آبادان؛ شهری در استان خوزستان و جنوبغرب ایران، مرکز شهرستان آبادان و از مناطق آزاد بازرگانی (منطقه آزاد تجاری-صنعتی اروند) ایران است که بر جزیره ای همنام خود در ۵۳ کیلومتری خلیج فارس، در نزدیکی با مرزهای عراق و کویت جای گرفته است. این شهر همچنین دارای فرودگاه و بندر است و به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و پتروشیمی، راهبردی بودن و هممرزی با کشور عراق، از زمان جنگ جهانی دوم یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه و ایران بوده است. یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان (پالایشگاه نفت آبادان) در این شهر قرار دارد.
(برای آشنایی با شهرداری آبادان کلیک کنید.)
نام
ریشه نام آبادان، کلمه پهلوی اوپاتان است که به معنی «محلی برای پاسداری و نگهبانی از آب» می باشد.
بطلمیوس، پدر جغرافیای یونان، نام «آرپفانا» و «آپفادانا» را برای آبادان به کار میبرد.
از منابع قرون وسطی و تا قرن حاضر، نام این جزیره همواره به صورت عربی عبادان آمدهاست که معرب واژه اوپاتان است.
در سال ۱۳۱۴ طی مصوبه شورای وزرای وقت، نام عبادان به آبادان تغییر یافت. بخشی از جزیره آبادان در دوره ساسانیان بهمن اردشیر خوانده میشده است که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز که نام کهنتر آبادان است، امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شده است، گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شده است.
پیشینه
پس از شکست عیلام به دست یکی از شاهان سلسله چهارم بابل به نام بخت النصر اول، جزیره آبادان جزو قلمرو بابل در آمد. از آنجا که خوزستان در زمان مادها تا 550 قبل از میلاد یکی از ایالت های غربی آن دولت بود، بنابراین در این ایام، جزیره آبادان تحت کنترل مادها بوده است. کوروش در سال 550 قبل از میلاد مادها را شکست داد و در تابستان سال 538 قبل از میلاد در کنار رود دجله نیروی بابل را شکست داد و از آن زمان بعد جزیره آبادان جزو قلمرو هخامنشیان شد. در سال 333 قبل از میلاد، اسکندر مقدونی هخامنشیان را شکست داد و سرزمین پارس را تصرف کرد. بنابراین خوزستان و جزیره آبادان جزو قلمرو مقدونیان قرار گرفت.
از زمان سلطنت مرداد اول (171قبل از میلاد) ایالت خوزستان، تحت حکومت اشکانی درآمد و آبادان جزو قلمرو اشکانیان شد. اردشیر بابکان مقارن سال 224 میلادی پس از فتح کرمان با تسخیر خوزستان، آن را جزو قلمرو ساسانیان نمود. آبادان در دوره حکومت ساسانیان از توابع استان "شاد بهمن"به شمار می آمد. اردشیر اول ساسانی شهر «بهمن اردشیر» (بهمن شیر) را در سرزمین قدیم آبادان کنونی بنا کرد.
در دوران عباسی، عبادان به عنوان یک شهر موفق در دهانه خلیج فارس توسعه پیدا کرد.
در زمان سلجوقیان، ابو کالیجار دیلمی از 437 هجری قمری تا 443 هجری قمری به حکومت خوزستان منصوب شد.
در زمان خوارزمشاهیان (621 هجری قمری )، خوزستان و در نتیجه آبادان، بار دیگر به دست عمال خلیفه بغداد افتاد.
در زمان شاه اسماعیل صفوی در سال 909 هجری قمری، گر چه خوزستان ضمیمه متصرفات شاه اسماعیل میشود، اما قسمت غربی خوزستان که آبادان در آن قرار داشته جزو تصرفات خاندان مشعشعی بود. در زمان شاه عباس بزرگ، در سال 1024 هجری قمری جنوب خوزستان یعنی هندیجان، فلاحیه، دورق تا بندر خرمشهر و آبادان در قلمرو حکومت فارس قرار گرفت و به امام قلی خان پسر الله وردی خان واگذار شد. آبادان در دوران عباسیان از حالت دهکده خارج گردید و به شهری کوچک تبدیل شد.
در سال 1179 هجری قمری، کریم خان زند بر سراسر خوزستان حاکم شد. در تمام مدت حکومت زندیه، آبادان جزو متصرفات این سلسله و قسمتی از خاک ایران بوده است.
در دوران قاجار، آبادان در اثر عوامل داخلی و خارجی مرکز توجه قرار گرفت. جنبههای متفاوت نظامی، مذهبی، اقتصادی و... در طول تاریخ، توسعه این شهر را با نوسان همراه کرده است. آبادان در زمان قاجاریه و در اثر عوامل خارجی دگرگون شد و مورد توجه قرار گرفت. به تدریج آب دریا عقبنشینی کرد و خاک آن، محل حاصلخیزی برای کشاورزی و صیادی شد. اقوام و عشایر عرب و ایرانی به این جزیره آمدند و نخلستانها احداث کردند و ساختمانهای گلی ساختند.
در سال 1909 میلادی شرکت نفت به دنبال عملیات استخراج نفت در خوزستان، پالایشگاه و تصفیهخانههای عظیمی در آبادان ایجاد کرد. در سال 1292 پالایشگاه آبادان فعالیت خود را با قدرت شروع کرد و بالاخره در سال 1317 پالایشگاه آبادان به بزرگ ترین پالایشگاه نفت جهان تبدیل شد. پس از ایجاد پالایشگاه اهمیت اقتصادی، سیاسی و بینالمللی این جزیره افزایش یافت. در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی نام عبادان به آبادان تغییر یافت.
شهر آبادان قبل از حملة عراق به ایران در سال 1359 خورشیدی از شهرهای بسیار باشکوه و آباد ایران بشمار میرفت. اما با آغاز نبرد هشت ساله پیکره این شهر آماج حملات دشمنان قرار گرفت و شهر به ویرانه ای بزرگ تبدیل شد. در همان ابتدای جنگ تحمیلی آبادان به محاصره دشمنان درآمد، اما با غیور مردی جوانان ایران زمین طی عملیات ثامن الائمه حصر آبادان شکسته شد، اما همچنان این شهر آماج موشک ها و خمپاره های دشمنان بود. بلافاصله پس از جنگ، کار بازسازی این شهرستان و پالایشگاه عظیم آن آغاز گردید. چند سالی است کار بازسازی و نوسازی این شهر به اتمام رسیده است.
جغرافیا
آبادان در دشت واقع شده است و به علت همسایگی با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. حداقل درجه حرارت آن در سال ۷/۱۷ و حداکثر ۶/۳۲ درجه سانتیگراد است. ایام یخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه میوزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک میکنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتا زیادی میشود. حداکثر گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیرقابل پیشبینی دارد. موقعیت جغرافیایی این شهر در طول ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. حدود آبادان از شمال به شادگان، از خاور و جنوب به خلیج پارس از جنوب غرب و غرب به کشور عراق که حد فاصل مرز طبیعی را رودخانه اروند تشکیل میدهد و از شمال غربی به خرمشهر محدود میگردد.
پراکندگی فشار هوا در آبادان در طی سال، به دو صورت مشخص فصلی در میآید. بدین ترتیب در آخر فصل پائیز و آغاز زمستان (آذر، دی، بهمن) که درجه گرما پایین است، میزان فشار جو به حداکثر خود میرسد و در تابستان (خرداد، تیر، مرداد) که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش مییابد.
فرهنگ
در دهه ۵۰ خورشیدی فرهنگ شهرنشینی آبادان بهویژه پس از ساخت پالایشگاه بزرگ آبادان تا زمان ملی شدن نفت، ویژگیهای یک شهر استعماری را تداعی میکرده است. محلات آن در این زمان ترکیب جمعیتی جدا و چه بسا متخاصم داشتند. ساکنان بخش مرکزی، احمدآباد و محله بهمنشیر را گودنشینان و حاشیهنشینان شهری و محلههای بریم، بوارده را اروپاییان و کارکنان ایرانی مرتبط با آنها تشکیل میدادند.
زبان، گویش، لهجه
مردم آبادان بیشتر عربی و فارسی را با لهجه آبادانی صحبت میکنند.
جمعیت
جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ نفر و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است.
جمعیت شهر آبادان که در سال ۱۳۵۵ برابر با ۲۹۴۰۶۸ تن بود در پی وقوع جنگ، در سال ۱۳۶۵ به ۸۰ هزار نفر کاهش یافت. در دوران پس از جنگ پس از بازسازی پالایشگاه و بخشهایی از شهر جمعیت شهر در سال ۱۳۷۵ به ۲۱۲۴۵۰ نفر رسید.
جاذبه ها
− مسجد رنگونیها
− موزه آبادان
− کلیسای ارامنهی «گریگوری
− بوارده آبادان
− بازار ته لنجی
− روستای شلحه
− اروند رود
− بهمنشیر
− بازار مرکزی آبادان
− سینما نفت
− لب شط
− جزیره مینو
− پل کابلی آبادان
رهآورد
خرما، ماهی، ادویهجات، حصیربافی، کپو بافی، گلیم بافی
اقتصاد
اقتصاد در آبادان عمدتا برپایه شرکت نفت میباشد که درسال۱۲۹۱ خورشیدی جهت تصفیه نفت مسجدسلیمان احداث گردید. درآغاز ملی شدن صنعت نفت، حدود ۶۰۰هزار بشکه در روز توان تولیدی پالایشگاه بوده که امروز پس از حوادث جنگ هشت ساله ظرفیت تولید آن به ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست.
آبادان همچنین یک پتروشیمی به نام پتروشیمی آبادان دارد که در جوار پالایشگاه آبادان احداث گردیده است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی افزون بر ۱۴۷ فروند لنج و بیش از ۵۸۰ قایق موتوری صیادی در منطقه آبادان به امر صید و صیادی فعالیت داشتند.
همچنین از تاریخ چهارم خرداد سال ۱۳۸۳ منطقه آزاد تجاری اعلام شد که باعث ورود سرمایه گذاران خارجی و داخلی درون شهر گردید. بندر آبادان واقع در ساحل رودخانه اروند بهطورکلی توان جابجایی بیست هزار تن کالا را دارد که با توجه به رونق منطقه آزاد تجاری اروند بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شدهاست.
همچنین آبادان بزرگترین تولید کننده خرما در سطح استان خوزستان است. دارای زمین هایی به وسعت ۱۲۴۵۱ هکتار تنها مربوط به نخیلات است و بیش از دو میلیون اصله نخل در بر دارد، توسط انهار منشعب از رودخانه اروند و بهمنشیر آبیاری سنتی صورت می گیرد. با توجه به شوری آب رودخانه اروندرود طرح آبیاری و زهکشی مکانیزه نیز که یکی از طرح های مهم ملی است در شهرستان در حال اجرا می باشد که به وسیله آن، آب مناسب از رودخانه بهمنشیر برای نخیلات حاشیه اروندرود پمپاژ می شود.
منبع
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری آبادان
ویکی پدیا
شهرداری آبادان؛ یک نهاد عمومی غیردولتی و یکی از قدیمیترین شهرداری های ایران است که در سال ۱۳۰۴ با نام بلدیه آبادان، تأسیس شد و مدیریت شهری آبادان را به عهده دارد. مسئولیت مدیریت این سازمان با شهردار آبادان است که حکم انتصاب آن پس از پیشنهاد از سوی شورای اسلامی شهر توسط وزیر کشور صادر می شود. این شهرداری دارای رتبه 11 شهرداری های کشور است و مسئولیت مدیریت این سازمان با شهردار آبادان است که حکم انتصاب آن پس از پیشنهاد از سوی شورای اسلامی شهر، توسط وزیر کشور صادر میشود.
شهرداری آبادان شامل ۳ منطقه است که مدیریت هر منطقه به عهده شهردار آن منطقه است که توسط شهردار آبادان انتخاب میشود و با نظارت معاون امور مناطق فعالیت میکند. هر منطقه شامل تعدادی ناحیه است.
ساختمان مرکزی شهرداری آبادان واقع در خیابان شهرداری است. شهردار قبلی آبادان؛ حسین حمید پور یکی از کم تجربه ترین شهرداران دوران آبادان بود که بعد از دو سال تصدی شهرداری آبادان و چهاربار استیضاح سرانجام در ۲۵ آذر ۱۳۹۸ با ۶ رای از ۹ رای برکنار شد. پس از وی دکتر محمودرضا شیرازی که پیش از این عنوان شهردار آبادان را در کارنامه داشت و در دوران حضور پیشین خود رضایت مندی قابل توجهی در میان شهروندان به وجود آورد، با هشت رای از 9 رای اعضای شورای شهر آبادان به عنوان شهردار انتخاب شد. با انتخاب وی موجی از شادی در میان مردم به ویژه فعالان اجتماعی و کاربران مجازی به راه افتاد. پس از انتخاب شورای شهر، دکتر رحمانی فضلی وزیر کشور حکم شهردار آبادان را امضاء و توسط دکتر مهدی جمالی نژاد معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور به دکتر محمودرضا شیرازی ابلاغ شد.
(برای آشنایی با شهر آبادان کلیک کنید.)
شهرداری آبادان به صورت خودگردان اداره میشود و عمده درآمد شهرداری آبادان از فروش تراکم برای املاک و ساخت و سازها است. البته با توجه به وضعیت عمومی کشور و اقتصاد کرونازده و مشکلات مالی مردم، کاهش محسوس میزان ساخت و سازها و فروش تراکم تاثیر منفی زیادی بر درآمدهای شهرداری آبادان، وارد کرده است.
قابل ذکر است که اولین شهردار شهید کشور؛ شهید محمد حسین دشتی زاده شهردار آبادان بوده است.
ساختمان مرکزی شهرداری آبادان واقع در خیابان شهرداری است. شهردار فعلی آبادان حسین حمید پور است که با ۸ رأی از ۹ عضو شورا و از میان ۱۵ کاندید برگزیده شد.
عمده درآمد شهرداری آبادان از فروش تراکم برای املاک و ساخت و سازها است. شهرداری آبادان به صورت خودگردان اداره می شود و به جز برخی کمک های دولتی که فقط به حمل و نقل عمومی مربوط است، هیچ بودجه دولتی ندارد.
معاونتها
معاونت اداری مالی
معاونت برنامهریزی وتوسعه
معاونت فنی و عمرانی
معاونت شهرسازی و معماری
معاونت حمل و نقل و ترافیک
معاونت سرمایهگذاری و مشارکت های اقتصادی
معاونت امور اجتماعی و فرهنگی
معاونت خدمات شهری
سازمانها
سازمان اتوبوسرانی
سازمان تاکسیرانی
سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری
سازمان عمران
سازمان مدیریت پسماند
سازمان خدمات ایمنی و آتشنشانی
سازمان آرامستان
سازمان پایانههای مسافربری
منبع
ویکی پدیا
یزد یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان و شهرستان یزد میباشد که در مجاورت و نزدیک به مرکز ایران است. بافت تاریخی این شهر در سال ۱۳۹۶ ثبت جهانی شد. شهر یزد یکی از قطب های پزشکی ایران بهشمار میآید. یزد در بین رشتههای شیرکوه در دشتی گسترده به نام دشت یزد ـ اردکان قرار گرفتهاست. نخستین صندوق امانات جهان ۱۷۰۰ سال پیش در حوضه تمدن این شهر بنا نهاده شده است.
(برای آشنایی با شهرداری یزد کلیک کنید.)
نام
واژه یزد، در لغت به معنای سپند و پاک بوده و وجه تسمی این شهر، سرزمین مقدس و شهر خدا است.
واژههایی که در مدارک تاریخی مربوط به پیش از اسلام، ماد و پارت و نیز پیش از ورود آریاییها تا دوران کنونی به یزد داده شده است عبارتند از: ایز - ایزاطیخه – ایزدیس – ایساتیس – ایستخای–کت – کتروا - کته – کث – کثه – که – کهثه–گث – گبست–دارالسیاده – دارالشیعه – دارالمؤمنین - دارالعلم - دارالعباده–یزجی – یزد – یزدان شهر - یزدان گرد – یست – یسدی – یسن – یکس.
کلمه «یزش» به معنای ستایش و نیایش در زبان پارسی میانه است.
یزد واژه ای باستانی است که ریشه در «یشت» یا «یزت» و« یسن» به معنای ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و... دارد. به اعتقاد تعدادی از تاریخ نویسان ، در دوره ساسانیان، به فرمان یزد گرد اول در این محل، شهری به نام «یزدان گرد» بنا شده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده وبه معنای مقدس، فرخنده و درخور آفرین است.
مورخان یونانی، شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خوانده اند که احتمالا بعد از ایجاد شهر کهن «کثه » پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به این آیین، به یزد لقب «دارالعباده» داده شد.
پیشینه
یکی از اولین مناطقی که آریایی ها در آن حضور پیدا کردند این شهر می باشد. یکی از بزرگترین قوم هایی که بر این منطقه حکومت کردند قوم اتابکان بودند که نزدیک به ۱۴۰ سال در این منطقه حکمرانی می کردند.
بعد از آنها مغول ها و بعد از آن های حاکمان آل مظفر موفق شدند که در این منطقه حکمرانی کنند و در نهایت نیز تیموریان و صفویان حکمرانی بر این منطقه را به عهده گرفتند.
یزد نخستین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان است و بافت تاریخی این شهر با مساحت عرصه 743 و مساحت حریم 5000 هکتار در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
این بافت تاریخی شامل محلاتی نظیر فهادان، کوچه بیوک، خرمشاه، سرجمع، میرقطب، یعقوبی، شش بادگیری و … می شود که محله فهادان از قدیمی ترین محلات قدیمی شهر یزد محسوب می شود.
در این بافت خانه های دوره ایلخانی همچنان مسکونی و از این لحاظ منحصر به فرد است.
در این میان قدیمیترین بنای ساخته شده از خشت در دنیا نیز در استان یزد قرار دارد و آن هم نارین قلعه یا کهندژ نام دارد که در شهر باستانی میبد بر فراز تپه ای بلند بنا شده است و بر تمام شهر میبد و پیرامون آن دید دارد.
تاکنون کشوری ادعا نکرده است که بنایی قدیمیتر از کهندژ دارد. کهندژ، نام دژهای کهنی است که در آغاز پیدایش شهرها بنا شده اند. این دژها در دوره پیش از اسلام و بیشتر در دوران ماد، هخامنشی و اشکانی ساخته شده و بناهایی تک و پر تراکم بودند که آنها را بر فراز تپههای طبیعی یا مصنوعی میساختند.
البته باید رد طولانی ترین قنات دنیا را نیز در این استان جویا شد. طولانی ترین قنات ایران به نام 'قنات زارچ' با طول یکصد کیلومتر در استان یزد قرار دارد. این قنات یکی از کهن ترین قناتهای ایران به شمار میآید که سابقه ای بیش از سه هزار سال دارد. طول کوره قنات زارچ بیش از 71 کیلومتر بوده و تعداد چاه های آن دو هزار و 115 حلقه شمارش شده است.
در دوره زندیه و قاجاریه حاکمان بسیار زیادی بر منطقه یزدگرد که امروزه با نام شهر یزدان را می شناسید حکمرانی کردند.
دوره پهلوی: اندیشه های تجدد گرایانه در دوره رضاشاه، سنت زدگی را ترویج، و جایگزینی انگاره ها و طرح های نوین شهرسازی را دنبال می کرد. بنابراین با تشکیل بلدیه شهر یزد در سال 1310ش، طرح های نوسازیِ شهری، که نماد آن خیابان های صلیب شکل بود، در نقاط مختلف شهر یزد اعمال شد که نمونه آن ساخت دو خیابان پهلوی و شاه و گذر این خیابان ها درست از وسطِ بافت تاریخی بود. شتاب زدگی در پیاده سازی طرح های شهرسازی بخش مهمی از آثار تاریخی را از میان برد، کالبد تاریخی را مورد اهانت قرار داد و باعث چیرگی عناصر جدید در برابر هویت اجتماعی شد.
معماری یزد
مشخصترین وجهه یزد، معماری خاص کویری آن است. بادگیرها، منارهها و گنبدها مشخصترین جنبه ظاهری معماری شهر است. در این سبک معماری، از بادگیر برای گرفتن جریان باد و خنک کردن فضای ساختمان به کار میرفته است.
بافت و ساخت معماری ویژه منطقه یزد از بارزترین نمونههای معماری خاص اقلیمهای گرم و خشک در جهان است. تناسب آن با نیازها و شرایط اقلیمی- فرهنگی مردم منطقه، گذشته از زیبایی خاص این معماری، از ویژگیهای آن است. در مرکز هر محله، معمولاً حمام، بازارچه، آب انبار، مسجد، حسینیه، لرد، کارگاههای کوچک، جوی آب (برای دسترسی به قنات) قرار دارد که بسیاری از این امکانات هنوز پابرجا هستند.
از ساخت و سازهای معاصر میتوان به گذرگاههای جدید غیر هم سطح، همچون: میدانهای امام حسین (ع، شهدای محراب، معلم، شهید باهنر و گذرگاه تازه تأسیس میدان مهدیه همچنین، ایجاد مجموعه تجاری جدید، مثل آریا و پردیس سینمایی تک در صفائیه یزد و مجتمع تجاری، تفریحی ستاره در میدان آزادی (باغ ملی) و مجتمع در حال ساخت بازار بزرگ شهر در منطقه صفائیه میتوان اشاره کرد. مجتمعهای مسکونی در مناطق مختلف از جمله صفائیه (مجتمع شقایق، هادی، فرهنگ و…) و شهرک رزمندگان احداث شده اند.
جغرافیا
شهرستان یزد در درهای خشک و پهناور بین کوههای شیرکوه و خرانق، در ۱۵ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۴۰ درجه و ۵۴ دقیقه درازای خاوری و ۴۶ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۱۵ درجه و ۳۲ دقیقه پهنای شمالی واقع شده است. این شهرستان از سوی شمال به شهرستانهای میبد و اردکان از خاور به شهرستانهای اردکان و بافق، از باختر به استان اصفهان و از جنوب به شهرستان تفت، ابرکوه و مهریز محدود میشود.
فرهنگ
شهر یزد به دلیل معماری تاریخی ارزشمند و بافت سنتی دست نخوردهاش در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۹۶ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این شهر تاریخی به عنوان اولین شهر ایران و بیست و دومین اثر تاریخی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
بافت تاریخی این شهر در سال ۱۳۹۶ ثبت جهانی شد.
یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست.
نخستین صندوق امانات جهان ۱۷۰۰ سال پیش در حوضه تمدن این شهر بنا نهاده شده است.
زبان
مردم یزد به زبان فارسی رایج با لهجه یزدی سخن میگویند. در استان یزد برخی ویژگیهای گویشی میان شهرستانهای مختلف محسوس است. معتقدان به آیین زرتشتی در میان خود به زبان بهدینی (گَورونی یا دری زرتشتی) سخن میگویند.
دین
بیشتر مردم یزد مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. همچنین گروه بزرگی از زرتشتیان ایران در یزد ساکن هستند. اقلیت کوچکی از یهودیان نیز ساکن این شهر میباشند.
با وجود این که بیشتر مردم یزد مسلمان هستند، اما اقلیتهای دینیِ دیگری که در بالا اشاره شد
،نیز در آن شهر ساکناند. در اطراف شهر یزد و همچنین داخل آن، زیارتگاههای مختلفی برای زرتشتیان به چشم میخورد که در هر ماه یا فصل، مراسمهای ویژه پیروان این دین در آنها برگزار میشود. از آن جمله میتوان به جشن سده اشاره کرد که یکی از مراسم معروف و عمومی زرتشتیان است و هر ساله در روز دهم بهمن ماه، همزمان با مناطق دیگر ایران، در یزد برگزار میشود. تا قبل از انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ جمعیت یهودیان یزد ۶۰۰۰ نفر تخمین زده میشد که ایشان دارای چند کنیسه و قصابی مخصوص و شهرکها و محلههای یهودینشین بودند. شغل اکثر مردان یهودی تجارت و هم چنین پیشه زنان یهودی دستفروشی بود. چنانکه اولین بانک استان یزد و جنوب شرق کشور در زمان قاجار به دست یک تاجر یهودی ساخته شده و اکنون در محله لب خندق (میدان خان) قرار دارد. یهودیان یزد تقریبا همگی بعد از انقلاب به کشور اسرائیل مهاجرت کردند. هم چنین اقلیت کوچکی از ارامنه هم در شهر یزد حضور دارند.
جغرافیا
شهرستان یزد در دره ای خشک و پهناور بین کوههای شیرکوه و خرانق، در ۱۵ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۴۰ درجه و ۵۴ دقیقه درازای خاوری و ۴۶ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۱۵ درجه و ۳۲ دقیقه پهنای شمالی واقع شده است. این شهرستان از سوی شمال به شهرستانهای میبد و اشکذر از خاور به شهرستانهای اردکان و بافق، از باختر به استان اصفهان و از جنوب به شهرستان تفت، ابرکوه و مهریز محدود میشود. میانگین بلندی شهرستان یزد از سطح دریا ۱۲۰۰ متر است.
قرار گرفتن در بخش مرکزی فلات ایران در برگیرنده نامناسبترین عوامل طبیعی چیره بر فلات مرکزی ایران نیز است. بارش اندک همراه با تبخیر شدید، دور بودن از دریا، نزدیکی با کویر خشک و پهناور نمک، رطوبت نسبی کم همراه با گرمای بسیار، از عواملی هستند، که یزد را به گونه یکی از خشکترین مناطق ایران درآورده است. گذشته از آن، در این منطقه نوسان شدید درجه حرارت نیز وجود دارد.
جمعیت
براساس سرشماری سال 1395 جمعیت یزد ۵۲۹،۶۷۳ نفر بوده است.
جاذبه ها
بناها و مکانهای تاریخی:
باغ دولتآباد چهارمنار، مجموعه باغ خان
بازارهای تاریخی
بازار خان، بازارچه پنجه علی، بازار قیصریه، بازار علاقبندی، بازار کاشیگری، بازار چیت سازی، بازار مسجد ملااسماعیل، بازار افشار، بازار حاجی قنبر، بازار محمد علی خان، بازار جعفرخان، بازار صدری (شاهزاده فاضل)، بازار دروازه مهریز، بازار مسگری، بازار نخود بریزی، باغ مشیرالممالک
میدانها ولـردهای تاریخی:
میدان امیرچخماق یزد
میدان امیرچخماق
میدان خان
میدان بعثت
میدان قلعه
میدان امیرچقماق
میدان وقت و ساعت
مساجد تاریخی و معروف:
محراب مسجد بزرگ چهار منار
مسجد جامع یزد
مسجد امیرچقماق
مسجد سرریگ
مسجد ملا اسماعیل
مسجد شاه طهماسب
.....
رهآورد
شیرینی: قطاب، پشمک، باقلوا، کیک یزدی، لوزهای پنجگانه، حاجی بادام، سوهان، نان برنجی...
پارچه: شعربافی، ترمه یا انگشت بافت، زریدوزی، مخمل، داراییبافی (ایکات)، شمد، چادرشب، روتختی، دستمال یزدی...
روانداز و زمین پوش: قالی، قالیچه، گلیم، سجاده، زیلو، پتو، سفره، بقچه، روفرشی، لنگ، حصیر...
سفال، سرامیک، کاشی، انار، ارده، حلوا ارده، گیوه، سریشم، زیورآلات طلا و زنجیر چینابی...
اقتصاد
در یزد صنایع بزرگی همچون نساجی فرش، نساجی پارچههای طرح دار و ساده، فولاد و معادن آهن، معادن زغالسنگ و معادن سنگ، کارخانجات کاشی، کارخانههای کابل و فیبر نوری و صنایع غذایی جای گرفته است. از نظر رتبه بندی کشوری نیز پنجمین استان صنعتی کشور شناخته میشود. صنعت زرگری یا طلا سازی در یزد از مهمترین و مشهورترین صنایع یزد در سطح کشور است. یزد با داشتن بیش ازسه هزار واحد صنعتی، در فهرست شهرهای دارای آلودگی بالای کشور قرار دارد.
کارخانههای مهم یزد عبارتند از: کارخانه یزدباف، کابلهای شهید قندی، فولاد آلیاژی ایران، گروه پیشگامان کویر، گروه ستاره کویر، نیروگاه سیکل ترکیبی شیرکوه
منبع
سایت شهرداری یزد
سایت گردشگری میزبون
شهرداری یزد، موسسه عمومی غیردولتی است که در سال ۱۳۱۰ خورشیدی با نام بلدیه یزد، تأسیس شد و مدیریت شهری شهر یزد را به عهده دارد. مسئولیت مدیریت این سازمان با شهردار یزد است. شهرداری یزد، شامل مناطق شهری یزد ۵ منطقه است که مدیریت هر منطقه به عهده مدیر آن منطقه است که توسط شهردار یزد انتخاب میشود.
(برای آشنایی با شهر یزد کلیک کنید.)
تاریخچه
اداره شهر یزد از سال ۱۳۱۰ به بلدیه واگذار شد که ارمغان ناصرالدین شاه قاجار از فرنگ به ایران بوده و پایه گذار آن سیدضیاء الدین طباطبایی وزیر احمد شاه بوده است. این ساختمان در قسمت حکومتی آن دوره یعنی استانداری قدیم در خیابان استانداری، که نام دیگر آن قلعه بوده، شروع به فعالیت می کند. سپس به ترتیب به مکان های دیگر، طبقه اول مسافرخانه اطمینان واقع در خیابان امام خمینی و مجددا به حکومتی یا قلعه انتقال یافته است. سپس به مکان های زیر تغییر مکان داده است:
− ساختمان سپاه دانش واقع در میدان شهید بهشتی جنب پاساژ فکری.
− ساختمان سینما ایران.
− منزل حاجی میرزا خالق (معروف به میرزا علی محمد حسینی) روبروی اورژانس قبلی
− شهرداری مرکز واقع در میدان آزادی
عملکرد شهرداری در بدو تأسیس
فعالیت شهرداری بیشتر در حد تعیین نرخ و خدمات شهری بوده است. شهرداری بوسیله دو گاری و دو اسب به تنظیف شهر اقدام می کرد. تعدادی سقا که آب را از حوض منازل اشخاص و یا از چاه چهل گز و در اواخر به وسیله حوضچه هایی که نسبت به ساخت آن اقدام و آب آنرا از چشمه تغذیه می نمودند، کوچه های اصلی شهر را آب پاشی می کردند و این کار تا سال ۱۳۲۳ ادامه داشته است.
بودجه شهرداری
بودجه شهرداری در درجه اول از طریق فرمانداری تنظیم می شد، سپس با تشکیل اولین شورای شهر که در سال ۱۳۱۷ بود، توسط شورا تهیه و تنظیم می گردید.
جهت اعلام تعیین نرخ، یک نفر بنام جوان سقا که احتمالا جنب مسجد ملااسماعیل مغازه ای داشته و صدای رسایی هم داشته، به صورت افتخاری نرخ ها را در بازار اعلام می کرده است.
شهرداران سابق یزد
− مرحوم اسکندر اصلانی
− محمدعلی وحدتی
− علی اکبر فرشی
− محمدحسن خورشیدنام
− سیدحسین اعلایی
− محمدمهدی شرافت
− سیدعلی اکبر آرامون
− مرتضی شایق
− سیدعلی اکبر میروکیلی
− محمدرضا عظیمی زاده
شهر قزوین؛ مرکز استان قزوین، در ارتفاع ۱۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده است. تاریخچه و ریشه شهر قزوین به دوران ساسانیان باز میگردد.
قزوین به علت دارا بودن ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باغستان کهن در اطراف شهر و وجود بوستان ۱٬۴۰۰ هکتاری باراجین در سال ۱۳۹۲ از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد.
این شهر علاوه بر سوابق تاریخی و کشاورزی یکی از قطب های بزرگ صنعتی ایران محسوب می شود که با داشتن 1700 واحد کوچک و بزرگ صنعتی و دو شهر صنعتی البرز «اولین شهر صنعتی ایران تأسیس 1346» و «لیا» مقام والایی در صنعت کشور دارد.
(برای آشنایی با شهرداری قزوین کلیک کنید.)
نام
قزوین در نوشتههای باستانی یونان با نام «راژیا» و در نوشتههای اروپایی با نام «آرساس» یا «آرساسیا» شناخته شده است. اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (سرزمینی که نباید از آن غافل شد) گذاشته بودند. در برخی متون هم نام این شهر «قسوین» (شهری که مردمی باصلابت و استوار دارد) ذکر شده است.
مورخان و باستانشناسان معاصر معتقدند قزوین عربیشده «کاسپین» است. قوم کاسپیها که در سواحل دریای کاسپین زندگی میکردند، به مرور کوچ کرده و شهر قزوین را بنا کردند. به همین دلیل در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحرالقزوین» ذکر شده است.
عدهای از مورخان ایرانی و عربی معتقدند که واژه «قزوین» از جمله «این کش وین» گرفته شدهاست. وقتی فرمانده سپاه کسرا در نبرد، در صف لشکریان خود گوشهای خالی دید، با عبارت «این کش وین» (یعنی به آن کنج بنگر) زیردست خود را مأمور رفع آن جای خالی کرد و در نتیجه سپاهیان او پیروز شدند. سپس در آن محل شهری بنا کردند و آن را «کشوین» نامیدند و در دوره اسلامی، عرب ها، این واژه را معرب کرده و آن را «قزوین» نامیدند.
به فرمان حاکم وقت، برای جلوگیری از تاخت و تاز کوه نشینان دیلمی، دژی در ورودی کوهستان شمالی قزوین و دژ بزرگ دیگری برای استقرار سپاهیان در محل کنونی قزوین بنا شد. دژ اول را «دژ بالا» و دومی را «دژ پایین» نامیدند که با گذشت زمان، نام «دژ پایین» دچار دگرگونی شده و به «دژپین»، «گژوین» و سپس «کشوین» تبدیل شده است. در دوران شاپور ذوالاکتاف قلعهای در جای همان دژ بنا شد که کشوین نامیده شد. این نام در دوره اسلامی معرب شده و به قزوین تغییر یافته است.
روایت دیگری میگوید که قزوین در اصل «کزوین» و مرکب از «کزو» به معنای پسته و «ین» به معنای شهر -شهر پسته- بوده و بعدها معرب شده و به قزوین تبدیل شده است.
لقبهایی به قزوین نسبت داده شده است که عبارتند از:
− لقب باب الجنه یا مینودر به معنی دروازه بهشت که به دلیل حدیثی، منتسب به پیامبر اسلام به شهر قزوین داده شدهاست. "قزوین باب من الابواب الجنه" یعنی: قزوین دری از دربهای بهشت است.
− لقب دیگر قزوین، باغشهر است. این لقب را ناصرالدین شاه در سفری که به پاریس داشت به علت باغات بسیار که گرداگرد شهر را گرفته بود، به قزوین داد.
− در زمان صفوی به دلیل پایتختی قزوین لقب دارالسلطنه به این شهر داده شد. این لقب تا عصر قاجاریه هم ادامه داشت و در اکثر فرمانهای پادشاهان قاجار این عنوان دیده میشود.
− همچنین در قرنهای اول اسلام قزوین به نام مدینه مبارک معروف بودهاست.
پیشینه
قبل از اسلام: بر اساس اسناد و مدارک موجود قدمت و سابقه تاریخی منطقه قزوین به دوران حکومت مادها، در قرن نهم پیش از میلاد، می رسد. در آن زمان، ناحیه کوهستانی جنوب و جنوب غربی قزوین جزئی از قلمرو مادها به شمار می رفت که همواره مورد تاخت و تاز اقوام و قبایل مختلف، از جمله اقوام آشور و کاسیها، قرار داشت.
در منطقه قزوین صدها تپه باستانی شناسایی شده است و شواهد به دست آمده از تپه سگزآباد موید یکجانشینی ۹۰۰۰ ساله منطقه است.
بررسی آثار به دست آمده از جنوب دشت قزوین در بخش بوئین زهرا، نشان می دهد که در این منطقه در هزاره های چهارم و پنجم پیش از میلاد، زیستگاه جماعت های انسانی بوده است.
بعد از اسلام: بعد از حمله اعراب به ایران و آغاز دوره فتوحات اسلامی، براء بن عازب از سرداران معروف عرب در سال 24 هجری قمری، قزوین را محاصره کرد. قزوین در دوره اسلامی نیز به پایگاه و مبداء عملیات بعدی لشگریان عرب تبدیل شد. در سال 192 ھ.ق هارون الرشید به قزوین آمد و نسبت به توسعه شهر و ساخت بنای مسجد جامع در آن دور آن اقدام نمود.
از اواخر قرن پنجم هجری تا زمان حمله هلاکو به قلعههای اسماعیلیان، سرزمین قزوین تحت تاثیر حوادث مربوط به نهضت اسماعیلیان از جمله حسن صباح و جانشینان او قرار داشت و شاهد نبردها و جنگهای طولانی میان سپاه حکومت مرکزی و اسماعیلیان بود.
در عصر صفوی: شاه طهماسب صفوی به سال ۹۵۳ ه.ق به علت نزدیکی تبریز به مرزهای عثمانی و آسیب پذیر بودن این شهر و نیز دور بودن از خراسان و هجوم مداوم ازبکان به ایران پایتخت را به قزوین انتقال داد که این پایتخت تا سال ۱۰۰۶ ه.ق (به مدت نیم قرن) ادامه داشت.
در دوره قاجار: قزوین به علت قرار داشتن در مسیر جاده تهران به اروپا و روسیه، اهمیت قابل ملاحظه ای یافت. در اواخر دوره قاجار "رضاخان میرپنج" با نماینده انگلستان در گراند هتل قزوین ملاقات کرد که طی آن نطفه کودتای سوم اسفند برای براندازی حکومت قاجاریه بسته شد.
جغرافیا
قزوین از سمت شمال به لاهیجان، از شمال شرق به رازمیان، از شرق به بیدستان و محمدیه، از جنوب شرق به الوند، از جنوب به شهر صنعتی لیا، از جنوب غرب به اقبالیه، از غرب به محمودآباد نمونه و از شمال غرب به منجیل راه پیدا میکند.
آب و هوای قزوین در تابستان خنک و در زمستان سرد است. میزان بارش سالیانه قزوین حدود ۳۱۸ میلیمتر و دمای متوسط هوا ۱۴ درجه سانتیگراد است.
فرهنگ
پایتخت خوشنویسی ایران: قزوین از قدیم مهد پرورش بزرگان خوشنویسی کشور بوده است. استادانی همچون میرعماد حسنی (استاد بزرگ خط نستعلیق)، میرزا محمدحسین عماد الکتاب قزوینی، میرزا محمد علی خیارجی قزوینی (اولین خوشنویسی که بسم الله را به صورت مرغ طغرا ترسیم کرد)، عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی. از دیگر خوشنویسان به نام قزوین میتوان به گوهرشاد حسنی سیفی، میرابراهیم قزوینی، میرمحمد امین حسنی سیفی قزوینی و یحیی قزوینی نیز اشاره کرد.
به همین دلیل شهر قزوین از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شوای عالی فرهنگ به عنوان «پایتخت خوشنویسی ایران» لقب گرفته است. به غیر از موزه دائمی خوشنویسی قزوین که کاخ چهلستون قزوین برقرار است، هر ساله رویدادهای بزرگ خوشنویسی مانند: برگزاری دوسالانه خوشنویسی ایران (با حضور استادانی از سراسر جهان)، برگزاری جشنواره خوشنویسی آیات قرآنی، جشنواره خوشنویسی غدیر و… در این شهر برگزار میشود.
پایتخت شعر طنز و ادبیات فکاهی ایران: قزوین زادگاه شاعران طنزپرداز بزرگی همچون عبیدزاکانی، علامه دهخدا، سید اشرف الدین قزوینی و … بوده است.
روز قزوین: 9 شهریور ماه سالروز انتخاب قزوین به عنوان پایتخت از سوی شاه طهماسب صفوی است. با تصویب شورای شهر قزوین، این روز از تقویم با عنوان روز قزوین انتخاب شدهاست؛ و همایش قزوین با حضور سفیرانی که در زمان صفوی در این شهر حضور داشتند، برگزار میشود.
قومیت
تاتها، گیلکها و آذریها، کردها و لرها از اقوام ساکن در شهر قزوین هستند.
فرهنگ، گویش، لهجه
قزوین شهری فارسی زبان است. زبان مادری اکثر اهالی اصیل شهر قزوین، فارسی همراه با لهجه خاص قزوینی است. زبانهای تاتی، گیلکی و آذری نیز در قزوین صحبت میشود.
جمعیت
جمعیت قزوین بر اساس سرشماری سال 95، تعداد ۴۰۲٬۷۴۸ نفر بوده است.
جاذبه ها
مجموعه دولتخانه صفوی (باغ فرهنگی قزوین) از ساختمان عالیقاپو در شمال خیابان سپه آغاز شده و در انتها به محوطه عمارت چهلستون اتصال مییابد و در طول مسیر خود با گذشتن از چندین حیاط و محوطه باز، امکان بازدید از آثار و بقایای بجا مانده از دورههای مختلف (صفوی، افشاریه، زندیه و قاجاریه) همانند سردر عالیقاپو، باغ حیاط عالیقاپو، عمارت شهربانی، شترخان، گراند هتل قزوین، سینما گراندهتل، پیغمبریه، کاخ چهلستون قزوین و موزه قزوین را فراهم میکند. هم اکنون این مجموعه در حال بازسازی براساس شواهد تاریخی و باغستانهای سنتی قزوین است.
عمارتها: کاخ چهلستون، عمارت شهرداری، عمارت باغ سپهدار، موزه کشاورزی کنونی، عمارت سردار مفخم یا خانه فرهنگ امیرکبیر، عمارت شهربانی و میمونقلعه که از کاخهای سلطنتی آل بویه است را میتوان از شاخصترین کاخها و عمارات موجود در قزوین دانست.
خانههای تاریخی:
− خانه بهروزی
− خانه عارف قزوینی
− خانه یزدیها
− خانه جلیل آرازی
− خانه دائی
− خانه دربندی
− خانه رئوفی
− خانه زنجانچی
− خانه ساروخانی
− خانه قائمی
− خانه موینی
− خانه محصص
− خانه سعدالسلطان
− خانه تاریخی زعیم
− خانه و حسینیه امینیها
− خانه سید حسین بهشتی
− خانه سید محمود بهشتی
گرمابه ها: حمام رضوی، حمام قجر، حمام دودر، حمام سیدیان، حمام میرزا کریم، حمام حاجی محمد رحیم صفا، حمام بلور، حمام راه ری، حمام داروغه، حمام آخوند قزوین، حمام پیر حصار، حمام بایندر کوچه، حمام قوشه، حمام سعدیه، حمام حاج بیگلر و …
آب انبارها: قزوین را باید به یک اعتبار، شهر آب انبارها بدانیم. آب انبار حکیم، آب انبار زنانه بازار، آب انبار سردار کوچک، آب انبار سردار بزرگ، آب انبار حاج کاظم ،آب انبار مسجد جامع (خیابان)، آب انبار ملاوردی خان، آب انبار آقا، آب انبار حکیم، آب انبار شیشهگر، آب انبار پنجه علی، آب انبار حاج کریم، آب انبار حاجی بابا، آب انبار زرگره کوچه و ...
بازارها و کاروان سراها: کاروانسرای سعدالسلطنه. مهمترین و با ارزشترین بخشهای این کاروانسرا عبارتند از: سرای نگارالسلطنه، سرای سعدیه، چهارسوق بزرگ و کوچک، حیاط قهرمانی، راسته وزیر، سرای بهشتی و شتر خان.
جاذبه های طبیعی:
− قله مردمی
− ایوان سنگی نیاق
− منطقه باراجین
− آبشار ورچر
− آبگرم یله گنبد
− قله شجاع الدین
− قله سلطان ویس
− باغستانهای سنتی قزوین
− کهنه باغستان
مساجد: مسجد جامع قزوین، مسجد النبی، مسجد حیدریه، مسجد پنجه علی، سنجیده مسجد، مسجد سوخته چنار (که آرامگاه داود بن سلیمان غازی از یاران علی بن موسی الرضا را در خود جای دادهاست)، مسجد آقامیرعبدالصمد، مسجد آقا معصوم، مسجد شهید (که محراب شبستان زیرین آن محل ضربت خوردن شهید ثالث است)، مسجد خواجه شهدا، مسجد سبز، مسجد محمدیه، مسجدلله (لعل)، مسجد راه چمن، مسجد احمدیه، مسجد مقبره
رهآورد
پسته، باقلوا و انواع شیرینی سنتی متنوع از جمله باقلوای لوزی، باقلوای پیچ یا گل رز، شیرینی پادرازی، نان نخودی قزوین (شیرینی نخودی)، نان چرخی، نان برنجی (شیرنی برنجی)، نان بادامی قزوین (شیرینی بادامی)، شیرینی اتابکی (شیرینی ولیعهدی)، نان قندی (شیرینی قندی)، نان نازک (نازک پستهای) از مهم ترین سوغاتی های این شهر است.
اقتصاد
سابقه فعالیت اولین واحدهای صنعتی در قزوین به عصر صفوی باز میگردد. در دوره معاصر نیز با ساخته شدن اولین شهر صنعتی کشور (البرز) در سال ۱۳۴۶، قزوین جایگاه ویژه ای در بخش صنعتی کشور پیدا کرد. در حال حاضر استان قزوین با دارا بودن ۸ شهرک صنعتی به نامهای البرز، لیا، کاسپین، آبیک، حیدریه، آراسنج، خرمدشت، حکیمیه و دو شهرک در حال احداث به نامهای قزوین۲ و شال و نیز ۳ ناحیه صنعتی به نامهای نیکوییه، الموت و بویین زهرا ضمن فعالیت بیش از ۸۰۰ شرکت صنعتی از قطبهای اقتصادی کشور محسوب میشود. استان قزوین از نظر توسعه یافتگی صنعتی رتبه دوم را در سطح کشور دارد. همچنین براساس دادههای مرکز آمار از نظر تعداد واحدهای صنعتی فعال در جایگاه چهارم کشور قرار گرفتهاست.
از جمله شاخصترین واحدهای صنعتی در سطح قزوین میتوان به تولی پرس، مهرام، سپهر الکتریک، کاچیران، لوازم خانگی پارس، شیشه لیا، آبگینه، آپاداناسرام، سرامیک البرز، کاشی پارس، واحدهای صنعتی هفت الماس، فولاد البرز، فولاد قزوین، فولاد تاکستان و شیشه قزوین اشاره کرد.
شهرداری بابل در سال 1304 خورشیدی به نام بلدیه تاسیس شده و بعدا نام شهرداری به خود گرفت.
شهرداری کار خود را در ساختمانی در محل سر حمام شروع نمود و سپس به بازار شهر انتقال یافته و در سال 1307 در ساختمان خیابان مدرس (موزه فعلی) بنا گردید. به دلیل گستردگی واحدها و خدمات دیگری که روز به روز به وظایف شهرداری افزوده میگردد، ساختمان جدید در محوطه باغ ملی در سال 1373 و بدست جناب آقای بشارتی، وزیر محترم وقت کشور، افتتاح گردید. میرزا محمد علی خان روشن در تاریخ 1313/9/17 به عنوان اولین شهردار بابل منصوب گردید و بمدت یکسال مسئولیت خطیر شهرداری بابل را بر عهده داشت. شهرداری بابل تا کنون 43 نفر بعنوان شهردار به خود دیده است.
(برای آشنایی با شهر بابل کلیک کنید.)
شهرداران بابل از ابتدا
- میرزا محمد علی خان روشن، سیزده ماه
- زین العابدین صدری، بیست ماه
- منتظمی، شش ماه
- عباس صدر، چهل و شش ماه
- محمد مقتدر مژدهی، نوزده ماه
- غلامرضا گودرزی، بیست و هفت ماه
- سعید آزاده، پانزده ماه
- محمد گشتائی، شانزده ماه
- علی مقدم، هجده ماه
- محمد نقابت، دوازده ماه
- قاسم رحیمیان لاربن، پنج ماه
- محمد تقی حاج خانیان، سی و پنج ماه
- اسماعیل خدادوست، یکسال و هفت ماه
- عطا اله آقاجانی، شانزده ماه
- محمد بصیری، چهارده ماه
- سید تقی نبوی، ده ماه
- سید کاظم شباهنگ، یست و چهار ماه
- امان اله صفائی، بیست و چهار ماه
- سرهنگ منطقی، بیست و هشت ماه
- حسام الدین هاشمیان، بیست و سه ماه
- علی جلیلی، چهارده ماه
- احمد فرخی، بیست و شش ماه
- منصور طلوعی، بیست و دو ماه
- رضا اخیانی، بیست ماه
- عباس آمین، دو ماه
- اسماعیل رضوانیان، بیست و هشت ماه
- محسن نریمان، چهارده ماه
- اسماعیل بخشایش، بیست و دو ماه
- صادق خلیلی، بیست و شش ماه
- حسین صادقلو، پنجاه و یک ماه
- حمید یعقوب نژاد، شش ماه
- یوسف نعمت پور، بیست و هفت ماه
- محمد خدایوسفی، دوازده ماه
- احمد اشرفی (سرپرست)، هشت ماه
- جنگی رئیسی اردلی، بیست و پنج ماه
- علی محمد حسین زاده، چهارده ماه
- احمد اشرفی (سرپرست)، ده ماه
- جواد برنجیان، ده ماه
- محمد علی رضوانی (سرپرست)، بیست روز
- اسماعیل رضوانیان، سی و شش ماه
- رجب ملایی رئیسی، چهل و هفت ماه
- یوسفی ( سرپرست)، یک ماه
- حمید سفیدگر بائی، بیست و هشت ماه
- شیروان پارسامهر، چهارده ماه
- فرهاد عسکری، شصت ماه
- حجر خداداد (سرپرست)، سه ماه
- حسین بیژنی، بیست ماه
- حجر خداداد (سرپرست)، سه ماه
- محسن کبود فیروزجایی، چهارده ماه
- مهدی کیانی امیری(سرپرست)، یک ماه
- سید مجتبی حکیم 1397/12/19 ادامه دارد...
بابل؛ مشهور به شهر بهارنارنج ،مرکز شهرستان بابل و از پرجمعیت ترین شهرهای استان مازندران میباشد. همچنین یکی از شهرهای مهم شمال کشور در زمینه پزشکی، کشاورزی، دانشگاهی، سیاسی، فرهنگی و تجاری است. دارای بیش از ۲۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی میباشد و مهمترین دانشگاه این شهر؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی است که رتبه اول را در میان دانشگاههای صنعتی ایران داراست. همچنین بابل اولین شهر شمال کشور است که دانشگاه علوم پزشکی سراسری در آن تأسیس شد.
(برای آشنایی با شهرداری بابل کلیک کنید.)
نام
نام این شهر در روزگاران کهن مه میترا بوده است. بعضی محققان معتقدند که از سده هشتم ه.ق یعنی از حکومت میرقوام الدین مرعشی، بارفروش ده و از سده سیزدهم یعنی از زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار بارفروش خوانده شده است.
بابل به معنی جایی است که آب فراوان دارد. در سال ۱۳۱۰ه.ش که نقشهکشی از شهر بابل آغاز میشود، به دستور پهلوی اول (رضا پهلوی) نام این شهر از بارفروش به بابـل تغییر داده میشود. نام بابل از نام رودخانهٔ باوُل یا بابُل گرفته شدهاست. حتی در روزگارانی که نام این شهر بارفروش بود، رودخانهها و نهرهایی با نامهای باول و بابل در میان مردم شهرت داشته است.
همچنین در متون تاریخی از این شهر به عنوان شهر باغ های معلق یاد شده است. باغهای معلق بابل یا باغهای معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه بودهاند. از این باغها به عنوان شاهکارهای مهندسی متشکل از مجموعهای از باغهای ردیفی شامل طیف متنوعی از درختها، بوتهها، و شاخهها شبیه به کوه سبز بزرگی ساخته شده از آجر یاد شده است. هردو این آثار ظاهرا به دستور بختالنصر دوم در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ساخته شدهاست. این آثار در نوشتههای مورخان یونانی مانند استرابو و دیودوروس سیکولوس ذکر شدهاست ولی همچنان در مورد وجود آنها ابهاماتی هست.
در حقیقت در هیچیک از نوشتههای بابلی در مورد وجود این باغ مطلبی ذکر نشدهاست. در طول قرنها این منطقه با باغهای نینوا درآمیخته ولی در حکاکیهای موجود در آن نواحی روشهای انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغها احتیاج بودهاست , آورده شدهاست. این باغها برای خوشحال کردن همسر بختالنصر که بیمار بودهاست ساخته شدهاند. امیتیس دختر هوخشتره (پادشاه ماد) با بختالنصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن میآمد سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود ولی سرزمین بابل در منطقهای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود. یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود بنابراین بختالنصر تصمیم گرفت باغهای معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد واژهٔ معلق که برای این باغها استفاده میشود در حقیقت به این معنی نیست که باغها بهوسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بودهاند بلکه احتمالاً ترجمه ی اشتباه کلمهای یونانی به معنای تراس یا بالکن بودهاست. استرابو در قرن اول قبل از میلاد مینویسد: تراسها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستونهای سنگی مکعب شکل توخالی بودهاند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایههای این ستونها شدهاست.
پیشینه
هسته اولیه شهر بابل مامطیر بوده است. شهر بابل امروزی، شهری بود در نزدیکیهای دریا که به علت جای داشتن (میترای بزرگ) یا (آتشکده میتر)، بومیان آن را (مهمیترا) یا جایگاه میترای بزرگ مینامیدند. از سال (۲۵۰ ه.ق) به بعد نام مامطیر در اغلب حوادث طبرستان عنوان میشود و در قرن پنجم و ششم، مامطیر رو به وسعت و آبادانی میرود.
حوادث سیاسی اواخر عهد زندیه، نقطه عطفی در تاریخ بارفروش محسوب میشود. زندیه آن ایالت را فتح و پایتخت را به بار فروش منتقل کردند.
در شهریور 1320 شهر بابل که مرکز اداری و قضایی مازندران غربی بود، به تصرف سربازان روسی درآمد، قصر شاه، باغ وزیر جنگ یا باغ شاهنشاهی ـ از سه راه فرهنگ تا چهار راه فرهنگ و از سبزه میدان تا اول مخابرات و خیابان مدرس فعلی، باغهای داداشپوری و اسدالله خانی و سایر ساختمانهای مهم شهر و اطراف آن به وسیله قوای شوروی اشغال و پایگاه نظامی شد.
جغرافیا
شهر بابل بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. از شمال به شهرستان بابلسر، از مشرق به شهرستان های قائم شهر و سوادکوه، از مغرب به شهرستان آمل و از جنوب به کوهپایه ها و دامنه های شمالی رشته کوه های البرز محدود می شود.
آب وهوا
ارتفاع این شهر حدود ۲ متر از سطح دریاهای آزاد پایینتر است. شهر بابل بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ واقع شدهاست و با تهران ۵ دقیقه و ۱۵ ثانیه اختلاف ساعت دارد.از بادهای مهم و فصلی این منطقه میتوان به سورتوک، از سیبری در زمستان، باد خوش آباد، دره نور، اوزروا، گیل وا، بادسا و...اشاره کرد.
قومیت
بابل علاوه بر مردم بومی، اقلیتهای بلوچ، ترک، کرد، لر، افغان، گرجی و ارمنی را نیز در خود جای داده است.
زبان، گویش، لهجه
مردم بابل به گویش بابلی که گویشی از زبان مازندرانی میباشد، صحبت میکنند. گویش بابلی پر گویش ترین در زبان مازندرانی میباشد و این گویش در سه شهرستان بابل، بابلسر و فریدونکنار صحبت میشود.
جشنواره ها
جشنواره ملی بهار نارنج، از جمله آیین سنتی مازندرانی هاست که همه ساله در این شهرستان برگزار میشود. کلید این جشنواره برای اولین بار، در شهرستان بابل، در دهه ۷۰ زده شد. این آیین در شورای عالی ثبت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با عنوان «جشنواره ملی بهار نارنج مازندران»، به ثبت ملی رسیده و دبیر خانه دائمی این جشنواره در این شهر دایر شدهاست. هر ساله چند صد مقاله به این جشنواره فرستاده میشود و مورد بررسی قرار میگیرد. این جشنواره ملی در اردیبهشت ماه هر سال، با شکوه خاصی، در بوستان نوشیروانی بابل، برگزار میشود. هدف این جشنواره، احیای این آیین سنتی، صنعتی کردن این آیین و ایجاد فضایی بانشاط و مبتنی بر صمیمیت و تقویت فرهنگ مهرورزی با طبیعت است.
با توجه به مستندات تاریخی و با عنایت به شواهد موجود، بابل در فرهنگ عمومی کشور و مازندران، به عنوان شهر بهار نارنج شناخته میشود. تراکم و تعداد زیاد درختهای نارنج (وجود بیش از ۵۰۰ هزار اصله درخت نارنج) در محدوده این شهر دلیل مبرهنی بر این باور تاریخی است.
جمعیت
در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۵۰٬۲۱۷ نفر اعلام شد.
جاذبه ها
از مهم ترین جاذبه های این شهر می توان به: آبشار درازکش، آبشار شی الیم، آبگرم ازرو، سد شیاده، پارک جنگلی بابلکنار، دریاچه کامی کلا، تکیه روستای مقریکلا، ییلاق شیخ موسی، مسجد جامع بابل، پل محمد حسن خان، فیلبند، تالاب حیدر کلا، مسجد چهارسوق اشاره کرد.
رهآورد
کشاورزی: انواع برنج (طارم و…)، مرکبات، انار جنگلی، ازگیل، صیفی جات، سبزیجات، کاهو و…
غذاهای محلی و سنتی: شامی بابلی، آغوز نون، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، رشته به رشته، شکر قرمز و…
نانها و شیرینی جات: شیرینی محلی، کلوچهها، گز و مربا بهار نارنج و…
نوشیدنیها: شربت، عرق و چای بهار نارنج، عرق شلتوک و…
ترشیجات: نازخاتون، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی و…
صنایع دستی: جارو، نمد، حصیربافی، گلیم، جاجیم، سبد، جوراب پشمی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد) و…
اقتصاد
کشاورزی، گردشگری، ماهیگیری
شهر تجاری بار فروش به لحاظ تاریخی، نقش بارانداز واردات و صادرات کالایی بنادر شمالی را ایفا کرده و به خاطر همجواری با بندر فریدون کنار میتواند به عنوان پس کرانه و بهره بردار مهم منطقه آزاد فریدونکنار به شکوفایی رسد.
تهران؛ پرجمعیتترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ نفر جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر شرق آسیا بهشمار میرود. کلانشهر تهران نیز سومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
(برای آشنایی با شهرداری تهران کلیک کنید.)
نام
منشا نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و درباره ریشهشناسی آن، چند نظریه وجود دارد:
− ران پسوندی به معنای «دامنه» است و شمیران و تهران به بالادست و پاییندست بودن اشاره دارد.
− تهران تغییر شکل یافته تهرام به معنای «منطقه گرمسیر» است و در مقابل آن شمیرام یا شمیران به معنای «منطقه سردسیر» قرار دارد.
− سراسر دشت پهناوری که امروزه «تهران بزرگ» خوانده میشود، در میان کوههای اطراف خود، گود به نظر میرسید و به این سبب ته ران نام گرفت.
− به دلیل اینکه مردم تهران هنگام حمله دشمن زیر زمین پنهان میشدند، آن را ته ران به معنای "زیرزمین" نامیدند.
طهران یا تهران
نام روستایی که پیش از اسلام پیش درآمد شهر تهران بوده، پس از اسلام معرب و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافیدانان معروف دوره پیش از اسلام هم به املای تهران اشاره کردهاند. همزمان با جنبش مشروطه و پیدایش تغییرات زیاد در ادبیات و نگارش زبان فارسی، به مرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملا منسوخ شد.
پیشینه
تاریخچه زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمیگردد. کاوشهای باستانشناسی صورتگرفته در تهران، منجر به کشف اسکلتهای ۷۰۰۰ ساله انسان و ابزارهای سنگی شده است. در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقه مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد. در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.
در اوایل سده هفتم، با ویرانی شهر ری توسط مغولان و رخدادهایی مثل وقوع زلزله مردم آن به تهران مهاجرت کردند و دانش تجارت، ساخت و ساز و شهروندی مردم ری نیز به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بر اهمیت تهران افزوده شد و در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی، فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسه خانم به دستور مهینبانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار، انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.
پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغانها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغانها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت. پیشینه محلههایی نظیر چالهمیدان و عودلاجان نیز به این دوران برمیگردد.
تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریمخان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد. او برای مدت کوتاهی، تهران را به عنوان پایتخت برگزید، اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیستمحیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.
آقامحمدخان قاجار، بنیان گذار قاجاریه که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. در آن زمان، جمعیت تهران از بیستهزار تن فراتر نمیرفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.
دوره پهلوی: از دوران پهلوی تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن تبدیل شد. در این دوران، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت.
در سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت موسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستانهای امروزی آغاز شد. ورزشگاه امجدیه، موزه ایران باستان و کتابخانه ملی نیز در همین سالها تاسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابانها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمانهایی جدید با معماری نوین غربی چهره پایتخت را دگرگون کردند.
گامهای مهم صنعتیشدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانههای سیمان، بلورسازی، چیتسازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند و ایستگاه راهآهن نیز در همین دوران گشایش یافت. در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد. رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژههای توسعه ای شد.
تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷: انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیماییها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد. همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.
در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه هیچ توسعه ای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعه پایتخت با ساخت راهها و فضای سبز ادامه یافت. برج میلاد از مهمترین نمادهای توسعه تهران در دهههای گذشته است که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.
جغرافیا
تهران در پهنهای بین دو کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شده است و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقه طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقه عرض شمالی قرار دارد. گستره کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست، این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش مییابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن که ۱۵ کیلومتر پایینتر است، ۱۱۰۰ متر است.
خطرات طبیعی تهران
تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمینلرزه آسیبپذیر است. بررسیهای زمینشناسی نشان داده است که شهر تهران روی گسلهای زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساخت و سازهایی نیز در حریم یا روی گسلهای بزرگ و لرزه خیز انجام شده است. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگیهایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسلهای بزرگ، دچار لغزش و جابجایی شوند. با بررسی زمین لرزههای روی داده در گستره تهران و پیرامون آن، زمین لرزه هایی به بزرگی ۷٫۷ درجه ریشتر را میتوان یافت. همچنین بررسیها نشان میدهد که گسلهای مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشته اند.
کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمین لرزه بزرگ تهران مدت زیادی میگذرد، خطر رخ دادن زمین لرزه ای بزرگ در تهران افزایش مییابد. پیشبینی زلزلههایی تا ۸ ریشتر نیز در تهران شده است و تمام مناطق، حتی آنهایی که روی گسل نیستند، نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیب پذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمین لرزه، از سوی کارشناسان رد شده است.
سیل نیز یکی دیگر از خطراتی است که تهران را تهدید میکند. اختلاف ارتفاع زیاد، ساختوساز در حریم یا بستر رودها و مسیلها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانه هایی نظیر رودخانه کرج، مسیلهای پرشمار دیگر و قرار گرفتن شهر در پای کوه، از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.
فرهنگ
گروههای قومی مختلفی در تهران زندگی میکنند. به عنوان بزرگترین شهر فارسی زبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند و بیشتر مردم این شهر مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.
قومیت
اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند، پس از آنها، به ترتیب، آذریهای ایرانی و مازندرانیها بزرگترین اقلیتهای قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیتهای کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند. تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجیهای ساکن آن را افغانستانیها و پس از آن، پاکستانیها و عراقیها تشکیل میدهند.
زبان، گویش، لهجه
۹۸ درصد تهرانیها، زبان فارسی را میفهمند و ۱۰ درصد از آنها، توان گفتگو به حداقل یکی از زبانهای رایج جهان را دارند. لهجه تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کمرنگ شد و تغییراتی یافت. لهجه تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بوده است. در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده، گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز از تاتی تاثیر گرفت.
جمعیت
تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار نفر داشت و اکنون به یکی از پرجمعیتترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل شده است. براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ نفر جمعیت دارد.
جاذبه ها
تهران جاذبههای گردشگری زیادی دارد. از جمله:
− دربند مکانی عالی برای کوهنوردی
− آبشار کلوگان خنک ترین جاذبه گردشگرى تهران در شمیرانات
− کاخ موزه گلستان تهران واقع در خیابان پانزده خرداد، میدان ارگ
− مجموعه تاریخی کاخ سعدآباد در زعفرانیه
− کاخ نیاوران در محله نیاوران
− باغ موزه نگارستان در خیابان بهارستان
− بازار تجریش و امامزاده صالح در میدان تجریش
− مجموعه بازار تهران در ضلع جنوبی خیابان ۱۵ خرداد
− پل طبیعت که از عرض بزرگراه مدرس میگذرد و بوستانهای طالقانی در شرق و آب و آتش در غرب را به هم متصل میکند
− باغ پرندگان در شمال شرق تهران
− برج میلاد در جنوب شهرکقدس و شمال کوینصر
رهاورد
سیب دماوند، صنایعدستی در خیابان استاد نجاتالهی یا ویلای تهران، قهوه فروشیهای چهارراه استانبول، کشمش و گوجه سبز شهریار، نان گلاج فیروزکوه، جاجیم و قالی بافی، نقاشی روی چرم، چاپ باتیک، تابلو فرش و چهره بافی
اقتصاد
تهران، کانون اقتصادی ایران است. همچنین به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینههای گوناگون در تهران وجود دارد و اولین منطقه صنعتی کشور محسوب میشود.
صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومه تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد. مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد. ایران خودرو نیز به عنوان بزرگترین خودرو ساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.
منبع
سایت شهرداری تهران
ویکی پدیا
ارومیه یکی از کلانشهرهای ایران، مرکز استان آذربایجان غربی و شهرستان ارومیه است که در شمال غربی ایران در منطقه آذربایجان واقع شده است. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقه شمالغرب ایران به شمار میآید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفته است. هوای ارومیه در تابستان نسبتا گرم و در زمستان سرد است.
ارومیه در قرنهای گذشته رخدادها و حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط عثمانیها و روسها را تجربه کرده است. این شهر به دلیل موقعیت مناسب میان شاهراه ارتباطی قفقاز، میان رودان و آسیای صغیر در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار میرفت.
ارومیه به عنوان اولین شهر دارای بیمارستان به شیوه نوین، نخستین مرکز آموزش پزشکی، اولین مدرسه به شیوه نوین، اولین شبکه تلویزیون محلی، اولین نشریه محلی در ایران، پایتخت والیبال ایران و دومین شهر پرترافیک ایران شناخته میشود.
(برای آشنایی با شهرداری ارومیه کلیک کنید.)
نام
ارو در زبان آشوری به معنای شهر و میه به معنای آب است (همریشه با مآء عربی). ارومیه در زبان آشوری به معنای «شهر آب» است. این شهر در شروع دوره پهلوی به دلیل علاقه رضا شاه به آن به رضائیه تغییر نام داد، ولی بعد از انقلاب اسلامی دوباره به نام ارومیه برگشت. ارومی، ارومیه، ارْمیه، اورمیه، ارم از دیگر نامهای ارومیه است. ارومیه در بین آذربایجانیها به نام اورمی رواج دارد. دارالنشاط، پاریس ایران، شهر آب، شهر ادیان، مذاهب و اقوام از القاب ارومیه است.
پیشینه
پیش از اسلام: با بررسی اشیای قدیمی که از تلهای متعدد اطراف شهر (گوک تپه، دیگاله، ترمنی، احمد، سارالان، دیزه تپه) به دست آمده، مشخص شده که ارومیه در اورارتوی باستانی قرار داشت که دارای ارتباطات زبانی با هوریان آناتولی بود، ولی شدیدا تحت تاثیر آشوریان بود. درست زیر دریاچه ارومیه شهر و امارت منا قرار داشت.
به عقیده بعضی دیگر از مورخین، ارومیه محل تولد زرتشت پیغمبر بوده و از اماکن مقدس زرتشتیان به شمار میرود.
از شواهد و آثار باستانی منطقه چنین برمیآید که ارومیه در زمان دولت ماد نیز آباد و مسکون بوده است. از برخی آثار عتیقه و ابنیه تاریخی این منطقه و اطراف آن مانند قلعه حسنلو، گوی تپه، صورت حجاری شاه ساسانی، بنای مسجد جامع و کلیسای ننه مریم و بعضی آثار دیگر مشخص میشود که این منطقه از گذشته های دور با کمی تغییر محل (گوی تپه، تویراق قلعه، چیچکلو و نیز محل فعلی) وجود داشته است.
پس از اسلام: ارومیه دومین شهر مهم آذربایجان، پس از مراغه، به شمار میرفت. از قرن 15 میلادی که ترکان عثمانی جایگزین امپراطور روم شرقی شدند، ارومیه به عنوان یک شهر مرزی اهمیت بسیار زیادی پیدا کرد و از برج و باروی مهمی برخوردار شد.
برج سه گنبد و مسجد جامع ارومیه از یادگارهای عظمت دوره اسلامی در منطقه به شمار میروند. در این دوران شهر ارومیه، نقطه تلاقی اقوام و ادیان پیرامون خود از قبیل آشوریها، ارمنیها، یهودیها و مسلمانان بود. منطقه تاریخی ارومیه از قرنها پیش مهد تمدن و مرکز علم و دانش بوده و شهر ارومیه یکی از مناطق معتبر علوم قدیمه به شمار میرفت، علما و دانشمندان، اصول فقه اسلامی و حکمت و فلسفه و ادبیات را به علاقه مندان تدریس میکردند.
ارومیه و حومه آن از جهت منابع طبیعی و انسانی یکی از غنیترین مناطق آذربایجان غربی محسوب میشوند. شهرستان ارومیه مهمترین منطقه آذربایجان غربی است که وجود جاذبههای متعدد طبیعی و تاریخی، به آن اهمیت ویژهای از لحاظ گردشگری، داده است.
مالکیت این منطقه تا مدت ها بین ایران، روسیه، عثمانی و ارمنستان دست به دست میشده تا این که در دروه معاصر و در دوره حکومت پهلوی بالاخره اوضاع این شهر ثابت شد. این شهر در طول تاریخ بارها مورد خرابی و نابودی قرار گرفته است و بعد از هر بار خرابی دوباره بازسازی شده است.
دوره معاصر: اوضاع شهر ارومیه در دوره پهلوی، رفته رفته بهبود یافت. رقابت سیاسی روسها و انگلیسیها، مانع از ایجاد خط آهن در شمال غربی ایران طی جنگ جهانی اول شد. طی توافقی بین راشین دیسکانت و لوپن بانک، خط آهن جلفا_تبریز احداث شد. این خط یک شاخه ۳۰ مایلی نیز داشت که در سال ۱۹۱۶ به شهر ارومیه رسید. در دوره پهلوی نام شهر ارومیه به رضائیه تبدیل و پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ دوباره به نام سابق بازگشت.
جغرافیا
ارومیه با داشتن موقعیت ممتاز جغرافیایی در ۲۰ کیلومتری دریاچه ارومیه قرار دارد. ارتفاع ارومیه ۱۳۳۲ متر از آبهای آزاد است. این شهر در دشت ارومیه واقع شده است و ارتفاعاتی چون کوه سیر، کوه قیزقلعه، کوه جهودها، کوه چهل مر شهیدان، کوه ماه، کوه علی پنجه سی و کوه علی ایمان آن را احاطه کرده اند. در واقع ارومیه بین دریاچه ارومیه و دیواره کوههای غرب استان، واقع شده است.
فرهنگ
موسیقی عاشیقی یکی از شاخصههای مردم ترک زبان جهان است که در ایران دارای مکتبهای متفاوتی است. در این میان مکتب عاشیقی ارومیه بنا به نظر کارشناسان و استادان این هنر در سراسر جهان اصیلترین و قدیمیترین مکتب عاشیقی است که تا به امروز اصالت خود را حفظ کرده است. این هنر و فرهنگ آذربایجان، پس از تلاشها و رقابت میان استانهای عاشیقی خیز به نام استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه در فهرست به شماره ۱۶۵ در میراث میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت ملی شد. عاشیقها از دوران قبل از اسلام بین مردمان ترک تبار وجود داشته اند. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، عاشیقها اغلب در قهوه خانه های آذربایجانهای شرقی و غربی اجرا میکردند. تبریز مرکز شرقی عاشیقها و ارومیه مرکز غربی آنها بود. در ارومیه بر خلاف تبریز عاشیقها همواره به صورت تکی اجرا میکردند.
قومیت
ارومیه یک شهر چند قومیتی با ادیان و مذاهب گوناگون است. اکثریت مردم ارومیه را ترکهای آذربایجانی و نیز اقلیتی از کردها، مسیحیان (آشوری و ارمنی) تشکیل میدهند. این منطقه از دیرباز محل زندگی اقوام و ادیان مختلف بوده است. اکثریت شهرستان ارومیه را ترکهای آذری و اقلیتی نیز از کردها و مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل یافته است. ترکها حدود ۹۰ درصد جمعیت شهر ارومیه و ۱۰ درصد را نیز بقیه اقوام تشکیل میدهند. طبق یک مطالعه از ترکیب قومی خانوارهای نمونه و مورد بررسی در سطح شهر ارومیه که حدود سال ۱۳۷۹ انجام گرفت، نشان میدهد که ترک زبانان ۸۵٫۷٪ درصد خانوارهای نمونه را به خود اختصاص داده و کرد زبانها حدود ۱۰٫۵٪ بودهاند. در این آمارگیری نمونهای درصد آشوریها، فارسزبانها و ارمنیها در شهر ارومیه به ترتیب ۱٫۷، ۱٫۶ و ۰٫۵ بود.
شهر ارومیه به جهت گردآمدن اقوام و ادیان مختلف از قبیل آشوریها، ارمنیها و زرتشتیها (انتساب چند زرتشتی که در هنگام تولد عیسی «ع» به بیت اللحم رفته بودند و در ارومیه مدفونند، حاکی از آن است که این شهر یکی از بزرگترین کانون های مذهبی و اجتماعی گذشتههای روز بوده است). یهودیها و بالاخره مسلمانان، یادگارهایی از قرنهای مختلف را در دامان پیر و زیبایش پاس داشته است .
زبان، گویش، لهجه
ترکهای ارومیه که اکثریت جمعیت این شهر را تشکیل میدهند، به زبان ترکی آذربایجانی و لهجه ایرانی شمال غربی آن که مشابه لهجه مردم تبریز است، صحبت میکنند. کردهای ارومیه به لهجه کرمانجی از زبان کردی سخن میگویند. آشوریها به زبان سریانی یا آشوری سخن میگویند که گونهای از آرامی شرقی است. ارمنیها نیز در میان خود به زبان ارمنی سخن میگویند.
جمعیت
این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقه شمال غرب ایران بهشمار میآید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفته است. هوای ارومیه در تابستان نسبتا گرم و در زمستان سرد است. در سرشماری سال 1395، جمعیت ارومیه ۷۳۶٬۲۲۴ نفر بود.
جاذبهها
دریاچه و پارک ملی دریاچه ارومیه با نام سابق دریاچه رضائیه در شمال غرب ایران قرار دارد. این دریاچه که بزرگترین دریاچه ایران است، به شدت شور است. به این ترتیب هیچ ماهی ای در آن یافت نمیشود. موجودات زنده آن جلبک و میگوی آب شور هستند. این دریاچه غذای فراوانی را برای شمار زیادی از مرغابیها فراهم، مکان مهمی برای جفتگیری فلامینگوهای بالغ، اردکهای غاز نما و پلیکانهای سفید است. ۱۸۶ گونه پرنده در دهه ۷۰ میلادی در این پارک ثبت شده اند. این دریاچه ۴ جزیره با اندازه متوسط و نزدیک به ۱۰۰ جزیره کوچک دارد. بسیاری از این جزیرهها با فراهم کردن مکانهایی برای زاد و ولد پرندگان، اکوسیستم منحصر به فردی دارند که شایسته حضور در برنامه انسان و زیستکره را دارند. به دلیل بستن سد بر روی رودخانههای منتهی به دریاچه و نپرداختن حق آب آن، این دریاچه تقریبا خشک شده است.
بناهای تاریخی متعدد از جمله: عمارت شهربانی ارومیه، عمارت سه گنبد، موزه ارومیه، یخچال ۹ پله، پل باراندوز، کاروانسرای ارومیه، بازار قدیم ارومیه، گرمابه آخوند، ساختمان جهاد دانشگاهی، ساختمان شهرداری ارومیه و …
مساجد قدیمی از جمله: مسجد جامع ارومیه که گمان بر این است که بر روی ویرانه های یک آتشکده در قرن هفتم هجری قمری ساخته شده است. مسجد سردار، مسجد مناره و مسجد سیدالشهدا از دیگر مساجد تاریخی ارومیه هستند.
کلیساهای متعددی که اکثرشان متعلق به آشوریان است، هرچند کلیساهای متعلق به ارامنه نیز در ارومیه وجود دارد. از مهمترین کلیساهای ارومیه میتوان به کلیسای ننه مریم، کلیسای ماریوخنه و کلیسای حضرت مریم اشاره کرد.
خانههای تاریخی ارومیه که نهایتا قدمتشان به دوره قاجار میرسد یکی از جاذبههای گردشگری ارومیه محسوب میشوند. خانههای جنرال، خانه انصاری و خانه اتحادیه از آن جملهاند. خانه دیزج سیاوش نیز در سال ۱۳۸۷ ثبت ملی شد.
رهاورد
نقل مهمترین سوغات ارومیه است که در انواع بیدمشکی، گردویی، زعفرانی، پستهای و بادامی عرضه میشود. با این حال نقل بیدمشک معروفترین نوع نقل در ارومیه است. این نوع نقل با عرق بیدمشک که محصول خود ارومیه است تهیه میشود. از دیگر عرقیات ارومیه بادرنجبو است که در تهیه شربت از آن استفاده میشود. حلوای گردو و حلوای هویچ نیز از دیگر سوغاتیهای ارومیه است.
اقتصاد
ارومیه با قرارگیری بر سر راههای تجارتی، به عنوان گمرکی برای صادرات و واردات کالا از ایران به دیگر نقاط و بالعکس بوده است. همچنین، ارومیه محلی برای خرید و فروش محصولات کشاورزی و عشایری مردم اطراف این شهر بوده است. نوع محصولات کشاورزی در استان آذربایجان غربی مخصوصا شهر ارومیه باعث شده که این استان از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. باغهای گسترده انگور و سیب این استان از شهرت خاصی نسبت به شهرستانهای دیگر برخوردار است و نظر هر بینندهای را در فصل تابستان به خود جلب میکند. تنوع انگور و سیبها در نوع خود کم نظیر است.
مشهد؛ کلانشهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر پهناور ایران پس از تهران است. این شهر به واسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است.
شهر مشهد در حوزه رودخانه کشفرود و در دشت مشهد بین کوههای هزارمسجد و بینالود گسترده شده است. بیشینه ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینه آن ۹۵۰ متر است.
این شهر دارای ۱۳ منطقه شهرداری است و شهردار آن، توسط شورای شهر ۱۵ نفره انتخاب میشود. این شهر دارای یک فرودگاه بینالمللی، یک ایستگاه راهآهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن میسازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانه تاکسیرانی و اتوبوسرانی و قطار شهری انجام میشود.
تراکم جمعیت در مشهد بیش از نه هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال ۱۳۸۸ رسما به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد.
(برای آشنایی با شهرداری مشهد کلیک کنید.)
نام
پیش از قتل علی بن موسی الرضا در سال ۲۰۳ ه. ق، و دفن او در کاخ حمید بن قحطبه در سناباد نوغان، مشهد وجود نداشت. حتی نام نوغان توس از قرن های اولیه اسلامی به بعد به متون راه یافته و پیش از آن تقریبا هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسی بعد به چشم میخورد. در نتیجه، تاریخچه مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس و در دو سده اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است.
در سده سوم ه. ق، ابن بابویه قمی در کتابش، فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همهجا از واژه «مشهد» و «مشهد رضوی» استفاده کرده است. ابن حوقل در سده چهارم ه.ق بهسادگی این مکان را مشهد نامیده و یاقوت حموی نیز، در بیانی صریحتر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهاده است.
مشهد به عنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم محمد مقدسی (مَقدِسی) و اواخر دهه سوم قرن چهارم ه.ق پدیدار شده است. در حدود نیمه قرن هشتم ه. ق، ابن بطوطه در سفرنامه خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کرده است. بهنظر میرسد نام نوغان که هنوز هم بر سکههای نیمه اول سده هشتم ه.ق تحت حاکمیت ایلخانیان دیده میشود، به تدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته میشود. اغلب در ادبیات و به ویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفته است. برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضی این نام. معینالدین محمد الزمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم ه. ق، در کتاب روضاتالجنات فی اوصاف مدینه هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام برده است و صدرالمتألهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سده چهاردهم ه.ق از واژه «مشهد مقدس رضوی» استفاده کرده است.
پیشینه
بنابر شواهد تاریخی، شهر مشهد و محدوده اطراف آن بخشی از دشت باستانی توس بوده است. اقلیم مساعد، وجود مراتع و چشمه سارهای فراوان، دلیل مسکن و موطن اقوام گوناگون در این سرزمین است. تاریخ مشهد در حقیقت از زمان شهادت حضرت رضا(ع) آغاز می شود.
در دوره اسلامی: در اواخر قرن دوم هجری در محل مشهد کنونی دهکده های به نام سناباد وجود داشته که از توابع نوغان بزرگترین شهر ولایت توس به شمار می رفته است. این آبادی نیز مانند دیگر قراء دارای قناتی برای سکونت اهالی به نام سناباد بوده است. در نزدیکی آن، باغ وسیع و کاخ باشکوه حمید بن قحطبه والی خراسان واقع بوده که قنات از آن عبور می کرده است. پس از شهادت حضرت رضا(ع)، پیکر مطهر آن امام را در آب قنات سناباد غسل دادند و آن آب متبرک شد. به این ترتیب سناباد که تا آن زمان دهکدهای بیش نبود، به دلیل وجود آرامگاه حضرت رضا(ع) مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت. در حدود نیمه قرن سوم هجری علاقه مندان آل علی(ع) و مجاوران حرم مطهر به تدریج خانههایی در اطراف حرم ساختند. از آن تاریخ تاکنون مشهدالرضا فراز و نشیبهای بسیاری دیده است و امروزه به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران و پایتخت معنوی کشور همه ساله شاهد حضور میلیونها عاشق و دلباخته ائمه اطهار(ع) است.
سبکتگین، موسس سلسله غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه علی بن موسی الرضا را ویران کرد. اما، بعدا پسرش، سلطان محمود، آن را بازسازی نمود. در سال ۴۲۸ ه.ق طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان بهمنظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال ۵۱۵ ه.ق دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم میساخت. در سال ۵۵۶ ه.ق ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند، ولی از تاراج و غارت ناحیه مقدس چشمپوشی کردند.
از جمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متأخر، مانند مطلعالشمس و منتخبالتواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود. زیرا توس بهواسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطبهای تشیع در خراسان بهشمار میآمد و بنا به اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقه ایشان بود و بنا به موقعیت جغرافیایی که بر سر راههای تجاری داشت، از مراکز اقتصادی نیز محسوب میشد و به این ترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافته بود.
با پیشرفت خاندان صفوی عرصه تازهای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را بهعنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و به دنبال این رویداد، شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران به ویژه مشهد و قم، به شاخصه ای اصلی در برنامه وی بدل شدند، چنانکه در مورد جانشینانش نیز همینطور بود. در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آبانبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت. همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دوره شاه عباس احداث شد که از میان آن، نهری جاری بود.
از اقدامات دیگر وی در مشهد میتوان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد. شاه عباس، مشهد را بهطور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقتهای سفر حج و سختگیریهای حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد.
در ایران عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیمالشان بودند که یکی از آنها مشهد بود.
نادرشاه افشار، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان، توانست به اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیتهای گوناگون به ویژه عشایر خراسان بود. مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر شاه، مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود.
اعتراض مردم مشهد به حکومت آصفالدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهمترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد بهشمار میرود.
توسعه این شهر در دهه ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ در جنوبغربی و غرب صورت گرفت. راهآهن و فرودگاه تاثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشته اند. در دهه ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵، جاده جدید تهران باعث توسعه شهر به سمت جنوب گردید. از سال ۱۳۴۵ به بعد نیز توسعه شهر منطبق با طرح جامع، هدایت شده است. در سال ۱۳۵۵ محور اصلی جاده سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعه شهر را به سمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی–سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی–مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند.
در سال ۱۳۴۷ طرح نوسازی اطراف حرم علی بن موسی الرضا توسط معمار و شهرساز ایرانی، داریوش بوربور، ارائه شد و در سال ۱۳۵۰ بهتصویب رسید. در سال ۱۳۵۵ ساختمانهای اطراف به منظور آمادهسازی برای اجرای نوسازی تخریب شدند و کسبه ساختمانهای مشمول تخریب، به بازار وسیعی که به این هدف طراحی و اجرا شده بود، منتقل گردیدند. پس از انقلاب این طرح ادامه نیافت.
در دوره شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پارهای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود بهعنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. در سالهای اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفته است. براساس چشمانداز مشهد در سال ۱۴۰۰ این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی–مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا ۴۸ پروژه بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شده است.
جغرافیا
بیشینه ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینه آن ۹۵۰ متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینه درجه حرارت در تابستانها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینه آن در زمستانها ۲۲ درجه زیر صفر است. شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، در شمال شرق ایران و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۳۶ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۸ دقیقه و در حوضهٔ آبریز کشفرود، بین رشته کوههای بینالود و هزارمسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود ۱۰۵۰ متر (حداکثر ۱۱۵۰ متر و حداقل ۹۵۰ متر) است.
منطقه خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعالترین مناطق زمین لرزه خیز کشور بوده است. آمار چهل سال گذشته نشان میدهد که بیش از نیمی از قربانیان زمین لرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل میدهند. زلزله های زیادی در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه متعلق به سالهای ۱۰۰۸، ۱۰۵۲، ۱۰۵۳، ۱۰۵۹، ۱۰۷۷، ۱۰۸۴، ۱۰۸۷، ۱۱۱۸، ۱۱۱۹، ۱۲۱۴، ۱۲۳۲، ۱۲۳۶، ۱۲۵۴، ۱۲۷۴ ه.ق در کتب تاریخ به ثبت رسیدهاست. یکی از گسلهای مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامه گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشفرود منشعب شده و با امتداد شمال غرب–جنوب شرق از گوشهٔ شمالی مشهد عبور میکند.
قومیت
در مشهد جمعیت قابل توجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. در بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ جمعیتی قریب به ۵٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر بهصورت گروهی به کشور و به تبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حمله آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند.
از سوی دیگر، همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق، جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و نا آرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آنها به دلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی بهویژه شهر مشهد و سایر شهرستانهای استان — مانند نیشابور — اسکان یافتند.
در سالهای اخیر، مشهد شاهد مهاجرت اقوام بلوچ و کرد نیز بوده است.
زبان، گویش، لهجه
زبان مردم مشهد، زبان فارسی با گویش و لهجه مشهدی است. بیش از ۹۳٪ مردم مشهد فارسی زبان هستند این لهجه سرشار از واژه های کهن و ریشه دار زبان فارسی است. لهجه مشهدی یکی از لهجه های مهم و تاثیرگذار فارسی بهشمار می آید و به نوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعران نام آوری چون فردوسی، عطار و خیام است. این لهجه را شاخهای از فارسی دری میدانند و بسیاری از واژگان گمشده این زبان را میتوان در گفتار عامیانه مشهدیها، جستجو کرد.
جمعیت
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مشهد با ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و نود و پنجمین شهر پر جمعیت دنیا به شمار میرود. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر، با ۲۴۱٬۹۸۹ نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال ۱۳۴۵، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال ۱۳۵۵، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵، همین جایگاه را داشته است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر ۳٬۰۰۱٬۱۸۴ تن بوده است.
جاذبهها
آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد که با نام حرم امام رضا و حرم رضوی شناخته میشود، مجموعهای دربرگیرنده آرامگاه علی بن موسی الرضا و بناهای دیگر است. این مجموعه از نظر مساحت بزرگترین و از لحاظ جمعیت دومین مسجد در جهان است. این مجموعه شامل مسجد گوهرشاد، یک موزه، دو کتابخانه، چهار مدرسه علوم دینی، یک گورستان، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، یک سالن غذاخوری برای زائران، رواقهای وسیع برای نمازگزاران و چندین ساختمان دیگر است.
− جاذبههای طبیعی که در نزدیکی شهر مشهد قرار دارند، شامل ییلاقات شاندیز، طرقبه، زشک، روستای کنگ، نغندر، جاغرق، چالیدره، پارک جنگلی وکیل آباد، باغوحش وکیل آباد، آبشار ارتکند، پارک جنگلی نه دره در دو کیلومتری جنوب مشهد، بوستان کوهسنگی، آبشار قره سو، دره اخلمد، فریزی، سد ارداک، هفت حوض، چشمه گیلاس و چشمه گراب هستند.
− پارک جنگلی طرق (انقلاب) در حاشیه جنوب شرق مشهد، در نزدیکی پلیس راه، یکی از بزرگترین اماکن در اسکان و ارائه خدمات گردشگری به شهروندان و زائران است.
رهاورد
از جمله مهمترین رهآوردها و سوغات مشهد میتوان به زعفران، زرشک، نبات، هل، خشکبار، ادویه، قالی و گلیم و نمد، انگشتر فیروزه و عقیق، محصولات چرمی و دیگهای سنگی اشاره کرد. دیگها و ظروف سنگی که در اصطلاح عامه مردم مشهد «هرکاره» نامیده میشود، از قرون گذشته یکی از مهمترین سوغات مخصوص مشهد بهشمار میآید.
اقتصاد
اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شدهاست. همچنین، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شده است.
اقتصاد مشهد بیشتر بر روی زعفران، زرشک، نبات، آجیل و خشکبار و چرم صنعتی (بهصورت زینتی) و صنعت فرش متمرکز است. همچنین زائران حرم رضوی و توریستها از منابع درآمدزایی این شهر هستند، به طوری که صنعت هتلداری، یکی از صنایع پررونق در این شهر محسوب میشود و ۹۰٪ گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، از مشهد دیدن میکنند. از دیگر محصولات مهم کشاورزی مشهد می توان از غلات، چغندر قند و محصولات نام برد.
از سوی دیگر، صنایع غذایی، نساجی، شیمیایی و کانی غیرفلزی و صنایع قطعهسازی و فولاد کشاورزی از عمدهترین صنایع مشهد به شمار می آیند. این شهر، یکی از قطبهای اصلی تولید چرم در ایران نیز به شمار میآید و کارخانه هایی نظیر «چرم مشهد» در این شهر قرار دارند. از دیگر صنایع موجود در مشهد میتوان به صنایع غذایی، پوشاک، تولید مصالح ساختمانی، صنایع فلزی و صنایع دستی نیز اشاره کرد که از این میان حدود ۴۰٪ صنایع مشهد متعلق به صنایع غذایی، صنایع فلزی و صنایع دستی است.
قالیبافی در شهر مشهد حدود پنج قرن قدمت دارد. یکی از قدیمیترین فرشهای مشهد که موجود است، نوعی فرش نماز (سجاده) است که توسط شاه تهماسب به سلیمان باشکوه در سال ۱۵۵۶ م هدیه شده است.
− شهرکهای صنعتی: شهرک گلبهار، بینالود، طوس، کاویان، کلات، ماشین سازی، باغچه و ناحیه امان آباد مشهد، جزو شهرکهای صنعتی اطراف این شهر محسوب میشوند.
− انرژی فسیلی: نیروگاه مشهد، نیروگاه طوس، نیروگاه فردوسی و نیروگاه سیکل ترکیبی شریعتی از مهمترین نیروگاه های شهر مشهد هستند.
− مراکز تجاری: از مراکز بزرگ تجاری این شهر میتوان به زیستخاور، یاقوت مصلی، الماس شرق، وصال، پروما، تابان، کیان سنتر، بازار رضا، آفتاب، گوهرشاد، بازار مرکزی، شهر شب، مجتمع تک، مجتمع تابان، رویال سنتر، قسطنطنیه، ونک، شهدا، مجد و کوه سنگی اشاره کرد. بهدلیل وجود جاذبههای فراوان تاریخی-مذهبی و فرهنگی در مشهد، در حال حاضر نیمی از هتلها و هتل آپارتمانهای ایران در شهر مشهد قرار دارند.
شیراز یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان فارس در جنوب کشور است. این شهر، پنجمین شهر بزرگ و پرجمعیت ایران، دومین شهر ادبی جهان و پرجمعیتترین شهر جنوب کشور بهشمار میرود.
شیراز از دیرباز به دلیل مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوبی و واقعشدن در یک منطقه به نسبت حاصلخیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجا نشینان و عشایر بوده است. همچنین این شهر در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب، مانند بندرعباس و بندر بوشهر قرار گرفته است.
شهر زیبای بهارنارنج، به دلیل جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا میخواند. بیشتر مردم شیراز فارسی زبان هستند و به لهجه شیرازی سخن میگویند.
(برای آشنایی با شهرداری شیراز کلیک کنید)
نام شیراز
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، با نامهای مختلفی نظیر: «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده است. محل اولیه این شهر در محل قلعه ابونصر بوده است. شیراز در دوران بنیامیه به محل فعلی منتقل میشود و به بهای نابودی اصطخر (پایتخت قدیمیِ فارس) رونق میگیرد. این شهر در دوران صفاریان، بوییان و زندیان، پایتخت ایران بوده است.
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوحهای گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد، بازمیگردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی، در گوشه جنوب غربی شهر کشف شده است. لوحهای نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد. با توجه به فونتیک چنین برداشت میشود: تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم، گرفته شده است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده است.
نام شیراز بر روی سفالهای پیدا شده از ویرانههای دوره ساسانی در سده دوم پس از میلاد نیز رویت شده است. کاوشهای باستانشناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ به پیدایش خشتنبشتههایی ایلامی انجامید، که بر روی تعدادی از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده است. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» میباشند. ابن حوقل؛ جغرافیدان مسلمان سده چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را، شباهت این سرزمین به اندرون شیر میداند، چرا که به قول او عموما خواربار نواحی دیگر به آنجا حمل میشد و از آنجا چیزی به جایی نمیبردند.
براساس تحقیقات تدسکو، شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده است.
در مورد القاب و عناوین شیراز باید گفت که از سده ششم هجری قمری به بعد شاعران، حکمرانان و دولتمردان نامی براین شهر گذاشتند. از کهن ترین عنوان ها و لقب ها می توان به مملکت سلیمان (سده ششم)، ملک سلیمان (از سده ششم به بعد) تختگاه سلیمان، دارالملک، دارالعلم (1066ق) دارالفضل (سده دوازدهم ) اشاره کرد. در لابه لای متون فارسی و تاریخی نیز شیراز را به نام های گوناگونی خوانده اند: شهر عرفان، شهر شاعران، دیار شاعران، دیار عاشقان، شهر گل و بلبل، مدفن سعدی، تربت حافظ، دیار حافظ، مهد عشق، شهر عشق، نیک مردان، شهر راز، خال رخ هفت کشور از نام های شیراز بوده است.
پیشینه
از دیدگاه تاریخی، شیراز در تقاطع مهم ترین راه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور قرار گرفته است و این موقعیت در دوره قبل از اسلام شاخص تر نیز بوده است، چرا که در دوره هخامنشیان، شیراز بر سر راه شوش (پایتخت هخامنشی) به تخت جمشید و پاسارگاد و در عهد ساسانیان راه ارتباطی شهرهای بسیار مهمی چون بیشابور و گور با استخر، از جلگه شیراز می گذشت. در نتیجه مسلم است که چنین محل حاصل خیز و خوش آب و هوایی که در تقاطع این مسیرهای مهم، قرار داشته و هرگز خالی از آبادی و سکنه نبوده است.
وجود آثار قدیمی مانند قصر ابونصر در حوالی شیراز که قدمت آن به دوره اشکانیان می رسد و نقوش برجسته برم دلک، (در چندکیلومتری شرق قصر ابونصر) که از آثار دوره ساسانی است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، کهندژ) در سمت شرق تنگ سعدی و چند نقش برجسته در دهکده گویم در چهار فرسنگی شمال غرب شیراز و همچنین پیدا شدن سکه هایی در ضمن حفاری های قصر ابونصر، که بر آنها با خط پهلوی نام شیراز نقش بسته است، همگی بر وجود شهر یا بلوکی به نام شیراز، در همین محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، کاوش های باستان شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی کامرون در سال ۱۳۱۴ ه.ش، به پیدایش خشت نبشته هایی انجامید که بر روی چند فقره از آنها نام شیراز مشخص بود. بدین ترتیب می توان احتمال داد، این وادی که در عهد رونق تخت جمشید، آبادی کوچکی بیش نبوده است، بعد از انهدام پایتخت هخامنشیان، سمندروار از دل خاکستر آن دیار برپا خاسته است.
دوران صفویه تا پایان قاجار: شیراز در سال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذراند. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای داده بود. حیدریها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شهر سکنی داشتند و نعمتیها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمتالله ولی بودند.
پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز پس از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغانها درآورد و خرابیهای به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد.
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷–۱۷۶۶ میلادی) به عنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران، شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزوده شد. به دستور کریم خان، بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوانخانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها که در سپاه کریم خان بودند، بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخشهای حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار، پایتخت را به تهران منتقل کرد.
دوران معاصر: در اثر شیوع آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰٬۰۰۰ تن از مردم شیراز، جان خود را از دست دادند. شیراز از صنعتی شدن زمان رضا شاه چندان بهرهای نبرد، ولی پس از جنگ جهانی دوم، شیراز پیشرفت زیادی داشت. در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی پس از شهرهای صنعتی تبریز، اصفهان و شهر مذهبی مشهد، قرار داشت. البته، در سالهای منتهی به انقلاب، شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند شیراز دیگر در شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران قرار نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راهآهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با این حال مراکز آموزش عالی، پایگاههای نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفت. احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه از این جمله اند.
شیراز در گذشته در چند دوره به شرح زیر پایتخت ایران بوده است:
− دوره دیلمیان (322 تا 372 ق)
− دوره اتابکان
− دوره پادشاهان آل اینجو و آل مظفر
− دوره زندیه
− پادشاهی کریم خان زند (1164-1193 ق)
جغرافیا
شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد.
شیراز، نام مرکز استان فارس و نام مرکز شهرستانی به همان نام، واقع در جنوب ایران و به فاصلة اندکی از خلیج فارس.
این شهر در بخش مرکزی استان فارس، در ارتفاع ۱۴۸۶ متر بالاتر از سطح دریا و در منطقه کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. همچنین از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشتهکوههای زاگرس) محدود شده است.
شهرستان شیراز، از غرب با شهرستان کازرون، از جنوب با شهرستانهای فیروزآباد، جهرم، از شرق با شهرستانهای فسا، استهبان و نیریز، از شمال با شهرستانهای ارسنجان، مرودشت، اردکان و نورآباد همسایه است.
همچنین براساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 6 بخش، 7 شهر و 22 دهستان است.
اطراف شیراز را رشته کوههای نسبتا مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کرده اند که از لحاظ سوقالجیشی اهمیت ویژهای دارند. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوههای بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوهی (از رشتهکوههای زاگرس) محدود شده است. مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانه خشک شیراز؛ رودخانه فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضه خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو میریزد.
آب و هوا: میانگین دما در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۳۰ درجه سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجه سانتیگراد، در فروردینماه ۱۷ درجه سانتیگراد و در مهرماه ۲۰ درجه سانتیگراد است و میانگین سالانه دما نیز ۱۸ درجه سانتیگراد است. میزان بارندگی سالیانه این شهر نیز ۳۳۷٫۸ میلیمتر است.
فرهنگ
شیراز پایتخت فرهنگی ایران، دومین شهر ادبی جهان است. از میان شاعرهای زن معروف ایران میتوان از جهانملک خاتون که در شیراز میزیسته، نام برد. شیراز به شهر شعر، شراب، باغ، نارنج و ترنج و گل و بلبل معروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغهای بسیار و زیبا مشهور بوده است. شیراز از دوران باستان باغهای انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شده است. امروزه بیشتر باغهای این شهر در شمال غرب آن و در مناطق قصرالدشت، کشن، چمران و معالیآباد واقع شده اند. تعدادی از باغهای شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حائز اهمیت هستند و به عنوان مراکز مهم گردشگری بهشمار می آیند. از معروفترین این باغها میتوان به باغ ارم، باغ عفیفآباد، باغ دلگشا و باغ جهاننما اشاره نمود.
شهر شیراز در بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل برگزاری جشن هنر شیراز بود. این جشنواره در زمان خود، بزرگترین رویداد فرهنگی در نوع خود در سطح جهان بود. این رویداد با هدف تشویق هنرهای سنتی ایران و بالا بردن استانداردهای فرهنگی ایران تشکیل شده بود. همچنین این رویداد، محلی بود برای گرد آمدن بزرگترین هنرمندان سنتی و مدرن ایران و سراسر دنیا در رشتههای مختلف هنری.
روز شیراز: با تصویب شورای شهر شیراز و تایید مجلس شورای اسلامی روز میانی بهار، ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز، نامگذاری شدهاست. به همین مناسبت، همه ساله برنامههای ویژهای از طرف شهرداری شیراز، در این روز برگزار میشود.
گویش
هر چند اسکلت الفبایی زبان فارسی در نوشتار و آهنگ اصلی واژه ها در گفتار، طی قرن ها کم و بیش پا بر جا مانده، اما ساختار فرعی واژه ها و جمله ها تحت شرایط اقتصادی و اجتماعی تحولات زیادی را گذرانده است. کلماتی که در فرهنگ مادی مردم، زمینه استفاده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغییرها به جا مانده و کلماتی بیگانه بی هیچ تغییر و شکل خارجی خود در زبان فارسی، کاربرد پیدا کرده است. بی شک پیش از آن که یک زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری رایج شود، لهجه های محلی از ارزشی یکسان برخوردارند، اما همین که زبانی استاندارد در سرزمینی به وجود آمد، از آن پس دیگر گویش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسیع کشور، از دست می دهند.
با وجودی که گویش شیرازی پیوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گیرد، اما هنوز هم این لهجه با لهجه رسمی تفاوت هایی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها، اصطلاحات و ترکیب هایی در این لهجه به گوش می رسد که برای غیر شیرازی بیگانه است. بسیاری از واژه هایی که در گویش شیرازی کاربرد دارند، دقیقا با همان تلفظ و معنی معمول در شیراز، در فرهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی این گونه واژه هاست.
جمعیت
در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام گرفت، شهر شیراز با ۱۷۰٬۶۵۹ تن جمعیت ششمین شهر پرجمعیت ایران بود.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان شیراز در این سال بالغ بر ۱٬۸۶۹٬۰۰۱ نفر بودهاست که از این تعداد ۹۴۲٬۴۴۴ نفر مرد و ۹۲۶٬۵۵۷ نفر زن بودهاند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۵۶۷٬۵۶۷ خانوار بودهاست که ازین تعداد ۱٬۵۶۵٬۵۷۲ تن در شهر شیراز زندگی میکنند.
جاذبه ها
شیراز به عنوان یکی از مهمترین مراکز گردشگری و توریستی ایران مطرح بوده و با جاذبههای تاریخی فراوان، برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده است. از جاذبههای تاریخی شهر شیراز میتوان به آتشکده صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی، ارگ کریمخان، باغ جهاننما، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهلتن، باغ دلگشا، باغ عفیفآباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفتتن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاهفرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعه ککها، مدرسه آقاباباخان، مدرسه خان، موزه پارس، موزه هفتتنان، نقش برجسته بهرام در برم دلک، اشاره کرد.
از جاذبههای طبیعی این شهر نیز میتوان به آبشار کوهمره سرخی، برمدلک، پارک قلعهبندر، پارک ملی بمو، باغ پرندگان شیراز، پیربناب، چشمه جوشک، چشمه خارگان، چشمه ریچی، دریاچه دشت ارژن، دریاچه مهارلو، رکنآباد، رودخانه قرهآغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاهمسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفتبرم اشاره کرد.
چشمههای طبیعی موجود در اطراف شیراز هم از لحاظ آبدرمانی و هم از لحاظ جذب گردشگر برای صنعت گردشگری استان فارس، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و صنعت گردشگری این استان را رونق میبخشند.
رهاورد
از سوغات عمده شیراز میتوان به کلوچه و مسقطی، آبلیمو، انار، انجیر، ترشیجات، چرم، حصیر، حنا، خاتمکاری، خراطی، خرما، ریسندگی، زعفران، سفیداب، سنگتراشی، شیشهگری، بهار نارنج، ظروف سفالی، عرقیات، فلزکاری، قالی، کندهکاری، کیسه حمام، گبه، گلیم، کلوچه و مسقطی، نان یوخه، نان شیری، منبتکاری و نمد اشاره کرد.
شیراز به دلیل باغها و گلستانهای فراوانی که در شهر و خارج از آن وجود دارد، شهر عرقیات محسوب میشود. در شهر شیراز، بهترین و تازهترین عرقیات که هرکدام علاوه بر طعم، خواص دارویی و درمانی ویژهای نیز دارند، تهیه میشود. این عرقیجات عبارتند از: عرق شاتره، نسترن، بیدیمشک، اترج، تارونه، بهار نارنج، نعنا چهل گیاه، کاسنی، شربت به لیمو و نارنج، گاوزبان و کیالک که هرکدام دارای خاصیت منحصر به فردی هستند.
از دیگر سوغاتی های شیراز می توان به صنایع دستی مثل گلیم بافی، میناکاری، منبت کاری، نمدکالی، معرق کاری، قلم زنی، نقره کاری، سفال گری و خاتم سازی، اشاره کرد.
اقتصاد
در طول تاریخ، شیراز به واسطه مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوبی و واقع بودن در یک منطقه به نسبت حاصلخیز، به محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا میان کشاورزان و یکجانشینان و عشایری مانند قشقایی، تبدیل شده است.
همچنین این شهر در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بوشهر قرار گرفته است که این نقش با احداث شبکه راهآهن به بنادر دیگر ایران کمرنگ شده است. مرکزیت ادارای و نظامی این شهر نیز باعث رونق این شهر در طول تاریخ بوده است. در دهههای اخیر این صنعت گردشگری به رونق این شهر افزوده است.
شهرک صنعتی بزرگ شیراز، صنایع کوچک و بزرگ بسیاری را در خود جای داده است. در شیراز کارخانجات الکترونیکی متعددی از جمله صنایع مخابراتی و الکترونیک ایران (صاایران)، زیمنس، ITMC و تکصا وجود دارد. صنایع فناوری اطلاعات از بزرگترین صنایع این شهر به شمار میرود که با شهرهای بزرگی در زمینه تبادل صنایع فناوری اطلاعات در جهان مانند مونیخ و برلین (در زمینهٔ کارخانجات زیمنس) در ارتباط است.
کشاورزی همواره بخش مهمی از اقتصاد شیراز و حومه آن بوده است که دلیل آن، فراوانی آب در این منطقه نسبت به بیابانهای اطراف است. تولیدات کشاورزی این شهرستان عبارتاند از: انگور، نارنج، خرمالو، ازگیل، شلیل، انار و گندم. این شهر در تولید فرش و گل نیز معروف است و از صنایع دستی این شهر میتوان به خاتم کاری، معرقکاری، قالیبافی و منبتکاری اشاره کرد.
صنایع مهم شیراز شامل صنایع الکترونیک، پالایشگاه نفت، مجتمع پتروشیمی، کارخانه سیمان، صنایع لاستیکسازی، صنایع لبنیات و صنایع نساجی است و در بخش انرژی نیز نیروگاه گازی شیراز، نیروگاه حافظ، نیروگاه سیکل ترکیبی فارس و نیروگاه خورشیدی شیراز از جمله نیروگاههای مهم شیراز هستند.
منبع
دانشنامه ایران زمین
ویکی پدیا
اهواز یکی از کلانشهرهای ایران است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز قرار دارد و از سال ۱۳۰۳ تاکنون به عنوان مرکز استان خوزستان شناخته میشود. جمعیت این شهر طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ حدود 1،174،788 نفر است (که با احتساب ۴۰۰ هزارنفری حاشیه شهر، جمعیت این شهر به بالای ۱٬۷۰۰٬۰۰۰ نفر میرسد) و به عنوان هفتمین شهر پرجمعیت ایران به شمار میآید.
(برای آشنایی با شهرداری اهواز کلیک کنید)
نام
ریشه نام اهواز برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) است که ساکنان بومی استان خوزستان بودهاند. یونانیان به این قوم Ouxioi میگفتند.
در طول تاریخ شهر اهواز دارای نام های متعددی بود، به طوری که (اگی نیز) یونانی شده نام این شهر است. شهر رام، یا رام شهر، هرمزاردشیر، هوزمسیر، هرمشیر، هومشیر، هوجستان واجار، اخواز، سوق الاهواز، خزعلیه، ناصریه و... از جمله نام هایی است که از قدیم این شهر با آنها شناخته می شد.
پیشینه
شهر اهواز به وسیله نهری به نام (شاهجرد) که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد، به دو محله تقسیم میشد و پلی به نام (پل هنوان) بر روی آن احداث شده بود که دو بخش را به هم متصل میکرد. محله غربی که بین رودخانه و نهر مذکور واقع شده بود، (جزیره) نام داشت و محله دوم به نام (مدینه) در شرق نهر قرار داشت. بخش مدینه بزرگتر از بخش جزیره و دارای بازارهای بزرگ بود و مسجد جامع شهر نیز در این قسمت واقع شده بود.
علیرغم رونق و شکوه چندین قرن این شهر، به دلیل درگیری های فراوانی که از قرن سوم تا پنجم هجری قمری در خوزستان رخ داد و به دلیل آنکه کانون بسیاری از وقایع مانند حملات زنگیان، صفاریان، دیلمیان و... بود و این درگیری ها نا امنی و چپاول های مکرر شهر را به دنبال داشت، برای مدتی حدود هشتصد سال از مرکزیت استان جدا شد و این رونق و مرکزیت به شهر شوشتر انتقال یافت. البته شکسته شدن سد اهواز، زلزلههای متعدد و بیماریهایی مانند وبا و طاعون نیز که چندین بار باعث مهاجرت مردم از اهواز شد، در این ویرانی موثر بوده است. بنابر برخی روایات تاریخی علیرغم اینکه تا قرن پنجم هجری قمری، هفتاد و هفت شهر در خوزستان اهواز قرار داشت، به مرور شهر تبدیل به روستایی کوچک شد و این وضعیت تا سال 1303 هجری شمسی ادامه پیدا کرد.
در دوره امویان و عباسیان و در روزگاری که خلفای اموی و عباسی قدرت و چیرگی داشتند، اهواز منبع مالیات های نقدی و جنسی بود و هرگاه دستگاه خلافت دستخوش آشفتگی می شد، این شهر میدان کارزار رقیبان و مخالفان و عرصه قتل عام و غارت و انواع ستمگری می شد.
در دوره آل زیار و آل بویه، مردآویج پسر زیار و طلایه دار سلسله آل زیار (433-316 ه ق) پس از تسخیر مناطق طبرستان، همدان، قم، کاشان واصفهان، لشکریان خلیفه را در اهواز شکست داد و قلمرو خود را هم مرز با قلمرو خلیفه کرد. در زمان آل بویه، به دلیل تمایل و توجه ایشان به مسایل فرهنگی، مذهبی و آبادانی سرزمین های تحت سلطهشان، اهواز مورد توجه قرار گرفت و پل قدیمی (هندوان) که بر رودخانه کارون قرار داشت و تنها مسجد شهر که مشرف بر رود بود، به زیبایی بازسازی شد. در این دوره اهواز از نظر اقتصادی و تجاری چنان توسعه یافت که همراه با بیست و پنج هزار درهم خراج سالانه، هزار رطل شکر نیز برای سلطان فرستاده میشد.
در دوره مغولان و تیموریان، مغولها در سال 616 هجری قمری به ایران حمله کردند و چهل سال بعد در سال 656 هجری قمری خوزستان توسط جانشینان چنگیز فتح شد، اما به علت بی رونقی و ویرانی اهواز از قرن پنجم هجری، شهر در معادلات سیاسی، اجتماعی این دوره نقش موثری نداشت و این روند تا حدود هشت قرن بعد، ادامه یافت.
در دوره قاجاریه، در ابتدای کار قاجاریه، خوزستان به چند بخش تقسیم شده بود. شهرهای شوشتر، بهبهان، دزفول و... و قبایل عرب هر کدام با حاکمی مستقل و به دور از پذیرش حکومت آقامحمدخان قاجار به سر می بردند. اما پس از مرگ آقا محمدخان و روی کارآمدن فتحعلی شاه، خوزستان به دو بخش تقسیم شد؛ بخش شمال و غرب شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزو کرمانشاهان شد و بخش جنوب و شرق شامل رامهرمز، فلاحیه (شادگان) و هندیجان، به فارس تعلق گرفت.
پس از جنگ جهانی اول و با آزاد شدن کشتی رانی در کارون برای کشورهای خارجی در سال 1306 هجری قمری (1266 هجری شمسی)، نخستین سنگ بنای اهواز نوین گذاشته شد.
بسته شدن پل ارتباطی تجارت شمال کشور در اثر جنگ جهانی اول و به تبع آن رونق بازرگانی درجنوب، عامل دیگری در رونق و رشد سریع شهر بود.
با کشف ذخایر نفتی در خرداد 1287 شمسی در مسجد سلیمان، گام دوم برای خروج اهواز از بن بست چندین قرن سیاسی- اقتصادی، برداشته شد و با توجه دولت مرکزی، اهواز به عنوان یک شهر اداری و بوروکراتیک حیات دوباره خود را آغاز کرد. در سال 1303 شمسی به دستور رضاشاه، شهر ناصری به عنوان مرکز خوزستان اعلام و در شهریور 1314 به موجب تصویب هیئت وزیران نام بندر ناصری به اهواز (نام باستانی شهر) تغییر کرد و به عنوان مرکز استان ششم اعلام و مجددا والی نشین خوزستان شد. با آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939 میلادی و تاخت و تاز نیروهای شوروی از شمال و انگلستان از جنوب، اهواز به شدت دچار قحطی و کمبود آرد و نان شد و درسال 1320 هجری شمسی با پیروزی ارتش انگلیس بر لشکر ایران، اهواز به تصرف انگلستان درآمد.
در زمان انقلاب اسلامی و جنگ، از اولین روزهای شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359، شهر اهواز در زیر آتش مستقیم ارتش عراق قرار گرفت و خسارات سنگینی بر آن وارد شد.
جغرافیا
موقعیت: بین 49 درجه و 11 دقیقه طول شرقی تا 31 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی.
شهرستان اهواز؛ مرکز سیاسی، اداری و تجاری استان خوزستان است و براساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 5 شهر به نامهای اهواز، ملاثانی، شیبان، ویس و حمیدیه، سه بخش به نامهای مرکزی، باوی و حمیدیه، دوازده دهستان و 439 روستای دارای سکنه است.
شهرستان اهواز از شمال به شهرستانهای دزفول وشوشتر، از شرق به رامهرمز و شوشتر، از غرب به دشت آزادگان و از جنوب به بندر ماهشهر و شهرهای شادگان و خرمشهر، محدود می شود.
قومیت
بافت جمعیتی شهرستان اهواز از قومیت های مختلف مانند اعراب بختیاری ها بهبهانی، دزفولی ها، رامهرمزی ها، شوشتری ها و... تشکیل شده است.
اقوام دیگری نیز در دورههای مختلف در این شهر ساکن بودهاند که از آن جمله میتوان به کلیمیان اشاره کرد. جمعیت کلیمیان اهواز در قرون وسطی به سرعت رو به رشد بود، به طوری که این شهر در دوران اشغال جنوب ایران به دست انگلستان، یکی از مراکز صهیونیزم بهشمار میآمد و از شهرهای دیگر نیز یهودیان به این شهر مهاجرت میکردند. پس از ۱۹۴۸ میلادی بسیاری از کلیمیان مهاجرت کرده به اهواز به اسرائیل و تهران مهاجرت دوباره کردند. سایر آنان نیز پس از انقلاب ۱۳۵۷ اهواز را ترک کردند، به طوری که در اوایل سده ۲۱ کمتر از ۵ خانواده کلیمی در اهواز زندگی میکردند. یهودیان بیشتر در حرفه داروسازی فعالیت داشتند.
اقلیت های مذهبی ساکن در اهواز شامل مندائیان، زرتشتیان و ارامنه هستند.
اهواز مرکز اقلیت دینی مندائیان در ایران است که اکثرا در پیشه نقرهکاری فعالیت دارند. این شهر یکی از اسقفنشینان مسیحیان کاتولیک کلدانی است و شماری از آشوریان را در خود جای دادهاست.
زبان، گویش، لهجه:
این شهر زیبا، سکونتگاه اقوام مختلفی است که از آن جمله میتوان به فارسیزبانان، عربها و بختیاریها اشاره کرد. دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه جهان اسلام این شهر را بخشی از قشلاق و سکونتگاه بختیاری معرفی میکنند.
رهاورد
مهم ترین سوغاتی های اهواز، خرما و لباسهای محلی است.
همچنین غذاهای سنتی این شهر شامل کباب بختیاری، امگشت، غذاهای دریایی مثل قلیه ماهی، ماهی صبور و حشو، مفطح و... است.
بحران ها
آلودگی هوا: بر اساس آمار رسمی، اهواز پس از اصفهان و تهران، بیشترین آلودگی هوا را دارد. میزان آلودگی هوا در این شهر روز به روز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای اهواز، گرد و غبار و حمل و نقل درونشهری است و دیگر عامل آلودگیها، گسترش افسارگسیخته بافت شهری و رسیدن آن به کارخانههایی مانند ایران کربن و فولاد خوزستان است.
بحران زیست محیطیِ ریزگردها نیز باعث شده است شهر اهواز از سوی سازمان بهداشت جهانی، به عنوان یکی از آلوده ترین شهرهای جهان شناخته شود که باعث بروز مشکلات تنفسی ساکنان این شهر شده است. احتمال آلوده بودن این ریزگرد به مواد رادیواکتیو نگرانیهای گستردهای در مورد تأثیر این پدیده بر سلامت شهروندان به وجود آوردهاست.
گسل اهواز: گسل اهواز به طول تقریبی ۱۰۰ کیلومتر، مهمترین گسل شهر اهواز است که از میانه شهر عبور میکند. گسل اهواز از نوع واژگون و در برخی مناطق از نوع راندگی است و دستکم سازههای قدیمی تر از میانهزیستی را جابهجا کردهاست. راستای گسل اهواز شمال باختری - جنوب خاوری است که با نام گسل پیش بوم اهواز شناخته میشود.
جاذبه ها
مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهر عبارتند از:
– رود کارون
– بازار عبدالحمید
– بازار کاوه
– موزه هنرهای معاصر
– بنای معین التجار
– پل سفید
– دانشگاه سه گوش (دانشکده ادبیات)
– کلیسای سورت مسروپ
– آرامگاه علی ابن مهزیار
– آبشار مصنوعی
– پل طبیعت کیانپارس
– لشکرآباد
اقتصاد
شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بزرگترین تولیدکننده نفت ایران، شرکت ملی حفاری ایران بزرگترین شرکت حفاری کشور، شرکت فولاد خوزستان از تولیدکنندگان بزرگ فولاد خام کشور و برخی از بزرگترین کارخانههای مادر کشور از جمله شرکت گروه ملی فولاد ایران، شرکت لوله سازی اهواز، شرکت نورد و لوله اهواز، شرکت فولاد کاویان، شرکت لوله سازی خوزستان، شرکت سپنتا، شرکت راکتورساز، شرکت فولاد اکسین و... در اهواز قرار دارند. رودخانه کارون پرآبترین رودخانه ایران، با سرچشمه گرفتن از کوههای بختیاری، با ورود به اهواز، این شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میکند.
منبع
ویکی پدیا
شهرداری اهواز
کجارو