساختمان دیگر است.
− جاذبههای طبیعی که در نزدیکی شهر مشهد قرار دارند، شامل ییلاقات شاندیز، طرقبه، زشک، روستای کنگ، نغندر، جاغرق، چالیدره، پارک جنگلی وکیل آباد، باغوحش وکیل آباد، آبشار ارتکند، پارک جنگلی نه دره در دو کیلومتری جنوب مشهد، بوستان کوهسنگی، آبشار قره سو، دره اخلمد، فریزی، سد ارداک، هفت حوض، چشمه گیلاس و چشمه گراب هستند.
− پارک جنگلی طرق (انقلاب) در حاشیه جنوب شرق مشهد، در نزدیکی پلیس راه، یکی از بزرگترین اماکن در اسکان و ارائه خدمات گردشگری به شهروندان و زائران است.
رهاورد
از جمله مهمترین رهآوردها و سوغات مشهد میتوان به زعفران، زرشک، نبات، هل، خشکبار، ادویه، قالی و گلیم و نمد، انگشتر فیروزه و عقیق، محصولات چرمی و دیگهای سنگی اشاره کرد. دیگها و ظروف سنگی که در اصطلاح عامه مردم مشهد «هرکاره» نامیده میشود، از قرون گذشته یکی از مهمترین سوغات مخصوص مشهد بهشمار میآید.
اقتصاد
اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شدهاست. همچنین، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شده است.
اقتصاد مشهد بیشتر بر روی زعفران، زرشک، نبات، آجیل و خشکبار و چرم صنعتی (بهصورت زینتی) و صنعت فرش متمرکز است. همچنین زائران حرم رضوی و توریستها از منابع درآمدزایی این شهر هستند، به طوری که صنعت هتلداری، یکی از صنایع پررونق در این شهر محسوب میشود و ۹۰٪ گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، از مشهد دیدن میکنند. از دیگر محصولات مهم کشاورزی مشهد می توان از غلات، چغندر قند و محصولات نام برد.
از سوی دیگر، صنایع غذایی، نساجی، شیمیایی و کانی غیرفلزی و صنایع قطعهسازی و فولاد کشاورزی از عمدهترین صنایع مشهد به شمار می آیند. این شهر، یکی از قطبهای اصلی تولید چرم در ایران نیز به شمار میآید و کارخانه هایی نظیر «چرم مشهد» در این شهر قرار دارند. از دیگر صنایع موجود در مشهد میتوان به صنایع غذایی، پوشاک، تولید مصالح ساختمانی، صنایع فلزی و صنایع دستی نیز اشاره کرد که از این میان حدود ۴۰٪ صنایع مشهد متعلق به صنایع غذایی، صنایع فلزی و صنایع دستی است.
قالیبافی در شهر مشهد حدود پنج قرن قدمت دارد. یکی از قدیمیترین فرشهای مشهد که موجود است، نوعی فرش نماز (سجاده) است که توسط شاه تهماسب به سلیمان باشکوه در سال ۱۵۵۶ م هدیه شده است.
− شهرکهای صنعتی: شهرک گلبهار، بینالود، طوس، کاویان، کلات، ماشین سازی، باغچه و ناحیه امان آباد مشهد، جزو شهرکهای صنعتی اطراف این شهر محسوب میشوند.
− انرژی فسیلی: نیروگاه مشهد، نیروگاه طوس، نیروگاه فردوسی و نیروگاه سیکل ترکیبی شریعتی از مهمترین نیروگاه های شهر مشهد هستند.
− مراکز تجاری: از مراکز بزرگ تجاری این شهر میتوان به زیستخاور، یاقوت مصلی، الماس شرق، وصال، پروما، تابان، کیان سنتر، بازار رضا، آفتاب، گوهرشاد، بازار مرکزی، شهر شب، مجتمع تک، مجتمع تابان، رویال سنتر، قسطنطنیه، ونک، شهدا، مجد و کوه سنگی اشاره کرد. بهدلیل وجود جاذبههای فراوان تاریخی-مذهبی و فرهنگی در مشهد، در حال حاضر نیمی از هتلها و هتل آپارتمانهای ایران در شهر مشهد قرار دارند.
مدیران و برنامهریزان شهرهای پایدار در صدد آنند که با تدوین برنامه ها و طراحی روش هایی از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی شرایطی انعطافپذیر برای شهروندان به وجود آورند بدون اینکه منابع نسل آینده که قرار است در این محیطها زندگی کنند، را به خطر بیندازند.
شیراز یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان فارس در جنوب کشور است. این شهر، پنجمین شهر بزرگ و پرجمعیت ایران، دومین شهر ادبی جهان و پرجمعیتترین شهر جنوب کشور بهشمار میرود.
شیراز از دیرباز به دلیل مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوبی و واقعشدن در یک منطقه به نسبت حاصلخیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجا نشینان و عشایر بوده است. همچنین این شهر در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب، مانند بندرعباس و بندر بوشهر قرار گرفته است.
شهر زیبای بهارنارنج، به دلیل جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا میخواند. بیشتر مردم شیراز فارسی زبان هستند و به لهجه شیرازی سخن میگویند.
(برای آشنایی با شهرداری شیراز کلیک کنید)
نام شیراز
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، با نامهای مختلفی نظیر: «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده است. محل اولیه این شهر در محل قلعه ابونصر بوده است. شیراز در دوران بنیامیه به محل فعلی منتقل میشود و به بهای نابودی اصطخر (پایتخت قدیمیِ فارس) رونق میگیرد. این شهر در دوران صفاریان، بوییان و زندیان، پایتخت ایران بوده است.
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوحهای گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد، بازمیگردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی، در گوشه جنوب غربی شهر کشف شده است. لوحهای نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد. با توجه به فونتیک چنین برداشت میشود: تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم، گرفته شده است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده است.
نام شیراز بر روی سفالهای پیدا شده از ویرانههای دوره ساسانی در سده دوم پس از میلاد نیز رویت شده است. کاوشهای باستانشناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ به پیدایش خشتنبشتههایی ایلامی انجامید، که بر روی تعدادی از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده است. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» میباشند. ابن حوقل؛ جغرافیدان مسلمان سده چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را، شباهت این سرزمین به اندرون شیر میداند، چرا که به قول او عموما خواربار نواحی دیگر به آنجا حمل میشد و از آنجا چیزی به جایی نمیبردند.
براساس تحقیقات تدسکو، شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده است.
در مورد القاب و عناوین شیراز باید گفت که از سده ششم هجری قمری به بعد شاعران، حکمرانان و دولتمردان نامی براین شهر گذاشتند. از کهن ترین عنوان ها و لقب ها می توان به مملکت سلیمان (سده ششم)، ملک سلیمان (از سده ششم به بعد) تختگاه سلیمان، دارالملک، دارالعلم (1066ق) دارالفضل (سده دوازدهم ) اشاره کرد. در لابه لای متون فارسی و تاریخی نیز شیراز را به نام های گوناگونی خوانده اند: شهر عرفان، شهر شاعران، دیار شاعران، دیار عاشقان، شهر گل و بلبل، مدفن سعدی، تربت حافظ، دیار حافظ، مهد عشق، شهر عشق، نیک مردان، شهر راز، خال رخ هفت کشور از نام های شیراز بوده است.
پیشینه
از دیدگاه تاریخی، شیراز در تقاطع مهم ترین راه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور قرار گرفته است و این موقعیت در دوره قبل از اسلام شاخص تر نیز بوده است، چرا که در دوره هخامنشیان، شیراز بر سر راه شوش (پایتخت هخامنشی) به تخت جمشید و پاسارگاد و در عهد ساسانیان راه ارتباطی شهرهای بسیار مهمی چون بیشابور و گور با استخر، از جلگه شیراز می گذشت. در نتیجه مسلم است که چنین محل حاصل خیز و خوش آب و هوایی که در تقاطع این مسیرهای مهم، قرار داشته و هرگز خالی از آبادی و سکنه نبوده است.
وجود آثار قدیمی مانند قصر ابونصر در حوالی شیراز که قدمت آن به دوره اشکانیان می رسد و نقوش برجسته برم دلک، (در چندکیلومتری شرق قصر ابونصر) که از آثار دوره ساسانی است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، کهندژ) در سمت شرق تنگ سعدی و چند نقش برجسته در دهکده گویم در چهار فرسنگی شمال غرب شیراز و همچنین پیدا شدن سکه هایی در ضمن حفاری های قصر ابونصر، که بر آنها با خط پهلوی نام شیراز نقش بسته است، همگی بر وجود شهر یا بلوکی به نام شیراز، در همین محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، کاوش های باستان شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی کامرون در سال ۱۳۱۴ ه.ش، به پیدایش خشت نبشته هایی انجامید که بر روی چند فقره از آنها نام شیراز مشخص بود. بدین ترتیب می توان احتمال داد، این وادی که در عهد رونق تخت جمشید، آبادی کوچکی بیش نبوده است، بعد از انهدام پایتخت هخامنشیان، سمندروار از دل خاکستر آن دیار برپا خاسته است.
دوران صفویه تا پایان قاجار: شیراز در سال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذراند. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای داده بود. حیدریها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شهر سکنی داشتند و نعمتیها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمتالله ولی بودند.
پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز پس از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغانها درآورد و خرابیهای به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد.
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷–۱۷۶۶ میلادی) به عنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران، شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزوده شد. به دستور کریم خان، بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوانخانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها که در سپاه کریم خان بودند، بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخشهای حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار، پایتخت را به تهران منتقل کرد.
دوران معاصر: در اثر شیوع آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰٬۰۰۰ تن از مردم شیراز، جان خود را از دست دادند. شیراز از صنعتی شدن زمان رضا شاه چندان بهرهای نبرد، ولی پس از جنگ جهانی دوم، شیراز پیشرفت زیادی داشت. در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی پس از شهرهای صنعتی تبریز، اصفهان و شهر مذهبی مشهد، قرار داشت. البته، در سالهای منتهی به انقلاب، شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند شیراز دیگر در شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران قرار نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راهآهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با این حال مراکز آموزش عالی، پایگاههای نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفت. احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه از این جمله اند.
شیراز در گذشته در چند دوره به شرح زیر پایتخت ایران بوده است:
− دوره دیلمیان (322 تا 372 ق)
− دوره اتابکان
− دوره پادشاهان آل اینجو و آل مظفر
− دوره زندیه
− پادشاهی کریم خان زند (1164-1193 ق)
جغرافیا
شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد.
شیراز، نام مرکز استان فارس و نام مرکز شهرستانی به همان نام، واقع در جنوب ایران و به فاصلة اندکی از خلیج فارس.
این شهر در بخش مرکزی استان فارس، در ارتفاع ۱۴۸۶ متر بالاتر از سطح دریا و در منطقه کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. همچنین از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشتهکوههای زاگرس) محدود شده است.
شهرستان شیراز، از غرب با شهرستان کازرون، از جنوب با شهرستانهای فیروزآباد، جهرم، از شرق با شهرستانهای فسا، استهبان و نیریز، از شمال با شهرستانهای ارسنجان، مرودشت، اردکان و نورآباد همسایه است.
همچنین براساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 6 بخش، 7 شهر و 22 دهستان است.
اطراف شیراز را رشته کوههای نسبتا مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کرده اند که از لحاظ سوقالجیشی اهمیت ویژهای دارند. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشتهکوههای زاگرس) محدود شده است. مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانه خشک شیراز؛ رودخانه فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضه خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو میریزد.
آب و هوا: میانگین دما در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۳۰ درجه سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجه سانتیگراد، در فروردینماه ۱۷ درجه سانتیگراد و در مهرماه ۲۰ درجه سانتیگراد است و میانگین سالانه دما نیز ۱۸ درجه سانتیگراد است. میزان بارندگی سالیانه این شهر نیز ۳۳۷٫۸ میلیمتر است.
فرهنگ
شیراز پایتخت فرهنگی ایران، دومین شهر ادبی جهان است. از میان شاعرهای زن معروف ایران میتوان از جهانملک خاتون که در شیراز میزیسته، نام برد. شیراز به شهر شعر، شراب، باغ، نارنج و ترنج و گل و بلبل معروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغهای بسیار و زیبا مشهور بوده است. شیراز از دوران باستان باغهای انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شده است. امروزه بیشتر باغهای این شهر در شمال غرب آن و در مناطق قصرالدشت، کشن، چمران و معالیآباد واقع شده اند. تعدادی از باغهای شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حائز اهمیت هستند و به عنوان مراکز مهم گردشگری بهشمار می آیند. از معروفترین این باغها میتوان به باغ ارم، باغ عفیفآباد، باغ دلگشا و باغ جهاننما اشاره نمود.
شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود، بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شده بود. همچنین این رویداد، محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشتههای مختلف هنری.
روز شیراز: با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز، نامگذاری شدهاست. به همین مناسبت، همه ساله برنامههای ویژهای از طرف شهرداری شیراز، در این روز برگزار میشود.
گویش
هر چند اسکلت الفبایی زبان فارسی در نوشتار و آهنگ اصلی واژه ها در گفتار، طی قرن ها کم و بیش پا بر جا مانده، اما ساختار فرعی واژه ها و جمله ها تحت شرایط اقتصادی و اجتماعی تحولات زیادی را گذرانده است. کلماتی که در فرهنگ مادی مردم، زمینه استفاده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغییرها به جا مانده و کلماتی بیگانه بی هیچ تغییر و شکل خارجی خود در زبان فارسی، کاربرد پیدا کرده است. بی شک پیش از آن که یک زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری رایج شود، لهجه های محلی از ارزشی یکسان برخوردارند، اما همین که زبانی استاندارد در سرزمینی به وجود آمد، از آن پس دیگر گویش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسیع کشور، از دست می دهند.
با وجودی که گویش شیرازی پیوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گیرد، اما هنوز هم این لهجه با لهجه رسمی تفاوت هایی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها، اصطلاحات و ترکیب هایی در این لهجه به گوش می رسد که برای غیر شیرازی بیگانه است. بسیاری از واژه هایی که در گویش شیرازی کاربرد دارند، دقیقا با همان تلفظ و معنی معمول در شیراز، در فرهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی این گونه واژه هاست.
جمعیت
در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام گرفت، شهر شیراز با ۱۷۰٬۶۵۹ تن جمعیت ششمین شهر پرجمعیت ایران بود.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان شیراز در این سال بالغ بر ۱٬۸۶۹٬۰۰۱ نفر بودهاست که از این تعداد ۹۴۲٬۴۴۴ نفر مرد و ۹۲۶٬۵۵۷ نفر زن بودهاند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۵۶۷٬۵۶۷ خانوار بودهاست که ازین تعداد ۱٬۵۶۵٬۵۷۲ تن در شهر شیراز زندگی میکنند.
جاذبه ها
شیراز به عنوان یکی از مهمترین مراکز گردشگری و توریستی ایران مطرح بوده و با جاذبههای تاریخی فراوان، برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده است. از جاذبههای تاریخی شهر شیراز میتوان به آتشکده صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی، ارگ کریمخان، باغ جهاننما، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهلتن، باغ دلگشا، باغ عفیفآباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفتتن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعه ککها، مدرسه آقاباباخان، مدرسه خان، موزه پارس، موزه هفتتنان، نقش برجسته بهرام در برم دلک، اشاره کرد.
از جاذبههای طبیعی این شهر نیز میتوان به آبشار کوهمره سرخی، برمدلک، پارک قلعهبندر، پارک ملی بمو، باغ پرندگان شیراز، پیربناب، چشمه جوشک، چشمه خارگان، چشمه ریچی، دریاچه دشت ارژن، دریاچه مهارلو، رکنآباد، رودخانه قرهآغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاهمسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفتبرم اشاره کرد.
چشمههای طبیعی موجود در اطراف شیراز هم از لحاظ آبدرمانی و هم از لحاظ جذب گردشگر برای صنعت گردشگری استان فارس، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و صنعت گردشگری این استان را رونق میبخشند.
رهاورد
از سوغات عمده شیراز میتوان به کلوچه و مسقطی، آبلیمو، انار، انجیر، ترشیجات، چرم، حصیر، حنا، خاتمکاری، خراطی، خرما، ریسندگی، زعفران، سفیداب، سنگتراشی، شیشهگری، بهار نارنج، ظروف سفالی، عرقیات، فلزکاری، قالی، کندهکاری، کیسه حمام، گبه، گلیم، کلوچه و مسقطی، نان یوخه، نان شیری، منبتکاری و نمد اشاره کرد.
شیراز به دلیل باغها و گلستانهای فراوانی که در شهر و خارج از آن وجود دارد، شهر عرقیات محسوب میشود. در شهر شیراز، بهترین و تازهترین عرقیات که هرکدام علاوه بر طعم، خواص دارویی و درمانی ویژهای نیز دارند، تهیه میشود. این عرقیجات عبارتند از: عرق شاتره، نسترن، بیدیمشک، اترج، تارونه، بهار نارنج، نعنا چهل گیاه، کاسنی، شربت به لیمو و نارنج، گاوزبان و کیالک که هرکدام دارای خاصیت منحصر به فردی هستند.
از دیگر سوغاتی های شیراز می توان به صنایع دستی مثل گلیم بافی، میناکاری، منبت کاری، نمدکالی، معرق کاری، قلم زنی، نقره کاری، سفال گری و خاتم سازی، اشاره کرد.
اقتصاد
در طول تاریخ، شیراز به واسطه مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوبی و واقع بودن در یک منطقه به نسبت حاصلخیز، به محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا میان کشاورزان و یکجانشینان و عشایری مانند قشقایی، تبدیل شده است.
همچنین این شهر در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بوشهر قرار گرفته است که این نقش با احداث شبکه راهآهن به بنادر دیگر ایران کمرنگ شده است. مرکزیت ادارای و نظامی این شهر نیز باعث رونق این شهر در طول تاریخ بوده است. در دهههای اخیر این صنعت گردشگری به رونق این شهر افزوده است.
شهرک صنعتی بزرگ شیراز، صنایع کوچک و بزرگ بسیاری را در خود جای داده است. در شیراز کارخانجات الکترونیکی متعددی از جمله صنایع مخابراتی و الکترونیک ایران (صاایران)، زیمنس، ITMC و تکصا وجود دارد. صنایع فناوری اطلاعات از بزرگترین صنایع این شهر به شمار میرود که با شهرهای بزرگی در زمینه تبادل صنایع فناوری اطلاعات در جهان مانند مونیخ و برلین (در زمینهٔ کارخانجات زیمنس) در ارتباط است.
کشاورزی همواره بخش مهمی از اقتصاد شیراز و حومه آن بوده است که دلیل آن، فراوانی آب در این منطقه نسبت به بیابانهای اطراف است. تولیدات کشاورزی این شهرستان عبارتاند از: انگور، نارنج، خرمالو، ازگیل، شلیل، انار و گندم. این شهر در تولید فرش و گل نیز معروف است و از صنایع دستی این شهر میتوان به خاتم کاری، معرقکاری، قالیبافی و منبتکاری اشاره کرد.
صنایع مهم شیراز شامل صنایع الکترونیک، پالایشگاه نفت، مجتمع پتروشیمی، کارخانه سیمان، صنایع لاستیکسازی، صنایع لبنیات و صنایع نساجی است و در بخش انرژی نیز نیروگاه گازی شیراز، نیروگاه حافظ، نیروگاه سیکل ترکیبی فارس و نیروگاه خورشیدی شیراز از جمله نیروگاههای مهم شیراز هستند.
منبع
دانشنامه ایران زمین
ویکی پدیا
اهواز یکی از کلانشهرهای ایران است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز قرار دارد و از سال ۱۳۰۳ تاکنون به عنوان مرکز استان خوزستان شناخته میشود. جمعیت این شهر طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ حدود 1،174،788 نفر است (که با احتساب ۴۰۰ هزارنفری حاشیه شهر، جمعیت این شهر به بالای ۱٬۷۰۰٬۰۰۰ نفر میرسد) و به عنوان هفتمین شهر پرجمعیت ایران به شمار میآید.
(برای آشنایی با شهرداری اهواز کلیک کنید)
نام
ریشه نام اهواز برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) است که ساکنان بومی استان خوزستان بودهاند. یونانیان به این قوم Ouxioi میگفتند.
در طول تاریخ شهر اهواز دارای نام های متعددی بود، به طوری که (اگی نیز) یونانی شده نام این شهر است. شهر رام، یا رام شهر، هرمزاردشیر، هوزمسیر، هرمشیر، هومشیر، هوجستان واجار، اخواز، سوق الاهواز، خزعلیه، ناصریه و... از جمله نام هایی است که از قدیم این شهر با آنها شناخته می شد.
پیشینه
شهر اهواز به وسیله نهری به نام (شاهجرد) که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد، به دو محله تقسیم میشد و پلی به نام (پل هنوان) بر روی آن احداث شده بود که دو بخش را به هم متصل میکرد. محله غربی که بین رودخانه و نهر مذکور واقع شده بود، (جزیره) نام داشت و محله دوم به نام (مدینه) در شرق نهر قرار داشت. بخش مدینه بزرگتر از بخش جزیره و دارای بازارهای بزرگ بود و مسجد جامع شهر نیز در این قسمت واقع شده بود.
علیرغم رونق و شکوه چندین قرن این شهر، به دلیل درگیری های فراوانی که از قرن سوم تا پنجم هجری قمری در خوزستان رخ داد و به دلیل آنکه کانون بسیاری از وقایع مانند حملات زنگیان، صفاریان، دیلمیان و... بود و این درگیری ها نا امنی و چپاول های مکرر شهر را به دنبال داشت، برای مدتی حدود هشتصد سال از مرکزیت استان جدا شد و این رونق و مرکزیت به شهر شوشتر انتقال یافت. البته شکسته شدن سد اهواز، زلزلههای متعدد و بیماریهایی مانند وبا و طاعون نیز که چندین بار باعث مهاجرت مردم از اهواز شد، در این ویرانی موثر بوده است. بنابر برخی روایات تاریخی علیرغم اینکه تا قرن پنجم هجری قمری، هفتاد و هفت شهر در خوزستان اهواز قرار داشت، به مرور شهر تبدیل به روستایی کوچک شد و این وضعیت تا سال 1303 هجری شمسی ادامه پیدا کرد.
در دوره امویان و عباسیان و در روزگاری که خلفای اموی و عباسی قدرت و چیرگی داشتند، اهواز منبع مالیات های نقدی و جنسی بود و هرگاه دستگاه خلافت دستخوش آشفتگی می شد، این شهر میدان کارزار رقیبان و مخالفان و عرصه قتل عام و غارت و انواع ستمگری می شد.
در دوره آل زیار و آل بویه، مردآویج پسر زیار و طلایه دار سلسله آل زیار (433-316 ه ق) پس از تسخیر مناطق طبرستان، همدان، قم، کاشان واصفهان، لشکریان خلیفه را در اهواز شکست داد و قلمرو خود را هم مرز با قلمرو خلیفه کرد. در زمان آل بویه، به دلیل تمایل و توجه ایشان به مسایل فرهنگی، مذهبی و آبادانی سرزمین های تحت سلطهشان، اهواز مورد توجه قرار گرفت و پل قدیمی (هندوان) که بر رودخانه کارون قرار داشت و تنها مسجد شهر که مشرف بر رود بود، به زیبایی بازسازی شد. در این دوره اهواز از نظر اقتصادی و تجاری چنان توسعه یافت که همراه با بیست و پنج هزار درهم خراج سالانه، هزار رطل شکر نیز برای سلطان فرستاده میشد.
در دوره مغولان و تیموریان، مغولها در سال 616 هجری قمری به ایران حمله کردند و چهل سال بعد در سال 656 هجری قمری خوزستان توسط جانشینان چنگیز فتح شد، اما به علت بی رونقی و ویرانی اهواز از قرن پنجم هجری، شهر در معادلات سیاسی، اجتماعی این دوره نقش موثری نداشت و این روند تا حدود هشت قرن بعد، ادامه یافت.
در دوره قاجاریه، در ابتدای کار قاجاریه، خوزستان به چند بخش تقسیم شده بود. شهرهای شوشتر، بهبهان، دزفول و... و قبایل عرب هر کدام با حاکمی مستقل و به دور از پذیرش حکومت آقامحمدخان قاجار به سر می بردند. اما پس از مرگ آقا محمدخان و روی کارآمدن فتحعلی شاه، خوزستان به دو بخش تقسیم شد؛ بخش شمال و غرب شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزو کرمانشاهان شد و بخش جنوب و شرق شامل رامهرمز، فلاحیه (شادگان) و هندیجان، به فارس تعلق گرفت.
پس از جنگ جهانی اول و با آزاد شدن کشتی رانی در کارون برای کشورهای خارجی در سال 1306 هجری قمری (1266 هجری شمسی)، نخستین سنگ بنای اهواز نوین گذاشته شد.
بسته شدن پل ارتباطی تجارت شمال کشور در اثر جنگ جهانی اول و به تبع آن رونق بازرگانی درجنوب، عامل دیگری در رونق و رشد سریع شهر بود.
با کشف ذخایر نفتی در خرداد 1287 شمسی در مسجد سلیمان، گام دوم برای خروج اهواز از بن بست چندین قرن سیاسی- اقتصادی، برداشته شد و با توجه دولت مرکزی، اهواز به عنوان یک شهر اداری و بوروکراتیک حیات دوباره خود را آغاز کرد. در سال 1303 شمسی به دستور رضاشاه، شهر ناصری به عنوان مرکز خوزستان اعلام و در شهریور 1314 به موجب تصویب هیئت وزیران نام بندر ناصری به اهواز (نام باستانی شهر) تغییر کرد و به عنوان مرکز استان ششم اعلام و مجددا والی نشین خوزستان شد. با آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939 میلادی و تاخت و تاز نیروهای شوروی از شمال و انگلستان از جنوب، اهواز به شدت دچار قحطی و کمبود آرد و نان شد و درسال 1320 هجری شمسی با پیروزی ارتش انگلیس بر لشکر ایران، اهواز به تصرف انگلستان درآمد.
در زمان انقلاب اسلامی و جنگ، از اولین روزهای شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359، شهر اهواز در زیر آتش مستقیم ارتش عراق قرار گرفت و خسارات سنگینی بر آن وارد شد.
جغرافیا
موقعیت: بین 49 درجه و 11 دقیقه طول شرقی تا 31 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی.
شهرستان اهواز؛ مرکز سیاسی، اداری و تجاری استان خوزستان است و براساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 5 شهر به نامهای اهواز، ملاثانی، شیبان، ویس و حمیدیه، سه بخش به نامهای مرکزی، باوی و حمیدیه، دوازده دهستان و 439 روستای دارای سکنه است.
شهرستان اهواز از شمال به شهرستانهای دزفول وشوشتر، از شرق به رامهرمز و شوشتر، از غرب به دشت آزادگان و از جنوب به بندر ماهشهر و شهرهای شادگان و خرمشهر، محدود می شود.
قومیت
بافت جمعیتی شهرستان اهواز از قومیت های مختلف مانند اعراب بختیاری ها بهبهانی، دزفولی ها، رامهرمزی ها، شوشتری ها و... تشکیل شده است.
اقوام دیگری نیز در دورههای مختلف در این شهر ساکن بودهاند که از آن جمله میتوان به کلیمیان اشاره کرد. جمعیت کلیمیان اهواز در قرون وسطی به سرعت رو به رشد بود، به طوری که این شهر در دوران اشغال جنوب ایران به دست انگلستان، یکی از مراکز صهیونیزم بهشمار میآمد و از شهرهای دیگر نیز یهودیان به این شهر مهاجرت میکردند. پس از ۱۹۴۸ میلادی بسیاری از کلیمیان مهاجرت کرده به اهواز به اسرائیل و تهران مهاجرت دوباره کردند. سایر آنان نیز پس از انقلاب ۱۳۵۷ اهواز را ترک کردند، به طوری که در اوایل سده ۲۱ کمتر از ۵ خانواده کلیمی در اهواز زندگی میکردند. یهودیان بیشتر در حرفه داروسازی فعالیت داشتند.
اقلیت های مذهبی ساکن در اهواز شامل مندائیان، زرتشتیان و ارامنه هستند.
اهواز مرکز اقلیت دینی مندائیان در ایران است که اکثرا در پیشه نقرهکاری فعالیت دارند. این شهر یکی از اسقفنشینان مسیحیان کاتولیک کلدانی است و شماری از آشوریان را در خود جای دادهاست.
زبان، گویش، لهجه:
این شهر زیبا، سکونتگاه اقوام مختلفی است که از آن جمله میتوان به فارسیزبانان، عربها و بختیاریها اشاره کرد. دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه جهان اسلام این شهر را بخشی از قشلاق و سکونتگاه بختیاری معرفی میکنند.
رهاورد
مهم ترین سوغاتی های اهواز، خرما و لباسهای محلی است.
همچنین غذاهای سنتی این شهر شامل کباب بختیاری، امگشت، غذاهای دریایی مثل قلیه ماهی، ماهی صبور و حشو، مفطح و... است.
بحران ها
آلودگی هوا: بر اساس آمار رسمی، اهواز پس از اصفهان و تهران، بیشترین آلودگی هوا را دارد. میزان آلودگی هوا در این شهر روز به روز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای اهواز، گرد و غبار و حمل و نقل درونشهری است و دیگر عامل آلودگیها، گسترش افسارگسیخته بافت شهری و رسیدن آن به کارخانههایی مانند ایران کربن و فولاد خوزستان است.
بحران زیست محیطیِ ریزگردها نیز باعث شده است شهر اهواز از سوی سازمان بهداشت جهانی، به عنوان یکی از آلوده ترین شهرهای جهان شناخته شود که باعث بروز مشکلات تنفسی ساکنان این شهر شده است. احتمال آلوده بودن این ریزگرد به مواد رادیواکتیو نگرانیهای گستردهای در مورد تأثیر این پدیده بر سلامت شهروندان به وجود آوردهاست.
گسل اهواز: گسل اهواز به طول تقریبی ۱۰۰ کیلومتر، مهمترین گسل شهر اهواز است که از میانه شهر عبور میکند. گسل اهواز از نوع واژگون و در برخی مناطق از نوع راندگی است و دستکم سازههای قدیمی تر از میانهزیستی را جابهجا کردهاست. راستای گسل اهواز شمال باختری - جنوب خاوری است که با نام گسل پیش بوم اهواز شناخته میشود.
جاذبه ها
مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهر عبارتند از:
– رود کارون
– بازار عبدالحمید
– بازار کاوه
– موزه هنرهای معاصر
– بنای معین التجار
– پل سفید
– دانشگاه سه گوش (دانشکده ادبیات)
– کلیسای سورت مسروپ
– آرامگاه علی ابن مهزیار
– آبشار مصنوعی
– پل طبیعت کیانپارس
– لشکرآباد
اقتصاد
شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بزرگترین تولیدکننده نفت ایران، شرکت ملی حفاری ایران بزرگترین شرکت حفاری کشور، شرکت فولاد خوزستان از تولیدکنندگان بزرگ فولاد خام کشور و برخی از بزرگترین کارخانههای مادر کشور از جمله شرکت گروه ملی فولاد ایران، شرکت لوله سازی اهواز، شرکت نورد و لوله اهواز، شرکت فولاد کاویان، شرکت لوله سازی خوزستان، شرکت سپنتا، شرکت راکتورساز، شرکت فولاد اکسین و... در اهواز قرار دارند. رودخانه کارون پرآبترین رودخانه ایران، با سرچشمه گرفتن از کوههای بختیاری، با ورود به اهواز، این شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میکند.
منبع
ویکی پدیا
شهرداری اهواز
کجارو
برای اینکه بدانید در تهران محلههایی وجود دارد که پرجمعیتتر از بسیاری شهرهای بزرگ کشور است، یا برای دانستن تعداد آپارتمانهای تهران به تفکیک مساحت و یا مناطقی با بیشترین تعداد کتابخانههای عمومی به سایت «داده نمای» شهرداری تهران سری بزنید. با مراجعه به این وبگاه میتوان از اطلاعات آماری شهر که در دسته بندیهای تفکیک شده با نمودار، جداول و توضیحاتی همراه است بهسادگی استفاده کرد.
طبق آمار منتشر شده در سایت داده نمای تهران، محله فتح در منطقه ۹ تهران با 86 نفر به عنوان کم جمعیتترین محله شهر شناخته میشود؛ از طرفی تهرانپارس غربی با داشتن جمعیتی بالغ بر 125هزار نفر پرجمعیتترین محله پایتخت است و شلوغتر از شهرهای بزرگ و قدیمی مثل بندر انزلی، لاهیجان و چابهار است.
محله مسعودیه در منطقه 15 و جنت آباد جنوبی در منطقه پنج به ترتیب پس از تهرانپارس غربی پرجمعیتترین و همچنین محله بوستان ولایت در منطقه 19 و کوهسار در منطقه یک نیز بعد از فتح، کم جمعیتترین محلات شهر تهران هستند.
طبق آخرین آمار منتشر شده در سایت داده نما در تهران بیش از 8 میلیون و 600هزار نفر زندگی میکنند که منطقه چهار با داشتن جمعیتی بالغ بر 920 هزار نفر، پرجمعیتترین و منطقه 9 با داشتن حدود 174 هزار نفر کم جمعیتترین منطقه شهر تهران محسوب میشوند.
همچنین متراکمترین منطقه تهران به لحاظ جمعیت، منطقه 10 با آمار 399 نفر بر هر هکتار محسوب میشود. منطقه 22 نیز با آمار 30 نفر بر هر هکتار کم تراکمترین منطقه تهران است. وجود بافت ریزدانه در منطقه 10 و زمینهای عریض در منطقه 22 نشان دهنده و دلیل حجم بالا و کم تراکم در این دو منطقه است.
گفتنی است سازمان فاوای شهرداری تهران، سایت «داده نما» را در دوره جدید مدیریت شهری با هدف دسترسی آزاد شهروندان به دادههای شهر، راه اندازی و در آن اقدام به رونمایی از آمار و اطلاعات مختلفی در حوزههایی مثل ارتباطات، امور قضایی، انرژی، آموزش، بازارهای مالی، جمعیت و نیروی انسانی، حمل و نقل و انبارداری، آب و هوا، صنعت و معدن، عمران شهری و... کرده است. اطلاعات این سایت بهمرور در حال بهروزرسانی و تکمیل است.
منبع:
https://www.yjc.ir/
شرکت ها با هر اندازه به طور فزاینده ای در حال انتقال استفاده از مجموعه های اداری آشنا که روی رایانه های رومیزی اجرا می شوند، به برنامه های تجاری آنلاین مانند Google Apps هستند.
Google Apps Marketplace انتخاب خوبی از برنامه های حسابداری و مالی دارد که با اسناد، تقویم و سایر خدمات Google Apps کار می کند. در اینجا برخی از بهترین ها برای مدیریت مشاغل کوچک، متوسط و بزرگ وجود دارد.
اسلامشهر مرکز شهرستان اسلامشهر و دومین شهر پرجمعیت در استان تهران است. شهرستان اسلامشهر با مساحت ۱۹۵ کیلومتر یکی از شهرستانهای استان تهران است. این شهرستان در جنوب غربی استان تهران قرار دارد و مرکز آن شهر اسلامشهر است. این شهرستان از شرق و جنوب به ری از غرب به رباط کریم و از شمال غرب به شهریار محدود است . اسلامشهر در سال ۱۳۹۵، ۵۴۸٬۶۲۰ نفر جمعیت داشت که ۲۷۹٬۲۸۲ نفر آن مرد و ۲۶۹٬۳۳۸ نفر آن زن میباشند.
(برای آشنایی با شهرداری اسلامشهر کلیک کنید)
نام
اسلامشهر در روزگار قدیم، روستایی به نام قاسمآباد شاهی و در دوران قاجار استراحتگاه شاه بوده و به نام قاسمآباد خالصه نیز شناخته می شد. در سال 1352 نام آنشادشهر و سپس در سال 1358 اسلامشهر نام گرفت.
پیشینه
اسلامشهر در گذشته یکی از روستاهای شهرری بوده است روستایی به نام قاسمآباد شاهی بوده است. یکی از روستاهای اسلامشهر فیروز بهرام است که بنای آن را به فیروز ساسانی نسبت داده اند. اسلامشهر در دوران قاجار، منزلگاه اردوی همایونی بوده و به نام قاسمآباد خالصه نیز خوانده میشده است. وجود بقایای پایههای پل بر روی رودخانه حصارک پایین و تپههای واقع در مجاورت یا نزدیکی آن و آثار مدفون در آنها دلالت بر وجود دورههای تاریخی مختلف داشته و حاکی از اهمیت این منطقه است.
محوطههای باستانی که هم دوره با محوطههای باستانی چشمه علی شهر ری، مرتضی گرد و تپه سیلک کاشان هستند مانند تپه مافین آباد و تپه نظام آباد با دارا بودن هفت هزار سال پیشینه تاریخی و فرهنگی از شهرت زیادی در مجامع علمی برخوردار بوده و از شاخصهای تمدن پیش از اسلام در جهان شناخته میشود. همچنین تپههای باستانی پراکنده در سطح منطقه را میتوان با محوطههای تاریخی مجاور آن در دشت بزرگ ری مقایسه کرد.
تاکنون ۱۲ اثر تاریخی و باستانی شهرستان اسلامشهر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این منطقه به دلیل مرغوبیت و حاصلخیزی زمینهای مستعد کشاورزی، وجود رودخانههای پرآب و رشته قناتهای جاری آن و همچنین نزدیکی آن به تهران از دیرباز مورد توجه بودهاست. محوطه باستانی مافین آباد اسلامشهر که به دلیل حفاریهای غیرمجاز آسیب دیدهاست، دارای کهنترین دوره تاریخی است که دیرینگی آن به هزاره پنجم پیش از میلاد میرسد.
ایجاد کارخانههای بزرگ و قدیمی در اطراف محور جاده قدیم ساوه چون ارج، کیان تایر، ایران خودرو دیزل، میهن، قایق سازی و … موجب جذب مهاجران جویای کار و اسکان آنها در این منطقه شهری در پیش و پس از انقلاب ایران بودهاست. نبود برنامهریزی کلان در ارتباط با این میزان از مهاجرت از طرفی موجب افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی شده و از سویی این شهرستان را به لحاظ سیاسی و جمعیتی و اجتماعی در جایگاه ویژهای در نزدیکی کلانشهر تهران قرار داده است.
یکی از ویژگیهای تاریخی این شهرستان اختلاط فرهنگی و دینی است، از مهمترین مستندات این گفته وجود قبرستان ارامنه در شهرستان در کمربندی شهر است که قدمتی چند ده ساله داشته و امروز نیز مراجعین فراوانی دارد، از شمال و جنوب و شرق و غرب کشور، از همه فرهنگها، گروههایی در این شهرستان سکنی دارند.
جغرافیا
شهرستان اسلامشهر یکی از شهرهای استان تهران، در جنوب غربی شهر تهران بر سر راه ارتباطی جاده ساوه قرار گرفته و از طریق بزرگراههای قدیم و جدید تهران-ساوه و همچنین راه آن تهران به جنوب کشور و سایر استانهای همجوار ارتباط دارد. فاصله آن تا مرکز شهر تهران حدود ۱۵ کیلومتر است. اسلامشهر در سال ۱۳۷۳ از سوی وزارت کشور به عنوان یکی از شهرستانهای تابعه استان تهران اعلام شد.
وسعت شهرستان در حدود ۱۹۵ کیلومتر مربع است و دارای ۳ بخش، ۴ دهستان و ۲۷ روستا است. این شهرستان در منطقه دشت آبرفتی جنوب غربی تهران واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا در حدود ۱۳۰۰ یا ۱۲۵۰ متر است. شهرستان، قطارشهری در حال احداث دارد.
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری این شهرستان، باتوجه به نتایج آمارگیری سرشماری سال ۱۳۸۵ کل کشور آمدهاست، بر حسب بخش، شهر، دهستان و روستا به شرح زیر است:
اسلامشهر از ۶ منطقه تشکیل شده که مناطق ۱ و ۲ مرکزی و منطقه ۳ آن شهرک واوان، منطقه ۴ شاطره، منطقه ۵ قسمتهایی از احمد آباد مستوفی (خارج از محدوده بخشداری احمد آباد مستوفی) منطقه ۶ روستای میان آباد و شهرک امام خمینی است.
قومیت
اکثریت مردم اسلامشهر را ترک های شمال غرب ایران تشکیل میدهند. گیلکی ها و کردها و لرها از دیگر اقوام این شهرستان هستند.
زبان، گویش، لهجه
اکثریت مردم اسلامشهر به زبان فارسی صحبت می کنند.
جاذبه ها
تپه واوان، تپه چیچکلو، تپه مافین آباد، یخچال علیآباد، یخچال جعفرآباد، یخچال ترشنبه، گورستان ارامنه
امامزاده سید رضا (ع)، امامزاده عیسی (ع)، امامزاده غیبی (ع) و...
اقتصاد
شهرستان اسلامشهر یکی از مناطق مهم کشاورزی، دامپروری و صنعتی در استان تهران محسوب می شود.
این شهر دارای تعدادی زیادی کارخانه است که معروفترین آنها کارخانههای بستنی میهن و دومینو، کارخانه آلمیران، کیان تایر و کارخانه آجر سفید است.
منبع
سایت فرمانداری اسلامشهر
ویکی پدیا
بندر ماهشهر یکی از بنادر قدیمی کرانه خلیج فارس است که ۱۸۰۰ سال قدمت دارد. این بندر از دو ناحیه قدیم و جدید تشکیل شده است. ماهشهر جدید، در پی ایجاد بندر صادرات نفت به وجود آمده و تا قبل از ساخته شدن تأسیسات خارک، بزرگ ترین بندر صادرات نفت ایران بوده است. فاصله ماهشهر قدیم تا ماهشهر جدید، حدود 3 کیلومتر است و مردم شهر بیشتر در این ناحیه سکونت دارند.
(برای آشنایی با شهرداری بندر ماهشهر کلیک کنید)
نام
ماهشهر با نام ریواردشیر که بعدها ریشهر نامیده شد، شکل گرفت. در سفرنامهها از ماهشهر با نامهایی مثل مه رویان، ماچول و معشور سخن به میان آمده است.
معشور واژه ای عربی است که از دو بخش "مع" و "شور" تشکیل شده است. چون در این بندر در گذشته تجارت، صادرات و واردات انجام می شد و مالیات گمرکی را همانند بصره ده به یک می پرداختند، شهر را معشور نامیدند.
پیشینه
در زمان ساسانیان و در سال 231میلادی در زمان اردشیر اول بنا شد. از آن زمان تا دوره صفویه در سفرنامهها از آن با عنوان بندر معشور نام برده شده است.
بندر ماهشهر در دوره صفویه و بعد از آن اهمیت چندانی نداشته و اسمی از آن در کتب تاریخی و جغرافیایی نیامده است. کُرزُن که در اواخر دوره قاجاریه به جنوب ایران سفر کرده بود، بندر معشور را بندری حقیر که نام و نشان سابق خود را از دست داده، معرفی می کند.
در دوره معاصر، بندر ماهشهر با احداث راه آهن سراسری و تأسیس و توسعه بندر شاپور (امام خمینی ره) در اوایل حکومت پهلوی جان دوباره گرفت. پس از آن، به این بندر برای صدور نفت خام توجه شد و به تدریج با کشیده شدن لولههای نفت که نفت را از آغاجاری به پالایشگاه آبادان و از آنجا به بندر ماهشهر میرساند و با ایجاد مخازن نفت، آباد شد.
صدور نفت خام از این بندر در سال ۱۳۲۴ آغاز شد. در سال ۱۳۳۷، شرکت های عامل نفت ایران، بندر دیگری برای صدور نفت خام در جزیره خارک ایجاد کردند و سپس با اجرای طرحی به نام " چم "، بندر ماهشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز در کنار خور موسی و دسترسی بهتر نفتکش ها برای حمل و صدور فرآوردههای نفتی پالایشگاه آبادان انتخاب و به بندری مجهز و امروزی تبدیل شد.
در سال ۱۳۳۸، نفت منطقه آغاجاری با خطوط لوله به این بندر ارسال و از آنجا به خارج از کشور صادر میشد. امروزه به جای آنکه نفت خام منطقه آغاجاری به بندر ماهشهر انتقال داده شود، فرآوردههای نفتی آبادان از طریق خط لوله به این مرکز حمل میشود.
جغرافیا
بندرماهشهر؛ شهری است در استان خوزستان که در طول جغرافیای ۴۹ درجه و ۱۳ دقیقه و عرض جغرافیای ۳۰ درجه و ۳۳ دقیقه، واقع شده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۳ متر و از دو بخش ماهشهر قدیم و ناحیه صنعتی، تشکیل شده است.
بندر ماهشهر از شمال به اهواز، از غرب به آبادان و خرمشهر، از شرق به هندیجان و بهبهان و از جنوب به خلیج فارس، ختم میشود.
قومیت
مردم بومی بندر ماهشهر یا معشور از اقوام متفاوتی مانند: عرب و فارس تشکیل می شوند. لرها در چند دهه اخیر از مناطق شرقی خوزستان به بندر ماهشهر مهاجرت کردند.
زبان، گویش، لهجه
گویش مردم بومی و قدیمی ماهشهر از نظر آواشناسی شبیه به گویش آبادانی و بوشهری و از نظر دستوری شبیه به گویش بختیاری و بوشهری است. از این رو، دو زبان در ماهشهر میشنویم؛ فارسی با لهجه خوزستانی و گویش ماهشهری و عربی که تحت تاثیر کشورهای عرب زبان که زمانی جزو ایران بوده و اکنون در همسایگی ایران قرار دارند، شکل گرفت. لرهای ساکن در این شهر هم به زبان لری باغملکی که گویشی از فارسی است، سخن میگویند.
جمعیت
براساس سرشماری سال 1395، جمعیت بندر ماهشهر ۱۶۲٬۷۹۷ نفر بوده است.
جاذبه ها
پارک ساحلی خور، پارک ارم، خورموسی، پارک پرندگان و باغ حیوانات، باقیمانده عمارت تاریخی تل کافران یا تل کافرون، خرابههای آبادی ریشهر، آرامگاه سیدصالح، زیارتگاه شاهزاده حمزه، شهر باستانی آسک، روستای باستانی صالحک بخشی از مهمترین جاذبه های این شهر هستند.
رهآورد
انواع ماهی تازه جنوب، میگو و خرما و خوراکی به نام خپولک یا گتگتو
اقتصاد
غرب ماهشهر به عنوان ناحیه صنعتی شناخته می شود. این منطقه از چند محله و کوی تشکیل شده است و بیشتر ساکنان آن در صنایع پتروشیمی مشغول به کار هستند. خانههای ناحیه صنعتی را پیمانکارهای غیر ایرانی پیش از جنگ ساختهاند و میان آنها خانههایی با سقف شیروانی و حیاط و باغ دیده میشود. شغل ساکنان آن کشاورزی، صیادی است و در صنایع منطقه مشغول به کار هستند. ماهشهر جدید، در پی ایجاد بندر صادرات نفت به وجود آمده و تا قبل از ساخته شدن تأسسات خارک، بزرگ ترین بندر صادرات نفت ایران بوده است، بافت آن قدیمی تر است و دیوار دولت در این قسمت قرار دارد.
حمل و نقل یکی از شاخصه های توسعه این منطقه از جنوب ایران است. این شهرستان در زمینه حمل و نقل دارای موقعیت استراتژیک و ممتازی است و حمل و نقل در آن به طریق های دریایی، ریلی، هوایی و جاده ای در این منطقه مستقر است. حمل و نقل دریایی در بندر امام خمینی(ره) که یکی از بزرگترین بنادر کشور و خاورمیانه بوده نیز انجام می شود.
منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندرماهشهر، منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی(ره)، شهرک های صنعتی، اداره گمرکات، بندر صادراتی ماهشهر، مرکز انتقال مایل چهل از دیگر واحدهای اقتصادی ماهشهر هستند.
منبع
سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر
سایت شهرداری بندر ماهشهر
ویکی پدیا
شهرداری بندر ماهشهر در سال 1333 تاسیس شد و دارای سه منطقه شهرداری است. منطقه ۱ که به ماهشهر قدیم معروف است و منطقه ۲ که به ناحیه صنعتی معروف و منطقه سه شهرداری که شامل شهرک طالقانی است. بخشهای بندر ماهشهر قدیم شامل: طالقانی، کوی آزادگان، فازهای 1، 2، 3، 4، 5، 6 کوی گلستان، کوی سعدی، شهرک طالقانی (کورهها)، شهرک رجایی (زنجیر)، شهرک مدنی و بافت قدیم که از خیابانهای اصلی آن میتوان به: خیابان امام خمینی، شهید منتظری، سعیدی، مطهری، شریفی، طالقانی، باهنر، ۲۲ بهمن و همچنین بازار قدیم (جنگ زدهها و روز) اشاره کرد. بخشهای ناحیه صنعتی شامل: ۲۱۸ دستگاه، ۵۲ دستگاه. کارگریها، SQها، کوی توحید (اتلانتیک)، کمپ A، کویتیها، فارابی، ۱۸۰ دستگاه و بازار است.
(برای آشنایی با شهر بندر ماهشهر کلیک کنید)
شهردار بندر ماهشهر
مجاهد نظارات
شهرداری اسلامشهر در سال 1355 تاسیس شد.
شهر اسلامشهر از ۶ منطقه تشکیل شده که مناطق ۱ و ۲ مرکزی و منطقه ۳ آن شهرک واوان، منطقه ۴ شاطره، منطقه ۵ احمدآباد مستوفی و منطقه ۶ شهرک امام حسین (ع) است.
(برای آشنایی با شهر اسلامشهر کلیک کنید)
شهرداران اسلامشهر از ابتدا
• قبل از انقلاب:
− خواجوی سرپرست سال ۱۳۵۴
− قدوسی سرپرست سال ۱۳۵۴
− سید تقی دل زنده از سال ۵۴ الی ۵۷
• بعد از انقلاب
− ادیب نژاد ۵۷ الی ۵۸
− قربانی سرپرست سال ۵۷
− غلام عباس شمس از سال ۵۸ الی ۵۹
− مجتبی شریف زندیه از سال ۵۹ الی ۶۰
− میر سعید میر زاده از سال ۶۰الی ۶۲
− حبیب الله اعتمادیان سال ۶۲
− عیسی عبداللهی
− احدی
− حبیبی
− خزایی
− میر محمد
− شریف زاده
− علیرضا گودرزی از سال ۷۶ الی ۸۴
− کریم شایان راد سال ۱۳۸۴
− کمال مرادی سال ۱۳۸۵
− ناصر حاج محمدی ۸۶ الی ۸۷
− محسن ضرغام ۸۷
− محمد غیب اله زاده ۸۷ الی ۸۸
− سعید کرمی ۸۸
− عباس احمدیان ۸۸ الی ۹۰
− محمد رضا علیپور ملجائی ۹۰
− محمد فرخی ۹۱
− علیرضا علیمیرزایی ۹۱ الی ۹۲
− محمد نجاتی ۹۲
− احمد رئیسی ۹۲ الی ۹۳
− علیرضا ناصری پور ۹۳ الی ۹۶
− داود بیات سرمدی ۹۶
− دکتر حسین طلا ۹۶ تاکنون